۱۳۹۰ شهریور ۷, دوشنبه

فرستاده سازمان ملل دعاوی نخست وزیر عراق در مورد ایرانیان تبعیدی را، رد میکند

دوشنبه، ۰۷ شهریور ۱۳۹۰ / ۲۹ اوت ۲۰۱۱
AddThis Social Bookmark Button

خبرگزاری آسوشیتدپرس بغداد ۷ شهریور- رئیس سازمان ملل در بغداد که در حال ترک این کشور می باشد، ادعای نخست وزیر نوری المالکی که او تلاشهای دولت برای اخراج کردن یک گروه از تبعیدیان ایرانی تا آخر امسال را مورد تایید قرار داده است را تکذیب نمود.

چنین تکذیب علنی در امور دیپلماتیک امری نادر است.
موضوع مورد بحث، یک گروه چند هزار نفره از ایرانیان تبعیدی است که در یک کمپ دورافتاده بنام اشرف در استان دیالی در شرق عراق مستقر می باشند. ساکنان اشرف، یک گروه مقاومت علیه رژیم مذهبی ایران می باشند که در گذشته متحد صدام حسین بودند و در حالیکه مالکی ارتباطات خود با ایران را ارتقاء می باشد، خاری در پهلوی مالکی می باشند.
یک حمله مرگبار در ماه آوریل به این کمپ توسط نیروهای عراقی نحوه برخورد عراق با این گروه را با انتقادات بین المللی روبرو ساخت و واکنش نوری المالکی این بود که متعهد شد ساکنان اشرف را تا آخر سال اخراج نماید.

تظاهرات واشنگتن-جنگ صد برابراشرف نشان ها


۱۳۹۰ شهریور ۶, یکشنبه

حضور دهها هزارنفرازهواداران سازمان مجاهدین ورزشکاران و هنرمندان و سخنرانی تعدادی از اعضای ارشد دولت آمریکا در تظاهرات واشنگتن-آمریکا



حضور سناتور پاتریک کندی در واشنگتن-آمریکا


















حضور برایان بیلی عضو مجلس انگلستان وسرهنگ وسلی مارتین فرمانده جیا تیف وحفاظتی شهر اشرف درواشنگتن-آمریکا














جان سانواز عضو هیئت مدیره اطلاعات وامنیت آمریکا














لوئیس فری رئیس سابق اف بی آی















عکسهایی ازحضور ایرانیان وهواداران سازمان مجاهدین خلق در واشنگتن-آمریکا












هنرمند آزاده آندرانیک در صحنه تظاهرات













حضور ایرانیان از سراسرآمریکا در تظاهرات















آقای آندرانیک هنرمند آزاده ایرانی در تظاهرات واشنگتن














ایرانیان و هواداران مجاهدین خلق در تظاهرات














آقای رندل فرماندار پنسیلوانا در حین مصاحبه با صدای آمریکا
















خانم مرجان هنرمند آزاده ایرانی و آقای ژورک در تظاهرت در واشنگتن









حضور پرشور جوانان در تظاهرات سیار چشمگیر بود













سخنرانی آقای رندل فرماندار پنسیلوانیا















شانه به شانه و در کنارهم علیه سیاست کثیف مماشات و در حمایت از مجاهدین خلق















حضوردهها هزار نفر از سه نسل در تظاهرات جواب دندان شکنی به تمامی مماشات گران بود














سناتور پاتریک کندی در حین اجراء برنامه













جوانان در صف مقدم تظاهرات حمایت از سازمان مجاهدین
































واشنگتن پست (۲۷ اوت ۲۰۱۱) :
مخالفان ایرانی حمایت مقامات عالیرتبه را کسب می‌کنند
تظاهرات ایرانیان آزاده جلوی وزارت خارجه آمریکا برای خروج مجاهدین ازلیست تروریستی آمریکا مرداد90
تظاهرات ایرانیان آزاده جلوی وزارت خارجه آمریکا برای خروج مجاهدین ازلیست تروریستی آمریکا مرداد90
كوچك نمايى خط خط معمولى بزرگنمايى خط
سیاستمداران، مقامات پیشین امنیت ملی و هزاران تظاهرکننده روز جمعه در مقابل وزارت امور خارجه گرد آمدند تا خواستار خارج کردن نام مجاهدین خلق ایران، اپوزیسیون رژیم ایران، از لیست وزارت‌خارجه شوند.

درحالی‌که سمفونی بتهوون از بلندگوهای بزرگ پخش می‌شد و ابری از شرشره‌های رنگی هوا را پر کرده بود، پاتریک کندی رهبر جنبش، مریم رجوی را که از طریق یک ارتباط ویدئویی از پاریس صحبت می‌کرد معرفی نمود. رجوی که به فارسی صحبت می‌کرد گفت «با سلام به تظاهرات و گردهمایی شما که قیام برای آزادی مردم ایران را سمبلیزه می‌کند».

کندی و دیگران این گروه را به‌عنوان یک آلترناتیو مشروع علیه رژیم سرکوبگر ایران ستودند.

کندی سؤال کرد «آیا می‌توان بدتر از آن‌چه ملاها اکنون در تهران می‌کنند بود؟» «آیا عقل سلیم حکم می‌کند که گروه اصلی اپوزیسیون را به‌لحاظ بین‌المللی به بند کشید؟ ما باید در نقطه مقابل آن چیزی باشیم که رژیم تهران خواهان است».

سرهنگ وسلی مارتین گفت «اپوزیسیون در ایران یا به جوخه‌های اعدام یا به زندان فرستاده شده است. مجاهدین تنها گروه در خارج ایران است که روی تحولات نفوذ دارد».

تعداد فزاینده‌ای از مقامات بلندپایه از خارج شدن مجاهدین از لیست حمایت می‌کنند. کسانی که به‌نفع چنین اقدامی صحبت کرده‌اند از جمله شامل ژنرال هیو شلتون، ژنرال پیتر پیس که هر دو قبلاً رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح بوده‌اند، ژنرال جیمز جونز، که مشاور امنیت ملی رئیس‌جمهور اوباما بود و هم‌چنین فرماندار هوارد دین را شامل می‌شوند.

لوئیس فری، رئیس سابق اف بی‌آی، که در گردهمایی جمعه صحبت می‌کرد، خواستار حمایت آمریکا برای این گروه شد. او گفت رها کردن مجاهدین اشرف به دست نوری المالکی، نخست‌وزیر عراق که او را متهم به همکاری با رژیم ایران نمود، به جنایت منجر می‌شود.
دکتر صالح المطلک: مجاهدین حاضرند جانشان را در راه آرمانشان فدا کنند
دکتر صالح المطلک معاون نخست‌وزیر عراق
دکتر صالح المطلک معاون نخست‌وزیر عراق
كوچك نمايى خط خط معمولى بزرگنمايى خط
دکتر صالح المطلک، از رهبران العراقیه و نایب نخست‌وزیر عراق، در مصاحبه‌یی با تلویزیون الرشید بر حمایت خود از مجاهدین تأکید کرد و گفت: «مجاهدین چنان التزام و پایبندی به اصول و ارزشها دارند که در بسیاری از کسانی که به من نزدیک هستند، ندیدم. آنها حاضرند جانشان را در راه آرمانشان فدا کنند».

بخشهایی از این گفتگو:

سوالهای سخت از معاون نخست‌وزیر، صالح المطلک

مجری: شما چقدر از سازمان مجاهدین خلق پول می‌گیرید؟ می‌توانی به مسأله پاسخ دهی؟ این برنامه پخش مستقیم است. تو متهم هستی که پول از مجاهدین خلق دریافت می‌کنی؟

مجری: تو متهم هستی که از مجاهدین خلق پول گرفته‌ای...

صالح المطلک: تو آیا اصلاً دیده‌ای که کسی که توی خیابان وایستاده و کمک جمع می‌کند تا زندگی کند، آیا (کسی – م) این حال را دارد که پولی از او دریافت کند تا (برایش– م) کار سیاسی کند؟ اینها افرادی هستند که نیاز دارند که کسی کنارشان بایستد و به آنها کمک کند نه این‌که تو از آنها چیزی بگیری. صبر کن حالا که خودت مطرح کردی و دکتر حسین هم حضور دارد، بگذار بگویم: من یک تجربه با آنها دارم. آنها به هیچ‌کس پول و رشوه نمی‌دهند. چنان التزام وپایبندی به اصول و ارزشها را در آنها دیدم که در بسیاری از کسانی که به من نزدیک هستند، ندیدم. من به‌خاطر این اصولی که دارند به آنها احترام می‌گذارم. به تو بگویم تا باور کنی که ممکن نیست مجاهدین خلق یک فلس به کسی بدهند که اهدافشان را اشاعه بدهند چرا چون کسی که خودش حاضر است برای آرمانش جان ببازد چرا...

مجری: سیاستمداران عراقی متعددی متهم به این موضوع (پول گرفتن از مجاهدین) هستند. همه می‌گویند امکانات مادی مجاهدین خلق خیلی زیاد است چون‌که کمکهای مالی بسیاری از کشورهای غربی به آنها می‌رسد. لذا مقداری از این پولها را به سیاستمداران عراقی اختصاص می‌دهند تا از آنها دفاع کنند برای ماندن در کشور.

صالح المطلک: بار دیگر به شما می‌گویم کسی که آمادگی مردن در راه آرمان خودش را دارد هرگز حاضر نمی‌شود که از بیرون خودش پول بگیرد تا آرمان خودش را پیش ببرد.

مجری: دکتر، توجه می‌کنی که شما از آنها دفاع می‌کنی ولی از خودت دفاع نمی‌کنی؟

صالح المطلک: من نیازی به دفاع از خودم ندارم، ببینید، من از کسی پول نمی‌گیرم. من حقوق ماهانه دارم. دیگر نمی‌روم از کسی پول بگیرم تا این‌که کار سیاسی کنم. الحمدالله من کسی هستم که پولدار هستم، نمی‌گویم که میلیاردر یا میلیونر بزرگی هستم. اما آن‌چه را که دارم کفایت (زندگیم) را می‌کند. من می‌توانم با شیره و ارده زندگیم را سر کنم و بخورم و این برای من یک مسأله طبیعی است و من با این شیوه زندگی کرده‌ام درحالی‌که در همان زمان من میلیونر بودم. من زندگی با عیش و نوش ندارم. من کسی هستم که می‌خواهم کاری در زندگیم بکنم، در کشاورزی کار کردم، در کار سیاسی طرحی در ذهنم دارم و آمادگی این را دارم که برایش بمیرم. و کسی که آماده است که برای اهدافش بمیرد دیگر به فکر امور دنیوی نیست آقای احمد.

شهرستانی: اگر اجازه بدهید من با احترام به شما و ما داریم از یک حقیقتی در این موضوع بحث می‌کنیم، مردم عراق خوب می‌دانند که گروه مجاهدین خلق مواضع بدی در قبال مردم عراق داشته‌اند. در سرکوب قیام شعبانیه مردم کربلا خوب به‌خاطر می‌آورند زمانی که آنها به‌همراه نیروهای صدام برای حمله به شهر وارد شدند و هم‌چنین در مناطق دیگر مانند جلولا که من بودم.

مجری: دکتر، آیا شما با چشمان خودتان دیدید؟
شهرستانی: نه من آن موقع زندان بودم.
صالح المطلک: اما می‌خواهیم کسی باشد که با چشمان خودش دیده باشد.

صالح المطلک: من نصیحت شما را خواهم پذیرفت بعد از این‌که با آنها دیدار کنید که در آن صورت اگر باز هم سر نصیحت خودتان بودید من به حرف شما گوش می‌دهم. این صحبتهایی را که می‌کنید مگر شما دیده‌اید؟

مجری خطاب به شهرستانی: آقای دکتر صالح المطلک تنها نیست. خیلی‌ها با شما هستند. چطور انتقاد می‌کنید همه آن‌چه را که درباره مجاهدین خلق شایع شده مبنی بر این‌که آنها مردم عراق را در سال ۱۹۹۱ هدف قرار داده‌اند که اینها صرفاً اتهامات هستند یا آنها پناهندگان سیاسی هستند. من نمی‌خواهم که وارد موضوع مجاهدین خلق بشوم. سؤالی دارم که بعدش سؤال دوم را مطرح می‌کنم.

صالح المطلک: همه اینها اتهامات است.

شهرستانی: من معتقدم که باید که با دیگران مشورت کند...

صالح المطلک خطاب به شهرستانی: من چیزهایی از اینها دیده‌ام که تماماً با آن‌چه که شما می‌گویید در تعارض است. من نزدیک آنها بودم به اعتبار محل کارم که با آنها 5کیلومتر فاصله داشتم و شاهد چگونگی برخورد و رفتار آنها با مردم بودم، لذا من تصویری از آنها دارم که تماماً با تصویری که شما دارید متفاوت است. امیدوارم که هر دوی ما برویم در این موضوع تحقیق و بررسی کنیم و سپس تصمیمی بگیریم.

شهرستانی: خیر، من که قاضی نیستم! من حتی وقتی سخنی از کسی می‌شنوم، واقعیت این است که نمی‌توانم قضاوت کنم. انسان با سابقه‌اش شناخته می‌شود نه این‌که با یک دیدار بتوانی راجع به او قضاوت کنی. شما گذشته اینها را از برادران کرد بپرسید.

صالح المطلک: من از اکراد سؤال کردم. من یک نامه از هشیار زیباری داریم که به دولت عراق نوشته که می‌گوید مجاهدین خلق هیچ کاری علیه مردم کرد انجام نداده‌اند. این نامه را من دارم و می‌توانم نشان بدهم.

شهرستانی: آقای هوشیار زیباری با ماست در هیأت دولت است.

صالح المطلک: بگذاریم از او سؤال کنیم. من از او نامه دارم.

۱۳۹۰ مرداد ۲۹, شنبه

فرار عبدالسلام جلود "نفر دوم رژیم قذافی"از طرابلس و تسلیم شدن به مخالفین رژیم قذافی.

یکی از همراهان نزدیک قذافی از طرابلس گریخت

شنبه، ۲۹ مرداد ۱۳۹۰ / ۲۰ اوت ۲۰۱۱
AddThis Social Bookmark Button

به گزارش خبرگزاری فرانسه، عبدالسلام جلود از همراهان نزدیک قذافی که در گذشته فرد شماره دو رژیم بشمار می رفت، از طرابلس، پایتخت لیبی گریخته است.

به گفته منابع نزدیک به مخالفان رژیم قذافی، این مقام لیبیایی موفق شد روز جمعه طرابلس را ترک کند و خود را به نیروهای مخالف رژیم در جبل غربی برساند.

شبکه های خبری عرب زبان جمعه شب در خبری فوری اعلام کردند که عبدالسلام جلود از مقامات دولتی لیبی از حکومت قذافی جدا شد و خود را به انقلابیون تسلیم کرد.

مقر قذافی و نیروهای وی در طرابلس قرار دارد. بنا به گزارشهای رسیده از لیبی، نیروهای مخالف رژیم قذافی در حال پیشروی به سمت طرابلس هستند.


پیروزی دیگری برای شورشیان لیبیایی در غرب طرابلس

یک مقام آگاه به خبرگزاری رویترز گفته است که روز جمعه، شورشیان در لیبی توانستند یک منطقه استراتژیک بین طرابلس و مرز تونس را به تصرف خود در بیاورند.

شورشیان روز پنجشنبه گفته بودند که یک پالایشگاه نفت در شهر زاویه که یکی از منابع سوختی نیروهای وفادار به قدافی است را گرفته اند.

آنها همچنین کنترل شهر صبراته در غرب این شهر را بدست گرفته اند.


فرار قریب الوقوع قذافی به تونس

گزارشها حاکی از آن است که دیکتاتور لیبی آماده است کشور را ترک کند. شبکه "ان بی سی" به نقل از منابع اطلاعاتی آمریکا در این رابطه اعلام کرد که قذافی احتمالا طی چند روز آینده لیبی را ترک خواهد کرد و به همراه خانواده خویش راهی تونس خواهد شد.

بر پایه گزارش ها اتحادیه اروپا تلاش های تازه ای را برای تشدید تحریم ها علیه حکومت بشار اسد آغاز کرده است

بامبول سبز خامنه ای Khamenei's Green Deceive


۱۳۹۰ مرداد ۲۶, چهارشنبه

بیژن نیابتی-اوج گیری"نبرد آلترناتیوها" بر سر لیست تروریستی

بيژن نيابتی:

اوج گیری"نبرد آلترناتیوها" بر سر لیست تروریستی

روزهای تعیین تکلیف لیست تروریستی کذایی وزارت خارجه آمریکا در رابطه با سازمان مجاهدین خلق ایران به شماره افتاده است . اعلام موضع وزارتخانه مربوطه ماه ها پیش می بایست صورت می گرفت اما تا آنجایی که ممکن بود و ممکن هست این نمایش تا کنون ادامه یافته است . جدای اینکه این برای اولین بار در تاریخ لیست گذاری " تروریستها" ! است که یک جریان متهم به تروریسم به ضرب زور قوه قضاییه و بسیج قوه مقننه و اعمال انواع و اقسام فشارهای سیاسی و مطبوعاتی و تبلیغاتی دردنیای موسوم به آزاد می خواهد که دست وبالش را از زنجیر لیست مذکور رها کند ، با اینحال در رابطه با مجاهدین مدار لیست گذاری نه در رابطه با تروریست بودن و یا نبودن آنها که اساسا درارتباط با آلترناتیو بودن یا نبودن آنهاست که بسته می شود و نه هیچ چیز دیگر ! تفاوت میان لیست اروپا با لیست آمریکا هم جز این نیست .

بیرون آمدن مجاهدین از لیست آمریکا بی هیچ بروبرگردی به معنی اعلام رسمی سیاست "رژیم چنج" در ایران و به رسمیت شناختن تلویحی مجاهدین به مثابه یگانه نیروی پیش برنده این سیاست توسط یک طرف معادله ژئوپلیتیک در منطقه خاورمیانه بزرگ یعنی ایالات متحده آمریکاست .

این دررابطه با اتحادیه اروپا و لیست گذاری آنها صدق نمی کرد . چرا که اروپا با تمامی وزنه سیاسی و اقتصادی و حضور نظامی در منطقه مذکور اما "طرف ژئوپلیتیک" نبوده و نیست. اروپا هیچگاه بدنبال "تغییررژیم" در ایران نبوده و نیست . و خلاصه اینکه اروپا پس از جنگ جهانی دوم دیگر هیچگاه عنصر تعیین کننده در معادلات جهانی نبوده و نیست .

آری راز و رمز بدرازا کشیده شدن شعبده لیست گذاری مجاهدین ، درماندگی ایالات متحده در رابطه با مقوله آلترناتیو رژیم جمهوری اسلامی بوده وهست . گره لیست ، گره آلترناتیو است و دیگرهیچ . بواقع هیچ ! اینرا هم مقامات وزارت خارجه مربوطه می دانند وهم هردوجناح غالب ومغلوب در رژیم جمهوری اسلامی وبه اضعاف، لابی نفرت انگیزشان در ایالات متحده آمریکا . کافی است که نگاهی به ادعاهای برخی مقامات وزارت خارجه در دفاع از ادامه لیست گذاری و نامه نگاری رذیلانه لابی رژیم با وزارتخانه مربوطه و موضعگیری نهایی ننگین نامه "کلمه" در این رابطه بیاندازیم . در این موضعگیریها اشاره به هم چیز می شود الا بحث اصلی یعنی تروریست بودن مجاهدین !

گفته می شود که مجاهدین در ایران "پایگاه سیاسی" ندارند . از هیچگونه "حمایت اصیلی" در میان ایرانیان برخوردار نیستند . فرقه سیاسی هستند . دمکراتیک نیستند . با صدام حسین همکاری کرده اند . منفور هستند . اپوزیسیون "اصلی" نیستند ! کلمات میان گیومه ها تماما از دونامه کدیور ـ صدری و بیانیه مشترک37 نفر از اعضای لابی رژیم در رابطه با " ابراز نگرانی شان" از" احتمال بالقوه خارج شدن نام سازمان مجاهدین از لیست سازمانهای تروریستی " به عاریت گرفته شده است .

اینکه ادعاهای مربوطه بر فرض صحت داشتن هم چه ربطی به مقوله تروریست بودن یا نبودن این سازمان دارد را کسی توضیح نمی دهد . معلوم است که اصل دعوای جناح مغلوب رژیم جمهوری اسلامی با مجاهدین از اساس هم این نبوده و حالا هم این نیست . دعوا برسرچیز دیگریست که از قضا درهردو نامه بوضوح بدانها اشاره شده است .

اصل دعوا

در نامه کدیور ـ صدری صراحتا آمده است که

" ...... در این میان گروهی در میان ایرانیان خارج از کشور سعی کرده اند که کرسی رهبری جنبش دموکراسی خواهی مردم را به خود اختصاص دهند و این موجب نگرانی رهبران جنبش سبز شده است. میر حسین موسوی در آخرین بیانیه ای که قبل از حصر خانگی صادر کرده است در مورد "موج سوارانی" که می خواهند از نمد این جنبش کلاهی برای خود بسازند هشدار داده است. نمونه کامل چنین گروهی "سازمان مجاهدین خلق ایران" است که توسط دولت آمریکا بعنوان یک سازمان تروریستی شناخته شده است. "

نامه کدیور ـ صدری ، ۸ فروردین ۱۳۹۰

پس دعوای اصلی برسر "کرسی رهبری " یا بعبارت بهتر "هژمونی جنبش" است . یعنی اگرمجاهدین دراین زمینه کمی ! حاضربه همراهی بودند "بقیه مسائل" ! دیگر ارزش بحث کردن نداشت . ولی بدبختانه لجن سبز با جریان توتالیتری روبرو هست که حاضر است سر بدهد و هژمونی نه ! بیچاره ها نمی دانند که اگرقرار بر ساخت و پاخت می بود که سی سال پیش تضاد با امام ملعونشان هرگز به تعارض کشیده نمی شد .

آری دعوای اصلی بر سرهژمونی جنبش و در ارتباط با شناسایی آلترناتیو جمهوری اسلامی و از آنهم مهمترعواقب و الزامات مترتب بر آن از منظر جناح مغلوب رژیم است . این عواقب را هم بوضوح کدیور و شرکاء تذکر داده اند . نگاه کنید :

" .... رهبران اپوزیسیون مانند میر حسین موسوی و زهرا رهنورد و مهدی کروبی بلافاصله عکس العمل نشان دادند. زهرا رهنورد به تندی گفت: "جنبش سبز مردمی، زنده و پویاست و دیوار بین خود و مجاهدین را حفظ میکند." رهبران اپوزیسیون در ایران دلایل خوبی برای ساختن و حفظ این دیوار دارند. آنها مجاهدین خلق را سازمانی تلقی میکنند که میخواهد از تنش بین ایران و آمریکا استفاده کند تا خود را از لیست تروریستها خارج نموده به این وسیله منابع مالی آمریکا را به خود تخصیص داده از این طریق به نسخه ایرانی سازمان "کنگره ملی عراق" احمد چلبی تبدیل شود . "

همان نامه

خوب مبارک است . منابع مالی آمریکا حق ! جنبش دمکراتیک ، مستقل و متکی به توده های میلیونی ایرانی سبز است ونه توتالیترهای وابسته منفور ملت ایران . آیا از این بهتر میتوان تعفن لجن سبز را به مشام هرآنکسی که از حس بویایی اندکی هم برخوردار است رساند ؟ آیا حالا برای آنهایی که دو سال پیش و در آغاز حضور عنصر اجتماعی در خیابان و عروج جنبش سبز، مرزبندی قاطعانه من با رهبری و کادرهای این جنبش کذایی و ( نه بدنه اجتماعی آن) را تضعیف جنبش می دانستند ، روشن شده است که با چه جانورانی سر و کار دارند ؟

تریتا پارسی ، سرکرده مشکوک لابی رژیم در مقاله ای تحت عنوان " تروریست های محبوب واشنتگن " یکی ازعواقب محتمل بیرون آمدن مجاهدین از لیست تروریستی را این چنین فرموله می کند :

"به نظر می‌رسد که تمایل به خارج کردن این گروه از فهرست گروه‌های تروریستی ناشی از گرایش آمریکا به حمله نظامی علیه ایران است. در حالی که تحریم‌ها و دیپلماسی هیچکدام نتوانسته نتیجه مطلوبی در مسئله هسته‌ای ایران به بار آورد ، عده‌ای در واشنگتن تلاش خود را تشدید کرده‌اند تا از مجاهدین خلق استفاده کنند وعملیات تروریستی و مخربی را در داخل ایران شکل دهند ".

عجب ! پس آمریکای اوباما نیز "گرایش به حمله نظامی" علیه ایران دارد. خوب تا اینجا باید دیگر پازل ما تکمیل شده باشد . بیرون آمدن مجاهدین از لیست تروریستی درآمریکا ( حداقل از منظر مثلث رژیم ، لابی رژیم در آمریکا و لجن سبز) یعنی حل و فصل مسئله خطیر آلترناتیو رژیم ایران بر زمینه سیاست هنوز اعلام نشده ولی واقعی" رژیم چنج" و به تبع آن بالا آمدن گزینه پیشنهادی مجاهدین موسوم به "راه حل سوم " در کفه تعادل قوای داخلی و بین المللی که البته کل معادلات را چه در رابطه با ایران و چه در رابطه با اشرف برهم خواهد زد .

یعنی اینکه برخلاف سوت در تاریکی اضداد مجاهدین مبنی بر اینکه بودن و یا نبودن این سازمان در لیست تفاوتی نمیکند ، تا آنجا که به مثلث ضدانقلابی بالا برمیگردد ظاهرا خیلی هم تفاوت می کند . آنقدر تفاوت می کند که هم مجاهدین تمام هم و غمشان را دراین راستا گذاشته اند و هم اپوزیسیون نمایان سبز را وادار کرده که تعارفات دمکراتیک را بکناری گذاشته و شلاقی را که تا همین یکی دو دهه پیش مستمرا بر گرده مجاهدین در زندان و خیابان وارد می آوردند ، دوباره از پستوهایشان بیرون بکشند و نقاب از چهره بردارند .

تا آنجا که بالاخره این ارگان نخست وزیر محبوب امام است که "حرف آخر" را در معرفی ماهیت واقعی خود بالا می آورد . با همان ادبیات آخوندی و با همان نفرت ارتجاعی و ضد انسانی خمینی گونه و با همان آرم مورد استفاده وزارت اطلاعات :

" سازمان مجاهدین خلق نماد خشونت و دشمنی ، و نماد وابستگی و تکیه برقدرت‌های بیگانه و درنتیجه نامشروع است و یادآور تلخ‌ترین خیانت‌ها هست. و امروز که ملت ایران ، سرمشق مبارزه ی مسالمت آمیز و ضد استبدادی و نماد استقلال و استغنای ملتها است پیوند با خشونت و وابستگی را نمی پذیرد و حمایت هیج دولتی را از خشونت و وابستگی برنمی تابد . "

و خلاصه اینکه :

" ...... به پیروی از همراه بزرگ جنبش سبز، سازمان مجاهدین خلق را همچنان منافقینی می‌دانیم که با خیانت‌ها و جنایت‌های خود مرده‌اند » .

فکر می کنم که تمامیت "جنبش سرخ" یک تشکر خالصانه به یاران امام سابق در پایین آوردن ماسکشان بدهکارند . بدنه "جنبش سبز" باید دیر یا زود تصمیم بگیرند . درجازدن درعصرطلایی ! امام تازیانه و دار یا خیز بسوی اینده با گذار از کل نظام و عناصرمرتجع و جنایتکارش چه غالب و در حاکمیت و چه مغلوب و در حسرت حاکمیت .

بیژن نیابتی ، 26 مرداد 1390

http://niabati.blogspot.com/

bijanniabati@hotmail.com

۱۳۹۰ مرداد ۲۴, دوشنبه

کشف جدید ملاها - خسرو شیرین نیز بدوراز شئونات ملایان شدند.


وزارت ارشاد پس از ۹ قرن به «خسرو و شیرین» ایراد می گیرد!

دوشنبه، ۲۴ مرداد ۱۳۹۰ / ۱۵ اوت ۲۰۱۱
AddThis Social Bookmark Button

مدیر فرهنگی انتشارات پیدایش، اشکالاتی که بر منظومه «خسرو و شیرین» این ناشر آن هم در چاپ هشتم و پس از ۹ قرن از خلق این منظومه از سوی اداره کتاب وزارت ارشاد وارد شده را غیر اصولی دانست. عصر ایران ۲۴ مرداد نوشت: «مدیر فرهنگی انتشارات پیدایش، اشکالاتی که بر منظومه «خسرو و شیرین» (سروده نظامی گنجوی) این ناشر آن هم در چاپ هشتم و پس از ۹ قرن از خلق این منظومه از سوی اداره کتاب وزارت ارشاد وارد شده را غیر اصولی دانست.

فریبا نباتی مدیر بخش فرهنگی انتشارات پیدایش در گفتگو با خبرنگار مهر از برخی ممیزی‌ها که از سوی وزارت ارشاد به کتاب‌ها وارد می‌شود، گله کرده و گفت: برخی اتفاق‌ها و مسائل باعث می‌شود حال و حوصله کار فرهنگی برایمان باقی نماند. از مسائل اجتماعی و آلودگی هوا که ما نیز مثل همه مردم درگیر آنها هستیم که بگذریم، مشکلات حرفه خودمان و این مساله ممیزی کتاب‌ها خیلی روحیه کار را از بین می‌برد.

وی ادامه داد: ما در انتشارات پیدایش کتاب «خسرو و شیرین» را ۷ بار منتشر کرده‌ایم که برای چاپ هشتم تصمیم بر این شد قطع کتاب عوض شود و تنها با همین تغییر ظاهری کتاب برای دریافت مجوز به ارشاد رفت که وقتی کتاب را برگرداندند، چندین و چند مورد اصلاحیه هم بدان وارد کرده‌اند.

مدیر بخش فرهنگی نشر پیدایش درباره یکی از اصلاحیه‌هایی که به این منظومه نظامی گنجه‌ای وارد شده، توضیح داد: بخشی از داستان با این بیت‌ها نقل می‌شود «شکر لب داشت با خود ساغری شیر/ به دستش داد کاین بر یاد من گیر / ستد شیر از کف شیرین جوانمرد/ به شیرینی چه گویم چون شکر خورد / چو شیرین ساقی‌ای باشد هم آغوش/ نه شیر ار زهر باشد هم شود نوش / چو مست از جام می نگذاشت باقی/ ز مجلس عزم رفتن کرد ساقی» که گفته‌اند مصرع «چو مست از جام می نگذاشت باقی» باید حذف شود.

نباتی افزود: همچنین در صفحه ۱۳۵ کتاب سطر ۱۴ گفته‌اند «در آغوش کشیدن» حذف شود. که این بخش از داستان درباره این است که خسرو را در خواب کشته‌اند و حال شیرین زانو می‌زند و جسد خسرو را در آغوش می‌کشد. و یا در صفحه ۴۵ سطر اول تا سوم تاکید کرده‌اند واژه رقص‌زنان حذف شود که جالب اینجاست که چنین کلمه‌ای در متن نیست.

وی درباره برخی دیگر از اصلاحاتی که برای کتاب در نظر گرفته‌اند، بیان کرد: در صفحات ۶۲، ۸۱ و ۸۲ کتاب هم چنین حذفیاتی اعلام کرده‌اند که باز هم موضوعاتی چون به خلوت رفتن، آغوش، گرفتن دست و از اینگونه موارد مورد نظر بوده است.

این نویسنده در پایان اشاره کرد: همچنین یک کتاب با نام «علوم ترسناک» ویژه گروه سنی الف را برای مجوز فرستاده بودیم که این کتاب مسائل علمی را به زبان طنز برای گروه سنی خردسال آموزش می‌دهد که اینجاها هم ایرادهایی وارد کرده‌اند که به نظر منطقی نمی‌آید و قالب طنز و مخاطب کتاب را در نظر نگرفته‌اند.»

<

مجله آلمانی اشپیگل در گزارشی از دست داشتن رژیم تهران در ترور رفیق حریری پرده برداشت.

دادگاه بین المللی: دست داشتن رژیم تهران در ترور حریری

دوشنبه، ۲۴ مرداد ۱۳۹۰ / ۱۵ اوت ۲۰۱۱
AddThis Social Bookmark Button

مجله آلمانی اشپیگل در جدیدترین شماره خود نوشت: دادگاه بین المللی ترور رفیق حریری نخست وزیر اسبق لبنان به دنبال مرتبط کردن رژیم تهران با این پرونده است. به گزارش سایت عصر ایران به نقل از اشپیگل، دادگاه بین المللی اطلاعاتی دارد که براساس آن رژیم ایران با عملیات ترور حریری مرتبط بوده است.

اشپیگل به نقل از منابع اطلاعاتی که نخواست نامشان اعلام شود می نویسد: دادگاه بین المللی حریری که اخیرا نام و مشخصات چهار متهم این پرونده را منتشر کرد به شدت نشانه هایی را دنبال می کند که براساس آن این پرونده به ایران برسد.

این چهار متهم ، همگی عضو حزب الله هستند. دولت لبنان اخیرا اعلام کرد که هیچ نشانی از این چهار متهم به دست نیاورده و امکان بازداشت آنان وجود ندارد.

براساس این گزارش، دادگاه حریری مدعی است این چهار متهم در سال ۲۰۰۴ به ایران سفر کردند و به مدت چند ماه در پایگاه نظامی (امام) خمینی در نزدیکی شهر قم، آموزش های نظامی را برای عملیات ترور طی کردند.

این گزارش می افزاید: ناظران این آموزش ها، دکورهای شبیه به صحنه ترور و انفجار در بیروت طراحی کرده بودند و عملیات انفجار آزمایشی را نیز انجام دادند.

براساس مطلب اشپیگل ادعا شده است، هم اکنون نیز چهار متهم پرونده حریری، از لبنان خارج شده اند و حداقل سه نفر از آنها هم اکنون در ایران زندگی می کنند

Logo

۱۳۹۰ مرداد ۲۳, یکشنبه

گوشه هایی ازمواضع فدائیان اکثریت از کشتار اسد در سوریه در شهر حما.

کاظم مصطفوی - موضع عبرت آموز خائنان اکثریتی در حمایت از حکومت اسد در کشتار مردم حما

سه‌شنبه، ۱۸ مرداد ۱۳۹۰ / ۰۹ اوت ۲۰۱۱
AddThis Social Bookmark Button

با حمله روز ۱۵مرداد۹۰ بشار اسد به شهر حما معلوم شد که هرچند «آقازاده» مثلا پزشک تشریف دارند ولی اصلا دست کمی از پدر «ژنرال»ش ندارد. او با قتل عام دهها تن از مردم این شهر روی دست پدرش بلند شد که در سال ۱۳۶۰ به کشتاری از مردم همین شهر دست زد که فراموش ناشدنی است. کشتار ۱۵مرداد بشار از مردم حما سقف جدیدی از شقاوت وسنگدلی است.
رژیم سوریه(چه اسد پدر و چه پسر) در طول ۴۰سال حاکمیت خود بیشترین سهم در آمد ملی شان را صرف خرید سلاح کردند تا مثلا با اسرائیل بجنگند ولی به اعتراف تمام ناظران، حتی خود اسرائیلی ها، امن ترین مرزها را با «دشمن صهیونیست» داشتند. و حالا ، در عوض، همه آن سلاحها را از انبارهایشان بیرون کشیده اند تا مردم حما و حمص و اخیرا لاذقیه و... به خاک وخون بکشند. یعنی که برملا می شود تمام آن شعارهای مبارزه با اسرائیل یک دجالگری و فریبکاری بزرگ بوده است. و درست مثل رژیم آخوندی هدف از صرف آن همه بودجه برای دستگاههای نظامی و اطلاعاتی، نه مبارزه با اسرائیل که همان چیزی است که آخوندها در تهران به آن می گویند «حفظ نظام».
اما هدف من در این جا نوشتن درباره انقلاب سوریه نیست. چیزی که من را وادار به نوشتن این چندسطر کرد برخورد اتفاقی با یک شماره نشریه کار است و اشاره به درس و عبرتی که به درد امروزمان می خورد.
نشریه شماره ۱۴۹کار اکثریت در ۲۸بهمن ماه سال۱۳۶۰ منتشر شده است. در صفحه ۲۸ و ۲۰ این نشریه مقاله ای آمده است به نام : «در مقابل توطئه های امپریالیسم خبری از سوریه حمایت کنیم». این مقاله بعد از قیام مردم حما در برابر حکومت اسد(پدر) است که با عکس العمل شدید و سرکوبگرانه او مواجه شد و درنتیجه هزاران تن از مردم این شهر مقاوم قتل عام شدند.

بریده خائنان اکثریتی در آن روزگار برای خوشرقصی نزد آخوندها از هیچ مدیحه دریغ نداشتند. آنها حاضر بودند دشنه جلادان را در زندانها پیوستند و در ازای مرحمت دجال وجلاد حتی تن به جاسوسی و لو دادن نیروهای مبارز بدهند. علاوه برآن در صحنه بین المللی هم از مدح و ثنای قاتلی مثل حافظ اسد ابا نداشتند. البته تمام این مزخرفاتی که به اسم تحلیل سیاسی عرضه می کردند با یک پوشش ضد امپریالیستی همراه بود.
در این مقاله آمده است: «اخیرا خبرگزاری های غرب جار و جنجال وسیعی درباره به اصطلاح موج نارضایتی مردم سوریه علیه رژیم این کشور به پا کرده اند..... واقعیت قضیه این است که در تاریخ ۲۱بهمن دولت سوریه به کمک نیروهای مردمی عملیات گسترده ای را علیه تروریستهای اخوان المسلمین در شهر حما آغاز و با موفقیت به انجام رساند». همان طور که ملاحظه می کنید بریدگان اکثریتی، حسب المعمول بی هیچ شرمی، در ادامه سیاست های خائنانه شان با قمپز ضد امپریالیستی همان چوبی را بر سر مردم سوریه می زنند که در داخل ایران برسر مجاهدین و همه نیروهای مقاوم دیگر. مردم حما به راستی شانس آوردند که این حضرات نیرویی در آنجا نداشتند والّا که پیشاپیش نیروهای اسد به جستجوی پایگاههای تروریستها برمی خاستند و صمیمانه در کشتار آنان شرکت می کردند. و حال بنگرید که چگونه برای جلادی مثل حافظ اسد سینه چاک می دهند: «این اقدام دولت سوریه مبنای همه تحریفات و دروغ پراکنی های بیشرمانه خبرگزاری ها و اظهار نظر وقیحانه سخنگوی وزارت خارجه آمریکا قرار گرفت.... در شرایطی که کشور سوریه به عنوان یکی از مترقی ترین کشورهای عرب در خط مقدم با اسرائیل استوار ایستاده است این شیوه رذیلانه در جعل و تحریف حقایق توسط امپریالیسم خبری هدف دوگانه ای را تعقیب می کند. از یک سو ضربه زدن به اعتبار رژیم سوریه در انظار مردم جهان(همان شیوه ای که وسیعا علیه انقلاب ایران(بخوان آخوندها) به کار گرفته می شود) و از سوی دیگر منحرف کردن افکار عمومی از اقدام تجاوزگرانه و توسعه طلبانه اسرائیل».
اما اگر فکر نکنید که سینه چاکان حافظ اسد جلاد به همین اندازه بسنده می کنند. نخیر! آقایان، و احتمالا بعضا خانمها، توقع بیشتری از «امام خمینی» دارند و خواستار حمایت فعال تر آخوندها از رژیم اسد می شوند. باورش مشکل است ولی عینا نقل می کنم: «این که رسانه های گروهی ایران این بار در دام امپریالیسم خبر نیافتادند(چیزی که در مورد لهستان بسیار وسیع اتفاق افتاد) بسیار خوشحال کننده است اما می توان به سوریه حق داد که از انقلاب ایران بیش از این انتظار داشته باشند».
به راستی در برابر این همه ذلت و خفت چه می توان گفت؟ خواندن این جملات هرچند چندش آور و آزار دهنده است اما عبرت آموز است.
از سویی مردم سوریه هستند که با با قهرمانیهای شان سد سکوت و مماشات تمام «اربابان بی مروت دنیا» را شکسته اند. پاکبازی آنها درسی بزرگ است و شایسته این که همه ما به آن توجه کنیم. از سوی دیگر می توانیم بی تفاوتی و بی غیرتی حضرات سیاستمداری را ببینیم که مثل بشکه ای از سیمان در برابر این همه بربریت عریان به فکر منافع خود هستند و دم برنمی آورند. همچنین می توانیم بیاموزیم که ما نیز باید تنها و تنها به خودمان اتکا کنیم و بدانیم که وقتی مردمی اراده کنند هیچ دیکتاتوری و هیچ مماشاتگری قادر به مقاومت در برابرش نیست. از قدیم شنیده بودیم که قیصر را هم، به شرط حاضربودن برای پرداخت بها، می شود به زمین کشید. و در سالهای قبل هم در سرودهای عربی می خواندیم : اذا شعب یوما یرید الحیات... فلابد للقید ان ینکسر... وقتی که خلقی اراده به آزادی کند بر زنجیرهاست که گسسته شوند. بنابراین وقتی می شنویم که مردم در لاذقیه، یعنی محل تولد بشار اسد و شهری که اتفاقا از مناطق ثروتمند سوریه است، شعار می دهند : الشعب یرید اعدام رئیس! (مردم اعدام بشار را می خواهند) به روشنی در می یابیم که این شعار معنایی جز خاتمه حکومتی مستبد و سرکوبگر ندارد. و این چنین است که آنها با فداکاری و پایداری خود تحسین جهانی را برانگیخته اند.
اما اجازه دهید یک نتیجه گیری هم از این واقعیت بکنیم:
همزمان با گرم شدن مبارزه مجاهدین بر سر لیست تروریستی در آمریکا عده ای دل درد « نئوکان»ی گرفته اند و رگ ضدامپریالیستی شان ورم کرده. این جماعت که بیگانگی از مبارزه از سر تا پای نوشته های شان می بارد شرمی ندارند که هم سو با رژیم آخوندی بدترین تهمت ها را به مجاهدین بزنند. همان مجاهدینی که هم اکنون در اشرف به بهانه همین لیست تروریستی آن طور قتل عام می شوند و ضدبشری ترین فشارهای امثال مالکی را تحمل می کنند. از تصادفی بودن یا نبودن همزمانی حملات این حضرات با کنفرانسهای امثال تریتا پارسی هم بگذریم. ولی می شود یاد آوری کرد که فراموش نکنید توده ای ها با چه الم شنگه ای بحث «ارتجاع و لیبرال» راه انداخته بودند تا دشمن اصلی را از زیر تیغ در ببرند. و همین طور اکثریتی ها را فراموش نکنید که چقدر از موضع به اصطلاح « ضد امپریالیستی» سینه چاک لاجوردی شده بودند. و از یاد نبرید که امثال همین موضعگیری های ضدانقلابی حمایت از قتل عام مردم حما تحت نام مبارزه با آمریکا گرفته می شد. بنابراین شما هم هرچه می خواهید به مجاهدین بتازید و تهمت بزنید تا که بریدگی و ناجوانمردی خود را بپوشانید. هر اسمی هم که می خواهید روی این کار نابخشودنی تان بگذارید. اما هرکار هم بکنید و با هر واژه وکلمه ای به مجاهدین حمله کنید باز هم روزها می گذرد و وای به روزی که حقیقت بر همه روشن شود. بی تردید در آن روز آنها که چنین سینه به تنور می چسبانند اگر ذره ای شرف و صداقت داشته باشند باید آب شوند. یک راه هم این است که باز هم به اکثریتیها تأسی کنند و اصلا به روی خودشان نیاورند.


ذیلا شعری را که چندی پیش برای مردم درعا گفته ام و توسط برادری به عربی هم ترجمه شد می آورم.

اما تو بیشتر بترس!...

برای برادران و خواهرانم در درعا
که پرده های ترس را دریدند


می ترسم!
پنهان نمی کنم، می ترسم!
از باتوم تو می ترسم!
وقتی که بر سرم فرود می آید.
از شلاقت در شکنجه گاه
و رگبارت در خیابان...

پنهان نمی کنم می ترسم وقتی که شلیک می کنی
وقتی که شلاق می زنی
وقتی که به رگبار می بندی.

می ترسم، اما تو بیشتر بترس!
بترس از وقتی که نمی ترسم!
و نعره زن در خیابانها
در به در گماشتگانت را می جویم.

بترس!
بیشتر بترس!
بیشتر! ...
۱۶اردیبهشت۹۰


لکنک یجب ان تخاف أکثر منی......


لإخوانی واخواتی فی ”درعا”
الذین مزقوا ستار الخوف.. إربًا اربا


اننی أخاف!
لاأخفی ذلک, اقول اننی أخاف!
اننی أخاف من هراوتک!
عندما تنهال على رأسی!
ومن سوطک فی غیاهب التعذیب
ومن صلیاتک الناریه فی الشوارع..

لا أخفی لاننی اخاف عندما تطلق الرصاص
عندما تجلّد بالأسواط
وعندما تفتح النار.

اننی اخاف لکنک یجب ان تخاف أکثر!
وعلیک ان تخاف من حین لا اخاف فیه بعد!
واطلق صرخاتی فی الشوارع
وابحث مفتشًا عن جلاوزتک من باب إلى باب.

فلتخف!
فعلیک ان تخاف أکثر!
بل أکثر!....

آماده باش ارتش ترکیه در مرز سوریه

یک‌شنبه، ۲۳ مرداد ۱۳۹۰ / ۱۴ اوت ۲۰۱۱
AddThis Social Bookmark Button

ترکیه در اقدامی بی سابقه افسران بازنشسته ارتش را برای استقرار در مناطق هم مرز با سوریه به خدمت فراخواند.

روزنامه الزمان ترکیه در گزارشی اعلام کرد که ستاد کل ارتش این کشور همه افسرانی را که طی ۵ سال اخیر بازنشسته شده اند، به خدمت فراخواند.

بر اساس این گزارش، بسیاری از نیروهای امنیتی در پایگاه ها و مراکز نظامی مهم و راهبردی نزدیک به مرز سوریه مستقر شده اند، و اقدامات امنیتی در پایگاه دریایی "اسکندرون" افزایش یافته است.

مواضع اخیر ترکیه درباره سوریه، به تیرگی روابط دو کشور انجامیده است. به طوری که برخی منابع رسانه ای از احتمال دخالت نظامی ترکیه در سوریه خبر داده اند.

جهانیان ما را از ارزش‌های این اثر تاریخی و ضرورت حفظ آن آگاه کند

۱۳۹۰ مرداد ۱۸, سه‌شنبه

علی ناظر-سخنی با اساتید و صاحبان کرسی.


سخنی با اساتید و صاحبان کرسی

علی ناظر

علی ناظر

بنا به گزارشها که در دیدگاه هم منتشر شده است، شخصیتهایی همچون تریتا پارسی، محسن کدیور، یرواند آبراهامیان، فاطمه حقیقت جو، هادی قائمی، گری سیک، رامین جهانبگلو، جان لیمبرت، محمد سهیمی (دستیار تریتا پارسی)، احمد و محمود صدری و... متنی را در روزنامه فایننشال تایمز به انتشار رسانده و خواستار ابقای نام مجاهدین در لیست سازمانهای تروریستی وزارتخارجه آمریکا شده اند.

بدون پرداختن به ماهیت سیاسی برخی از امضاکنندگان بیانیه فوق الذکر و گرایش سیاسی و پیشینه برخی از آنها، چند نکته شایان توجه است. این بیانیه:

· دلیلی بر «تروریست» بودن مجاهدین ارائه نکرده است؛

· مشخص نکرده که چگونه حذف نام مجاهدین می تواند در روند پروسه سرنگونی جمهوری اسلامی تأثیر منفی داشته باشد؛

· ناخواسته بر مخالفت خود با سیستم چندصدایی و تکثرگرا (حضور تمام سازمانها، احزاب، و نگرشها در نظام سیاسی ایران) تأکید کرده است؛

· با توسل به آمریکا، حق مردم ایران در دوری گزیدن از و یا نزدیکی به مجاهدین را، نادیده گرفته است.

از آنجا که نام مجاهدین را وزارتخارجه آمریکا در لیست قرار داده است، تماسهای مجاهدین با این وزارتخانه قابل درک است، و تعجب آور نیست اگر مجاهدین حداکثر تلاش خود برای ایجاد ارتباط در راستای خروج از لیست را بکار بگیرد. اما دست به دامان آمریکا شدن برخی از این امضاکنندگان، با توجه به گذشته آکادمیک، مبارزاتی و دانش آنها، برای من شگفت آور است.

از امضاکنندگانی که صاحب کرسی تخصصی در دانشگاه های معتبر هستند، و قاعدتا باید با نگرشی پژوهشگرانه به مسائل بپردازند، چند سوال دارم:

· آیا با دخالت خارجی (بقول برخی از این امضا کنندگان «امپریالیسم جهانخوار») در امور داخلی ایران موافقند یا نه؟

o اگر آری، آیا با حمله نظامی آمریکا با ایران هم موافقند؟

o اگر نه، آیا این مردم ایران (و نه آمریکا) نیستند که باید موضع خود با مجاهدین را مشخص کنند؟

· آیا با استفاده از خشونت مخالفند؟

o اگر آری، چرا حامیان حمله به سفارتخانه آمریکا در تهران، از جمله خمینی، موسوی، کروبی، و... را محکوم نمی کنند؟ چرا خاتمی بعنوان رئیس قوه اجرائی در قلع و قمع دانشجویان را محکوم نمی کنند؟ و...

o اگر نه، چرا امروز اعمال دو دههء پیش مجاهدین را محکوم می کنند؟

· آیا این اساتید و صاحبان کرسی، «فعال سیاسی» هستند؟

o اگر نه، چرا در یک منازعه سیاسی، که یک سر آن مجاهدین، و سر دیگر آن آمریکا و رژیم اسلامی است، به ضرر مجاهدین دخالت کرده اند؟

o اگر آری، در کدام جبهه قرار دارند، سرنگونی تمامیت رژیم اسلامی، رفورم جمهوری اسلامی، یا تداوم جمهوری اسلامی؟

بعنوان مثال، من خود را پژوهشگری می دانم که خواهان سرنگونی تمامیت نظام اسلامی هستم؛ بعنوان مدافع مفاد بیانیه حقوق بشر، خواهان خروج نام مجاهدین از این لیست هستم؛ بعنوان یک ایرانی، مخالف حمله نظامی آمریکا و اسرائیل به خاک ایران هستم؛ و بعنوان یک آزادیخواه، به جدایی دین از دولت، آزادی اندیشه، بیان و مطبوعات باورمندم.

علی ناظر

18 مرداد 1390


منبع: دیدگاه

قاهره ـ مصر:
کنفرانس « انقلابهای عربی و حقوق‌بشر» در حمایت از مجاهدان اشرف
کنفرانس  انقلابهای عربی و حقوق‌بشر در قاهره
کنفرانس انقلابهای عربی و حقوق‌بشر در قاهره
كوچك نمايى خط خط معمولى بزرگنمايى خط
در کنفرانس « انقلابهای عربی و حقوق‌بشر» در قاهره که با مشارکت شخصیتهای سیاسی، پارلمانی، فرهنگی، حقوقی، مطبوعاتی و فعالان حقوق‌بشر در حمایت از مجاهدان اشرف برگزار شد، سخنرانان حمایت خود را از راه‌حل اروپا برای اشرف و مخالفت خود را با توطئه جابه‌جایی در داخل عراق اعلام کردند.
این کنفرانس به تحقیقات جامع، مستقل و شفاف حول جنایت علیه بشریت در حمله نیروهای مالکی به اشرف در 8آوریل که 36کشته و 350مجروح به‌جای گذاشت، فراخوان داد.
کنفرانس هم‌چنین از حکم دادگاه اسپانیا علیه نوری المالکی و احضار 3 جنایتکار دیگر حمایت کرد و بر ضرورت پاسخگو بودن جنایتکاران در برابر دادگاه تأکید نمود. مشروح كنفرانس به شرح زير است :

کنفرانس انقلابهای عربی و حقوق‌بشر ـ قاهره


دکتر اشرف عبدالخالق، حقوقدان و رئیس مرکز فجر جدید
برخی دولتهای عرب، اجساد مردم را مورد اهانت قرار داده و در بالای سر آنها به رقص و پایکوبی و عربده‌کشی پرداختند و هیچ مانعی در برابر این رژیمها وجود نداشت... این بود که میلیونها تن خواستار سرنگونی رژیمهای فاسد شدند و در نتیجه‌این اشغالگران به مقابله برخاستند... این رژیمها بعد از تجربه کشتارها، تلاش می‌کنند که با استفاده از کلیه ابزارهای قدرت و وعده و وعید در مورد گفتگوهایی موهوم در آینده مردم را بفریبند ولی هم‌زمان به‌عملیات سرکوبگرانه ادامه می‌دهند، گفتگویی که زیر سایه سلاحها و تانکها و عربده دیکتاتورها باید صورت گیرد. در برابر چنین صحنه‌یی پر از تناقض دیگر طبیعی است که حاکمان با ابزارهایی که در اختیار دارند به سرکوب مردم ادامه دهند.
این فراخوانی است از این‌جا، به نام شبکه منطقه‌یی توسعه دموکراسی و حقوق‌بشر و به‌عنوان نماینده‌ این شبکه در مصر خطاب به هر انقلابی و هر شهروند شریف که به منافع مردمش و امتش علاقمند است که امر انقلاب را نادیده نگیرند و بیشترین تلاش خود را برای تحقق اهداف ارزشمند و والای انقلابها در جهت آزادی و دموکراسی و رفتار انسانی و تحقق بخشیدن به اصول عدالت به‌عمل آورند. خداوند انقلابیون را موفق و مؤید بدارد...
اکنون مفتخرم که از استاد عاصف النجمی، رئیس جمعیت دفاع عربی خواهش کنم که تشریف بیاورند برای ایراد سخنرانی.

عاصف لطیف النجمی، رئیس جمعیت دفاع عربی
تشکر از همه شما و تشکر از شبکه منطقه‌یی به‌خاطر این دعوت، می‌خواهم به‌طور مختصر در مورد موضوعی صحبت کنم و در واقع می‌خواهم موضوعی با عنوان ”ساکنان کمپ اشرف و امنیت قومی (سراسری) عربی“ را بحث کنم. بله ”ساکنان کمپ اشرف و امنیت قومی“. انقلابهای عربی، انقلابهایی زاییده نیروهای مسلح نبودند، بلکه در واقع نتیجه‌یی بودند از یک تحول طبیعی. نارضایتی مردم از حاکمانشان و برافروخته شدن آتش قیامها. اگر به رویدادهای مصر نگاه کنیم که ملت مصر ناظر آن بوده، حاکمیت در تمامی مراکز، در زمینه صنعتی، کشاورزی و چندین زمینه دیگر اهرمها را در اختیار خود گرفته بود...
حال به کمپ اشرف می‌رسیم به‌عنوان این‌که یک نیروی اپوزیسیون ایرانی است که در یک سرزمین عراقی قرار دارد... ایالات متحده کمپ اشرف را رها کرد و عراق به کمپ اشرف تعرض کرد. این به ما و به انقلابهای عربی چه ربطی دارد؟ انقلابهای عربی و مشخصاً مصر؟ اگر ما پشتیبان این نیروهای اپوزیسیون در جهان پیرامونمان نباشیم، نتیجه‌این خواهد شد که در واقع پشت و در پس رویدادهای جهان خواهیم ماند و در نتیجه نخواهیم توانست در این زمینه‌ها برخورد فعال کنیم. از این‌رو ما باید به همان میزان که رژیم ایران بر اپوزیسیون خود فشار می‌آورد و آنها را سرکوب می‌کند، باید به همان میزان صدایمان را بلند کنیم و در مقابل برای حفاظت از این اپوزیسیون تلاش کنیم با توجه به این‌که به‌طور مشخص این اپوزیسیون در عراق حضور دارد و در معرض کشتار و شکنجه و آواره شدن و ترور و نابودی قرار دارد. وظیفه ما است که همان‌گونه که در کنار انقلابیون لیبی و یا در کنار انقلابیون شریف در سوریه همین حالا و همان‌طورکه در کنار انقلابیون یمن می‌ایستیم، باید در کنار اپوزیسیون ایران قرار بگیریم، باید هم‌چنین در کنار انقلابیون در ایران قرار بگیریم. امنیت قومی مصر ایجاب می‌کند که انقلاب مصر فقط در چارچوب مصر باقی نماند، اگر مصر که مرکز تمدنها است و مصر همان قدرت عربی مؤثر، انقلابش قادر به پیشرفت نخواهد بود مگر با قدرت عربی مؤثر خود در انقلابها تأثیر بگذارد. اکنون با هم این فیلم را در مورد ساکنان اشرف در شمال عراق را نگاه می‌کنیم...

یکی از عراقیان مقیم مصر
این افراد بزرگوار و شریف در قراگاه اشرف یک قرارگاه خیلی بزرگی را در آن منطقه صحرایی ساختند، ایستگاههای برق، باغچه‌ها و مدارس، مسجد، محلهای آموزش عملی و میدانهای ورزشی برای جوانان در آن درست کردند. یعنی 2سال قبل وقتی من به این قرارگاه وارد شدم دیدم یک بهشتی روی زمین است. نظم و انظباط در آن‌جا خیلی بالاست. اغلب رزمندگان که در آن‌جا هستند از مجاهدین یعنی از سازمان مجاهدین خلق، آدمهای روشنفکر و تحصیلکرده هستند. مشکل این‌جا شروع شد که این افراد تحت حفاظت نیروهای آمریکا بودند که وقتی آمریکا از اشرف خارج شد و حفاظت اشرف را به دست این جنایتکاران در دولت عراق دادند، کسانی که مزدوران رژیم ایران بودند و 20 تا 30سال در ایران زندگی می‌کردند. فیلمی که شما حالا دیدید، همین‌هایی که شما در فیلم دیدید، با لهجه ایرانی صحبت می‌کنند، اینها نیروهای مسلح عراق نیستند. اینها به‌همراه جوخه‌های مرگ از ایران وارد عراق شدند و شروع به کشتن مردم عراق و حمله به مجاهدین کردند. مشکلی که الآن هست این‌که اینها تلاش می‌کنند که افراد کمپ اشرف را به بیابانی در غرب عراق جایی که ما به آن نقره سلمان می‌گوییم، منتقل کنند. جایی که یک بیابان باز است هیچ چیز در آن وجود ندارد. یعنی به جایی که برای کشتار تدریجی دست باز باشد، اشرف یک شهر کامل است درحالی‌که بغداد در شب در تاریکی مطلق به‌سر می‌برد و طی روز تنها یک ساعت برق هست، در این کمپ به همت این جوانان که من با آنها زندگی کردم، خودشان ایستگاه برق دارند، ایستگاههای آب خاص خودشان را داشتند، ماشین خاص به خود دارند و به‌یمن همین ایستگاههای برق 24ساعته برق دارند. وضعیت قرارگاه خیلی خوب بود. و بسیار متشکرم.

دکتر سعدالدین ابراهیم، رئیس مرکز ابن خلدون
همه ما قلبهایمان در اشرف، در قرارگاه اشرف است. و به این موضوع می‌پردازیم. این همان قرارگاهی است که سالها است در آن‌جا است. سلام بسیار دارم به این قرارگاه و ساکنان آن.
ما طرفدار اصول آزادی، عدالت و حقوق‌بشر برادرانمان در اشرف هستیم، آنها شرایطی تاریخی از سر گذارندند، چه در زمان شاه و بعد از آن در زمان خمینی. ما باید در کنار حق و در کنار انسانیت و حقوق‌بشر قرار بگیریم. ما از کلیه تلاشها برای نجات این کمپ حمایت می‌کنیم و از دولت عراق می‌خواهیم که حقوق آنها را رعایت کند.

مجری (اشرف عبدالخالق): با درود به مردم لیبی با تمدن دیرینه‌شان و با درود به همه ملتهای عرب که علیه حاکمان خود برخاستند و آنان را به‌زیر کشیدند. اکنون از خانم هیام دربک، رئیس شورای ملی صلح و عدالت در مصر دعوت می‌کنیم برای سخنرانی تشریف بیاورند.

هیام دربک، رئیس شورای ملی صلح و عدالت در مصر
عصر به خیر همگی. قبل از شروع، هرگونه دخالت غرب را در امور داخلی کشورهای عربی رد می‌کنیم و از سرزمین انقلاب مصر به همه درود می‌فرستم. یعنی ما علیه سرکوبگران هستیم و مداخله بیگانه به هر شکلی را رد می‌کنیم. در شروع بگذارید بگویم که می‌خواهم از زن مقاوم، زن مبارز و زن مجاهد صحبت کنم. از این‌جا درودهای تقدیرآمیز و احترام خود را به هر زن مسلمان و مقاوم و مبارز در برابر ستم و سرکوب می‌فرستم.
در رابطه با حقوق‌بشر در سایه انقلابهای عربی این‌جا باید این اشاره را بکنیم که وقتی که حقوق‌بشر به شکل سیستماتیک و پی‌درپی نقض می‌شود، این در مورد زنان و کودکان نیز صورت می‌پذیرد، همان‌طور به شکل سیستماتیک. همه‌گونه سرکوبی علیه زنان در اشرف اعمال شده است و آنان مورد بدترین سرکوبها و توهینها قرار گرفته‌اند، کسانی که بدترین شیوه‌های شکنجه را قبلاً تحمل کرده‌اند که بخشی از آن را در فیلم کوتاهی که پخش شد، دیدیم. و بخشی از قربانیان زنان بودند که خداوند تعدی به آنان را حرام کرده و او را برابر با مرد قرار داده است و فرموده است و همه‌جا در قرآن از مسلمین و مسلمات و مؤمنین و مؤمنات سخن رفته است. بنابراین زنان با مردان برابر هستند و متأسفانه می‌بینیم که به همان اندازه هم مورد ظلم و ستم و سرکوب و نقض حقوق‌بشر قرار می‌گیرند.
آن‌چه در دوران ما علیه زنان روی می‌دهد، مانع مشارکتشان نمی‌شود. اکنون حضور زنان در جنبش‌های اجتماعی و شرکت آنها در رهبری سیاسی جوامع منطقه ما واکنشی طبیعی به این سرکوب است. زنان نیرویی را تشکیل می‌دهند که بیش از همه از ستم مذهبی رنج دیده‌اند و لذا بالاترین انگیزه را برای مبارزه و تغییر آن را علیه ظلم در تلاش برای تغییر در اختیار دارند. بنابراین وقتی اینان در جنبشها یا تظاهرات مردمی شرکت می‌کنند. انگیزه بسیار بالایی دارند.
برجسته‌ترین نمونه از این زنان مجاهد، زنان ایرانی مجاهد هستند. آنها نقش برجسته‌یی در مخالفت با فرهنگ و بنیادهای فکری رژیم ایران ایفا می‌کنند. و همین امر است که خانم مریم رجوی، بانوی مبارز را... یعنی همه فعالیتهای بین‌المللی که مشاهده کردیم و خواهیم کرد و تغییری که در وضع پیش آمده، آن ایستادگی و مبارزه‌یی از زنان در کمپ اشرف را که دیدیم، بخشی از مبارزه‌یی است که همان خانم مریم رجوی به پیش می‌برد و هموست که این مبارزه را رهبری می‌کند. ولی متأسفانه هنوز هم شهروندان اشرف قربانی ظلم و ستم هستند و این بهایی است که خانم رجوی می‌پردازد. اکنون آنان تحت فشار هستند که کمپ را ترک کنند و نمی‌توانند خانواده‌هایشان را ببینند و خارج شوند. و درود خاص به زنان اشرف، این زنان مبارز. در حملات خشونت‌بار 2سال گذشته قربانی قتل‌عام و خشونت بی‌رحمانه نیروهای وابسته به رژیم ایران در عراق بوده‌اند. تصاویری که با هم نگاه کردیم، به‌اندازه کافی گویا بود.
زنان در اشرف در محاصره پزشکی، در معرض شکنجه روانی و کثیف‌ترین نوع هتاکی از سوی مأموران رژیم ایران قرار دارند. بلندگوهایی در بیرون و در اطراف کمپ نصب شده از طریق آنها مزدوران رژیم ایران بدترین کلمات را به‌کار می‌برند تا بر روی این زنان به‌لحاظ روانی تأثیر بگذارند.
آنها در شرایط سخت محاصره و سرکوب چهره حقیقی زن مسلمان و صلابت رهبران یک جنبش آزادیخواهانه را ترسیم کرده‌اند و مایه مباهات هر زنی و به‌طور خاص هر زن مسلمانی می‌باشند.
از همین رو ما برخاسته از غیرت و شرافت باید از زنان مجاهد در کمپ اشرف حمایت و پشتبانی کنیم، دفاع ما زنان از آنان در واقع دفاع از ارزشهای انسانی و غیرت عربی و اسلامی است.
از همه شما تشکر می‌کنم.

یکی از افراد شرکت‌کننده
ما هم از انقلابهای عربی حمایت می‌کنیم و از قرارگاه اشرف حمایت می‌کنیم آن‌جا نه کمپ است و نه قرارگاه است بلکه یک شهر با امکانات کامل. یک جایی است که امکانات شهری را داراست که افرادی از سازمانی مجاهدین خلق در آن‌جا ساکن هستند. وضعیت در آن‌جا طوری است که نخست‌وزیر فعلی عراق خائن نوری مالکی بدهی خود را به ایران، کشوری که در اشغال عراق و غارت منابع آن و دورکردن آن از امت عربی کمک کرد، با فشار آوردن به این کمپ می‌پردازد. این یک موضوع مهمی است که باید به آن توجه کنیم، الآن رژیم ایران خواهان بستن قرارگاه اشرف و جابه‌جایی آنها به خارج و یا تسلیم آنها برای اعدام آنها در ایران می‌باشد. و این نمونه بارزی از سرکوب رژیم ایران است.

شادی طلعت، کارشناس حقوقی و رئیس سازمان اتحادیه حقوقدانان برای پژوهشهای قانونی و دموکراتیک
صحبتهای من در مورد معنی انقلاب است و این‌که هر تظاهراتی که روی می‌دهد انقلاب یا تفاوتی هست؟ باید در ابتدا تفاوت بین انقلاب و کودتای نظامی را بدانیم. کودتا معمولاً یک امر نظامی است اما انقلاب توسط مردم به حرکت در می‌آید اگر بخواهیم در مورد انقلابهای عربی صحبت کنیم باید اختلاف انقلاب مصر با انقلاب تونس و یمن و لیبی و سوریه را بدانیم. انقلاب در تونس و مصر پیروز شد اما در برخی کشورهای عربی ادامه دارد...
موضوعی که می‌خواهم راجع به آن صحبت کنم موضوع کمپ اشرف است ما سازمانهای مجتمع مدنی که برای رعایت حقوق‌بشر کار می‌کنیم نمی‌توانیم کارها و اقدامات عملی در مورد اشرف انجام دهیم. چه اشرف باشد یا غیراشرف. ولی می‌توانیم نامه و گزارش و بیانیه تهیه کنیم و آن را به شورای حقوق‌بشر و سازمانهای بین‌المللی ارایه دهیم تا منتشر کنند.
گزارشاتی که به شورای حقوق‌بشر می‌رسد، از طریق سازمانهای مجتمع مدنی می‌باشد و گزارشات در مورد کمپ اشرف می‌تواند بر اساس فیلمی که از صحنه‌ها گرفته شده است، تنظیم شود. از شما سازمانهای مدنی می‌خواهم که هر امکانی در این رابطه دارید فعال کنید که چطور می‌توان سازمان ملل را در جریان قرار داد. گزارشات رسیده به شورای حقوق‌بشر اگر به بیش از 100سازمان برسیم، می‌توانیم درخواست تشکیل یک جلسه فوق‌العاده شورای حقوق‌بشر را بکنیم. سال قبل هم مسأله اشرف در شورای حقوق‌بشر بررسی شد.
از مصر چندین سازمان هستند که عضو هستند. در قاهره حدود 60سازمان هستند. ولی حق هر سازمان است که حتی اگر صفت مشورتی نداشته باشد، به‌عنوان یک سازمان غیردولتی این کار را صورت دهد. لذا از کلیه سازمانهای مجتمع مدنی می‌خواهیم که در مورد اشرف که مستمراً مورد سرکوب قرار گرفته است، گزارش تهیه کنند و از طریق اینترنت آن را به شورای حقوق‌بشر سازمان ملل ارایه دهند.
و از همه شما متشکرم.

یکی از خانمهای شرکت‌کننده
در آغاز می‌خواهم از همه همکاران تشکر کنم و بهترین تبریکات را به همکاران در شبکه منطقه‌یی برای توسعه حقوق‌بشر و دموکراسی ابراز کنم. ما در مصر عموماً در رابطه با حقوق‌بشر اتفاق‌نظر داریم. سالها است که مبارزه برای این حقوق یک آرزوی پایه‌یی بوده و در همه انقلابها و منازعات فکری راجع به آن صحبت می‌شده است. بسیار در مورد حقوق زن صحبت می‌شود اما این صحبتها به‌عمل منجر نمی‌شود، به‌دنبال این انقلاب مردمی و مترقی مردم منطقه و مبارزه و فداکاریهای آنان باید که زنان به حقوق خود دست یابند و حقوق زنان در قانونهای مدنی و قانون اساسی وارد شود.

مجری (اشرف عبدالخالق): از استاد دکتر محمد الموسوی رئیس جبهه ملی عراق می‌خواهیم که برای سخنرانی تشریف بیاورند.

دکتر محمد الموسوی، رئیس جبهه ملی عراق
با درود و تهنیت به شما چرا که ما در آستانه ماه مبارک رمضان هستیم که خداوند این ماه را با خیر برکت قرین فرماید. خیلی خوشوقت هستم که در کنار شما و در شهر قاهره هستم. مشکلی که در کشورهای عربی داریم اینست که در کلیه کشورهای عربی یک حکومت ناشی از انقلاب سر کار بود. در مصر در عراق در مراکش و سوریه و بقیه همه انقلابی بودند پس مشکل کجاست؟ باید بگوییم که دولتها یک ارگانهایی برای انجام پروژه‌های اصلاحات هستند. هر کاری حاکم در جهت نقض انقلاب می‌کند باید از خود بپرسد که چه چیزی باعث شد که مردم بپاخاستند، هیچ چیزی وجود ندارد که عکس آن وجود نداشته باشد، هر عملی عکس‌العمل خود را دارد. حکومتهای عربی جمهوریهای نوپا در کشورها و جوامع نوپایی به‌لحاظ اداری هستند، خود حکومتها از جمله جامعه می‌باشند.
در این‌جا به نامی به اسم کمپ اشرف می‌رسیم که جزو موضوعات جلسه تحت عنوان انقلابهای عربی و حقوق‌بشر است.
وقتی که در جلسه خود به موضوع اشرف وارد شویم، می‌بینیم که واقعیتی دردناک وجود دارد که ساکنان اشرف در آن به‌سر می‌برند درحالی که اینها انسانهایی مبارز هستند که حامل ارزشهای انقلابی هستند. اینان انقلابیون هستند. من شخصاً از نزدیک آنها را می‌شناسم و کسان دیگری را هم از نزدیک می‌شناسم، اختلافی بین 2مدرسه است یک مدرسه بنیادگرایی با روح خشونت‌گرایی و تعصب و دیگری مدرسه‌یی که یک اسلام دموکراتیک را عنوان می‌کند که بین دین و دولت جدایی قائل است، یعنی خواهان اسلامی هستند که دین از دولت جدا باشد.
ما وجود احزاب دینی را قبول داریم ولی نمی‌پذیریم که دین برای قدرت و دولت استفاده شود، دین باید برای اعتلای دین به‌کار گرفته شود دین باید برای اعتلای انسان باشد و نه برای پایین آوردن شأن انسانی. در مورد واقعیت خودمان عراقیها صحبت می‌کنم دین وسیله‌یی برای اذیت و آزار است. در ایران دین در خدمت اذیت و آزار سرکوب و کشتار است، در عراق دین برای سرکوب، کشتار و غارت دیگران و کنارزدن دیگران به‌کار می‌رود.
در اشرف انقلابیونی هستند که اخلاق و رفتار و فداکاریهایشان در طول مدت 47سال افرادی که طی 47سال پایداری می‌کنند، در رژیم شاه پایداری کردند و در زمان خمینی و بعد از آن نیز پایداری کردند و در برابر اذیت و آزار حکومت عراق پایداری کردند و این همه را برای رسیدن به آرمانهای خود تحمل می‌کنند، آنها همان‌طور که بعضی برادران اشاره کردند دارای تحصیلات بالا و مناصب عالی هستند و برخی سیتیزن‌هایی خارجی هستند اما همه چیز خود را کنار گذاشتند و به اشرف آمدند که در کنار مرز کشورشان باشند تا به‌محض رسیدن ساعت تغییر در ایران اولین کسانی باشند که در تغییر و اصلاحات حضور داشته باشند. با شرافت زندگی می‌کنند تا این‌که به اهداف خود برسند، این آن‌چیزی است که باعث شد من در کنار آنها باشم زیرا که من هم سابقاً یک مبارز بودم که بعد از سقوط حکومت در بغداد گفتم در آن‌جا بمانم. این چیزی که باعث شد من موضوع اشرف را موضوعی انسانی بدانم، همان‌طور که دیدید این جزیی از آن‌چه که با آن مواجه هستند، بود. یک تصاویری هست که کسی زیاد به آن توجه نکرد، در این صحنه یک سرباز را می‌بینیم -یک سرباز نه یک شبه‌نظامی- که یک داس یا یک تبر در دست دارد، یک سرباز با یک داس در یک صحنه جنگ چه می‌کند؟ یک سرباز با یک تبر در صحنه جنگ چه کار می‌کند، نیروهای عراقی که می‌خواهند یک موضوع اداری را حل‌وفصل کنند، چرا در ساعت سپیده‌دم قدام می‌کنند؟ چرا نیروهای عراقی در سپیده‌دم می‌خواهند در یک محل حفاظت‌شده وارد شوند؟ این زمانبندیها زمانهایی است که در آن عملیات نظامی می‌کنند و نه یک کار اداری، کار اداری در طول روز و به‌صورت آشکار انجام می‌شود. در آن ساعت وارد کمپ شدند و شروع به تیراندازی به افراد کردند در حالی که آنها افرادی بی‌گناه و بی‌دفاع هستند، کسی که سلاح ندارد کسی از آن نمی‌ترسد، پس چرا نفرات را نشانه‌روی می‌کردند، رژیم ایران می‌خواهد اپوزیسیون خود را با دستانی عراقی بکشد و با این کار می‌خواهد به نام عراق و مردم عراق خدشه وارد کند، ما به‌عنوان عراقیانی آزاده و شریف نمی‌پذیریم که تاریخ کشور ما، تاریخ مبارزه ما به‌خاطر هر کس که باشد، چه ایران باشد چه غیرایران، مخدوش شود، برای ایران و غیرایران و منافع آن جنایت نمی‌کنیم، هر کس که فکر می‌کند که عراقیان در کنار ایران و این حاکمیت عراق هستند، در اشتباه است. 2میلیون و 800هزار نفر 2سال قبل خواستار توقف دخالت ایران و حمایت از مجاهدین شدند، قبل از آن 5میلیون و 200هزار نفر از افراد بالغ که محل سکونت آنها هم مشخص است، بیانیه‌یی را امضا کردند که ایران را محکوم می‌کرد و از موضع مجاهدین خلق حمایت می‌نمود.
گفته شده که شیعیان عراق وابسته به رژیم ایران هستند و از رژیم ایران حمایت می‌کنند. من هم یک شیعی عراقی هستم که خود 2کنفرانس از این کنفرانسها را اداره کردم یکی کنفرانس 2میلیون و 800هزار نفر و یک کنفرانس دیگر مربوط به شیعیان که بیانیه‌یی را در محکومیت ایران امضا کردند و رژیم ایران را به‌عنوان خنجری مسموم در پشت امت عربی و نه تنها شیعیان ذکر کردند. اینها شیعه‌های عراق هستند. 3میلیون شیعه بیانیه‌یی را امضا کردند که ایران را محکوم و مجاهدین خلق را حمایت می‌کند من خودم شخصاً یک فردی مبارز و از کسانی هستم که خواهان اعتلای حقوق‌بشر و دموکراسی هستم. دموکراسی قبل از این‌که یک مفهوم باشد، یک ارزش باید باشد، یک اخلاق است و قبل از عمل به آن، باید اخلاق آن را داشته باشیم. ما باید سعه‌صدر و توان شنیدن حرفهای دیگران را داشته باشیم همه کسانی که در این‌جا حضور دارند آدمهای برجسته‌یی هستند که باید بهترین تصویرها را خلق کنند. اشرف در رنج به‌سر می‌برد 2بار مورد حمله قرار گرفته. هر کس به موضوع اشرف توجه نکند، خود را از بشریت و انقلابیون و اخلاق انقلابی و افراد دموکرات جدا کرده است. اینها آینده‌ ایران هستند، امنیت قومی عربی مورد تهدید رژیم ایران است و هر کس بگوید که قدرت رژیم ایران برای جهان اسلام و خاورمیانه به‌کار گرفته می‌شود، سخت در اشتباه است.
از همه می‌خواهم که دید روشنی نسبت به اوضاع منطقه داشته باشند و از همه می‌خواهم که از انقلابیون و انقلابها حمایت کنند و دست‌آوردها را حفظ کنند، از شما می‌خواهم که با هم و با من و با هر مظلومی در جهان همبستگی داشته باشید. به ارتباط بین کشورهای عربی دعوت می‌کنم و دخالت هر دولت خارجی در امور داخلی هر کشور عربی را رد می‌کنم و با درود بر شما السلام علیکم و رحمت الله و برکاته.

مجری (اشرف عبدالخالق): تشکر بسیار از دکتر الموسوی، رئیس جبهه ملی عراق، دکتر الموسوی که به ما افتخار داد. اکنون به سخنان دکتر صلاح، رئیس دفتر عربی بدون مرز گوش فرامی‌دهیم.

دکتر صلاح، رئیس حزب قومی آزاد
این دولت عراق که ایالات متحده آمریکا شایع می‌کند که یک دولت دموکراتیک است، در دوران رئیس‌جمهور سابق عراق صدام حسین که می‌گفتند دیکتاتور است، وی مطلقاً حقوق‌بشر را در اشرف نقض نکرد، آیا این یک تناقض نیست، ایالات متحده می‌گوید آ‌ن‌چه اکنون در عراق است، یک دولت دموکراتیک است، این چگونه دولتی است که با کسانی که در نتیجه ظلم و ستم یا اختلاف سیاسی به عراق پناهنده شده‌اند، این طور رفتار می‌کند؟
نباید بگذاریم تحت نام انقلاب جنایاتی صورت بگیرد. و باید به این موضوع توجه داشته باشیم و جمعیتهای حقوق‌بشر باید توجه داشته باشند، چون در این‌جا نمایندگان زیادی از جمعیتهای حقوق‌بشری حضور دارند. باید اطلاعات و توانمندیهای خود را به منصه ظهور برسانیم. موضع مشخصی تاکنون در رابطه با حقوق‌بشر در مصر ابراز نشده است. مشخص است که آن‌که رفته است را همه می‌شناسند و به او حمله می‌کنند. در همه انقلابهای عربی ظالمانی بوده‌اند که رفته‌اند، اما در پایان، بعد از انقلاب، ما چه باید بکنیم؟ ما در مرحله انقلاب باید وضع حقوق‌بشر را دنبال کنیم که آیا بهتر شده یا بدتر؟ باید همه تلاش کنیم که این انسان یک زندگی بهتر داشته باشد.
با تشکر از همه شماها.

مجری (اشرف عبدالخالق): تشکر آقای صلاح رئیس حزب قومی آزاد. اکنون قبل از قرائت قطعنامه پایانی، استاد امین العاصر دبیرکل سازمان حقوق و آزادیهای جهانی سخنانی ایراد می‌کند.

عاصر، دبیرکل سازمان حقوق و آزادیهای جهانی
بسم الله الرحمن الرحیم
خانمها، آقایان، برگزارکنندگان کنفرانس، قبل از هر چیز نه به سرکوب ساکنان اشرف و نه به جابه‌جایی آنان مگر با حفاظت بین‌المللی، ما این‌جا نسبت به همه شکلهای تعدی و موارد نقضی که ساکنانی صلح‌جو و ساکن در سرزمینی عربی به‌عنوان مهمان از زمانی طولانی حضور دارند، اهتمام داریم و آن را محکوم می‌کنیم. اینان تحت شکنجه و تضییقات قرار می‌گیرند.
آن‌چه در مورد ساکنان اشرف روی می‌دهد، یک تجاوز است، ما کلیه حاضران که در سازمانهای حقوق‌بشری کار می‌کنند، می‌خواهیم که این تجاوزات را محکوم کنند و بیانیه‌های خود را به آقای محترم تحویل دهیم و از آن‌چه پیش آمده معذرت خواهی می‌کنیم، بیانیه‌ این کنفرانس را همگی حاضران به نمایندگی از سازمانهای خود امضا کنند و به آقای اشرف عبدالخالق بدهند و ما به‌عنوان سازمان حقوق‌بشری با نام سازمان رعایت حقوق‌بشر بین‌المللی که از 14سال قبل سایت ما هم مشخص است، رئیس سازمان ما هم فرد شناخته شده‌یی می‌باشد که برای کلیه کسانی که در مناطق مختلف کشته شدند و یا زندانی هستند تلاش کرده است... از شما می‌خواهم که بیانیه خودمان را با ابتکار مشخصی تهیه کنیم که به‌عنوان اولین بیانیه سازمانهای مجتمع مدنی مستقل برای رفع ستم از برادران ما در کمپ اشرف باشد و آن را به دکتر اشرف بدهیم، و السلام علیکم.

مجری (اشرف عبدالخالق): آخرین سخنران یکی از فعالان سیاسی مصری از منصوره است.

یک فعال سیاسی مصری از شهر منصوره
من یک فعال سیاسی از شهر منصوره هستم در آن‌جا عضو حزب هستم، اما این‌جا آمدم در مورد موضوع حقوق‌بشر صحبت کنیم در واقع در مورد انسان که بهترین مخلوق روی زمین است. من موضوع حقوق‌بشر ملی پیگیری می‌کردم که به موضوع کمپ اشرف رسیدم، من از رسانه‌ها در مورد رفع ستم از ساکنان کمپ اشرف زیاد شنیدم در حقیقت یک سری تجاوزاتی در آن‌جا به‌وقوع می‌پیوندد که کسی به آنها توجه نمی‌کند و از آن‌جایی که من با بعضی از آنها درارتباط هستم گفتم ما به‌عنوان فعالان سازمانهای مجتمع مدنی و حقوق‌بشر باید حمایت خودمان را از آنها اعلام کنیم. یکی از موضوعات ما موضوع انقلابهای عربی است، من با توجه به مشکلاتی که در انقلاب مصر پیش آمده ولی من خوشبین هستم و من به مردم مصر و مردم فقیر وطن عربی امیدوارم و اینها تنها تضمین انقلابها هستند، تضمین پیروزی انقلابها همین مردم تهیدست هستند.
موضوعی هست که اغلب سخنرانان به آن اشاره نکردند موضوع ابتکارعمل اروپایی در مورد کمپ اشرف است. من امیدوارم که یک بیانیه‌یی از طرف حاضران امضا کنیم که در آن از ابتکارعمل اروپایی حمایت و پشتیبانی کنیم چرا که فکر می‌کنم مورد قبول همگی می‌باشد و این ابتکار عدم جابه‌جایی اجباری را شامل می‌شود و خواستار رعایت حقوق ساکنان اشرف به‌عنوان پناهنده سیاسی می‌شود. نکته مهم اینست که از مسؤلان می‌خواهم یک بیانیه در مورد جلسه تهیه کنند که ما امضا کنیم و همگی‌اشرف را مورد حمایت قرار دهیم و از همه شما تشکر می‌کنم و از حضور شما در این‌جا متشکرم.

در قطعنامه پایانی کنفرانس پیرامون کمپ اشرف در عراق که توسط خانم هیام دربک قرائت شده از جمله آمده است:
«...نیروهای مسلح عراق تحت‌امر مالکی در حمله‌یی از پیش طراحی شده در 8آوریل ۲۰۱۱ به پناهندگان بی‌سلاح 8زن و 28مرد را به قتل رساندند و350تن را مجروح کردند. در سال ۲۰۰۹ نیز به حمله مشابهی دست‌زده بودند.
دبیرکل سازمان ملل‌متحد در گزارش خود به شورای امنیت در ژوئیه ۲۰۱۱، به انجام تحقیقاتی پیرامون این قتل‌عام فراخوانده است اما دولت عراق با به‌چالش کشیدن این خواست جامعه بین‌المللی مانع انجام یک تحقیقات مستقل و همه‌جانبه شده است. اجماع بین‌المللی برای حمایت از ساکنان اشرف یک بار دیگر در 18ژوئیه در گردهمایی بزرگ ایرانیان در پاریس خود را نشان داد. پارلمانترهای شرکت‌کننده در این گردهمایی بیانیه ۴۰۰۰قانونگذار از جمله نمایندگان 41مجلس قانونگذاری را در حمایت از حقوق ساکنان اشرف قرائت کردند. ما به نوبه خود موارد زیر را اعلام می‌کنیم:
1. ما پایداری ساکنان اشرف اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران اپوزیسیون را می‌ستاییم، هرگونه توطئه‌ علیه آنان از سوی رژیم تهران و دولت عراق را محکوم می‌کنیم و تأکید می‌کنیم محاصره و کشتار و اذیت و آزار ساکنان اشرف با انگیزه‌ سیاسی و با دیکته رژیم ایران صورت می‌گیرد که از ضعف اراده در حاکمیت عراق و ضعف اراده بین‌المللی برای بازسازی عراق، سوء‌استفاده می‌کنند.
2. ما کشتار، محاصره و هرگونه اعمال سرکوبگرانه‌ را علیه ساکنان اشرف محکوم کرده و تلاشهایی را که در حمایت از اشرف و نیکی و صلح در جهان به‌عمل می‌آید، می‌ستاییم.
3. ما همبستگی خود را با اهداف مشروع گردهمایی بزرگ ایرانیان در پاریس ابراز کرده و طرح عنوان شده از سوی برخی طرفها برای انتقال ساکنان اشرف به اماکنی دیگر در عراق را محکوم می‌کنیم و تأکید می‌کنیم که انتقال ساکنان اشرف به اماکنی دیگر خطرناک است.
4. ما از حکم دادگاه اسپانیا مبنی بر احضار آمران و عاملان قتل‌عام در اشرف و از فراخوانهای بین‌المللی به انجام تحقیقاتی همه‌جانبه و شفاف و مستقل پیرامون این جنایت حمایت می‌کنیم. ما هم‌چنین حمایت خود را از طرح اروپا برای انتقال ساکنان اشرف به کشورهای ثالث ابراز می‌داریم. و تأکید می‌کنیم که اگر دولت عراق در دست‌یابی به راه‌حلی در این زمینه جدی است، باید خواسته‌های اساسی راه‌حل اروپا را که با حقوق ساکنان اشرف طبق قوانین بین‌المللی و کنوانسیون ژنو منطبق است، برآورده کند».


بازتاب کنفرانس قاهره در سانه‌های کشورهای عربی

رسانه‌های خبری در کشورهای عربی گزارشهایی از کنفرانس قاهره در حمایت از مجاهدان اشرف منتشر کردند.

السیاسه کویت: «اعراب از پایداری ساکنان کمپ اشرف پشتیبانی می‌کنند»، شرکت‌کنندگان در کنفرانس ” انقلاب‌های عربی و حقوق‌بشر“ در قاهره، حمایت خود را از طرح اروپایی برای ”کمپ اشرف“ که اعضای سازمان مجاهدین خلق بزرگترین جنبش اپوزیسیون رژیم ایران در آن مستقر هستند، ابراز کردند.

مرکز اطلاع‌رسانی فرامنطقه‌یی ایلاف: «کنفرانس ” انقلابهای عربی“ از اپوزیسیون ایران حمایت می‌کند. مدیر انجمن دفاع عربی عاطف لبیب النجمی در مورد انقلابهای عربی فصل جدیدی را در سراسر میهن عربی رقم زده است در سخنرانی خود گفت: «وقتی به‌ایران نگاه می‌کنیم می‌بینیم که مردم ایران تحت سرکوب رژیمی ستمگر قرار دارند که وحشیانه‌ترین سرکوبها را علیه آنان اعمال می‌کند. ما باید از تجربه انقلاب ایران درس بگیریم. 33سال پیش نیروهای انقلابی و ترقیخواه ایران از جمله سازمان مجاهدین خلق -دوشادوش مردم- با انقلاب خود دیکتاتوری شاه را سرنگون کردند، اما بعد از چند روز آخوندها رهبری انقلاب را ربودند.
در این کنفرانس بر حمایت از حکم دادگاه اسپانیا برای دست‌اندرکاران حمله به اشرف و بر حمایت از فراخوانها به جامعه بین‌المللی به انجام یک تحقیقات «جامع، شفاف و مستقل» در مورد جنایت علیه بشریت درحمله به اشرف تأکید شد.

الیوم السابع مصر: «کنفرانسی در قاهره خواستار تحقیق از دولت عراق به‌خاطر تجاوزاتش علیه اپوزیسیون ایران شد. کنفرانس ” انقلابهای عربی و حقوق‌بشر“ در قاهره با مشارکت تعدادی از شخصیتهای سیاسی و پارلمانی و حقوقی و مطبوعاتی و فعال در زمینه حقوق‌بشر برگزار شد و آنها تأیید کامل خود را از حکم دادگاه اسپانیا که نوری مالکی نخست‌وزیر عراق و مرتکبان کشتار ساکنان اشرف را برای حضور در برابر دادگاه فراخوانده، ابراز کردند».

الزمان بین‌المللی: «کنفرانس قاهره محاصره اشرف را محکوم می‌کند. شخصیتهای سیاسی و حقوقدانان محاصره اعمال شده بر ساکنان اشرف را محکوم کردند. کنفرانس قاهره که با حضور سیاستمداران و حقوقدانان و فعالان حقوق‌بشر برگزار شد، در بیانیه خود محاصره و اقدامات سرکوبگرانه علیه اشرف را محکوم کردند. کنفرانس پایداری ساکنان کمپ و اعضای سازمان مجاهدین خلق را ستود و توطئه‌های حکام تهران را محکوم کرد».

الدستور اردن: «کنفرانس ” انقلابهای عربی و حقوق‌بشر“ حمایت خود را از ساکنان اشرف اعلام می‌کند. کنفرانس ” انقلابهای عربی و حقوق‌بشر“ در قاهره که با مشارکت جمع کثیری از شخصیتهای سیاسی و پارلمانی و حقوقی و مطبوعاتی و فعال در زمینه حقوق‌بشر برگزار شد، ضمن اعلام حمایت از ساکنان قرارگاه اشرف در عراق، بر حمایت خود از طرح اروپا برای اشرف تأکید کرد».

علاوه بر این، رسانه‌های خبرگزاری اخبار عراق، روزالیوسف مصر، محیط مصر، الفجر مصر، مجاز مصر، البشایر مصر، الشارع السیاسی مصر، الملف عراق، العرب الیوم مصر، مصرس مصر، شمس مصر، صحفی مصر، بهار خاورمیانه اردن، پست جوردن اردن و کل الیوم قطر گزارشهایی از کنفرانس قاهره در حمایت از اشرف درج کردند.