۱۳۹۰ خرداد ۱۰, سه‌شنبه

غضنفر نظام!

سه‌شنبه، ۱۰ خرداد ۱۳۹۰ / ۳۱ می ۲۰۱۱
AddThis Social Bookmark Button

خرابي وضع نظام از حد گذشته، به طوريكه ذوب شدگان در ولايت و دلسوختگان نظام بايد سوريه و بحرين و ليبي را ول كنند و احمدي نژاد را بچسبند كه مرتب داره به نظام گل مي زنه!

خرابی وضع نظام از حد گذشته، به طوریکه ذوب شدگان در ولایت و دلسوختگان نظام باید سوریه و بحرین و لیبی را ول کنند و احمدی نژاد را بچسبند که مرتب داره به نظام گل می زنه!
یکی از سرکردگان سپاه پاسداران در سخنانی بدون نام بردن از احمدی‌ نژاد، او را غضنفر نظام ‌نامید و گفت، امروز میگن ولکش کن مارادونا رو، غضنفر رو بچسب که داره به خودمون گل میزنه! به گزارش سایت خودنویس، پاسدار قاسمی گفته است، باید مراقب غضنفر‌هایی بود که مشغول ضربه زدن به جمهوری اسلامی هستند.
وی گفته فتنه‌ های داخلی به قدری نگرانی ایجاد کرده که نمی ‌توان برنامه‌ ای برای حضور در کشور‌هایی چون بحرین و لیبی داشت.
پاسدار قاسمی که عضو شورای مرکزی قرارگاه عمار است، گفته به حزب‌ الله اعلام شده خود را برای رویارویی با تیم احمدی ‌نژاد آماده کند.
وی افزود حزب‌ الله از برنامه‌ های آینده تیم احمدی ‌نژاد اطلاعی ندارد و نمی ‌داند چقدر توان دارد تا در مقابل اقدامات این تیم بایستد.
قاسمی گفته، خط حزب ‌الله سوراخ بوده و شکست ‌پذیر است و باید مراقب غضنفر‌هایی بود که مشغول ضربه زدن به جمهوری اسلامی هستند.
وی گفته، بحرین بریم، هه! ولش کن، لیبی بریم! وقتی که بوسنی می ‌رفتیم، هنوز حال و هوای جنگ و اون قصه توی کله ‌مون بود که می ‌گفتیم باید بریم. امروز میگن ولکش کن مارادونا را، غضنفر را بچسب که داره به خودمون گل میزنه. حالا پاشم برم بحرین خط سوراخه! بحرین برم!
پاسدار قاسمی گفت، متاسفم از این بابت که امروزه حضور ندارم نه در بحرین نه در لیبی و همه جاهایی که خودم مسبب این قصه بودم. آرزو می‌کردم روزی دنیا اینجوری به هم بریزه، اما فتنه ‌های داخلی این ‌قدر نگرانی ایجاد کرده که جرات نمی ‌کنم یار برای مارادونا بذارم، این ‌قدر غضنفر داریم که گل به خودی میزنه!

دیدار رئیس افتخاری سنای بلژیک با خانم مریم رجوی رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت در اورسوراواز
خانم آن ماری لیزن
خانم آن ماری لیزن
كوچك نمايى خط خط معمولى بزرگنمايى خط
خانم آن ماری لیزن رئیس افتخاری سنای بلژیک با خانم مریم رجوی رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت در محل اقامت ایشان در اورسوراواز دیدار و گفتگو کرد.

در این دیدار، خانم لیزن ضمن حمایت از طرح اروپا برای اشرف، بر وظایف اخص ملل‌متحد و آمریکا در قبال حفاظت از اشرف تأکید کرد و گفت: جابجایی ساکنان اشرف در داخل عراق مغایر قوانین و کنوانسیونهای بین‌المللی است و بحران را پیچیده‌تر می‌کند.

خانم لیزن، مجاهدان اشرف را سمبل پایداری و مقاومت برای مردم ایران توصیف کرد و گفت به همین خاطر است که دیکتاتوری مذهبی حاکم برایران، که در موقعیت بسیار ضعیفی هم قرار دارد، درصدد از بین بردن آنهاست.

خانم رجوی با تشکر از تلاشهای خانم لیزن، بر ضرورت مقابله بین‌المللی با فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران و دست نشاندگانش در عراق تأکید نمود و خاطرنشان کرد: اصل مسئولیت بین‌المللی حفاظت (آر–تو-پی) ایجاب می‌کند که ملل متحد، دولت آمریکا و اتحادیه اروپا مانع تجاوزات دیکتاتوری مذهبی و تروریستی حاکم بر ایران علیه مجاهدان اشرف شوند و به نقض کنوانسیونها و قوانین بین‌المللی پایان دهند.

عزت الله سحابی درگذشت

سه‌شنبه، ۱۰ خرداد ۱۳۹۰ / ۳۱ می ۲۰۱۱
AddThis Social Bookmark Button

بنا به گزارشهایی که بامداد روز سه شنبه، ۱۰ خرداد (۳۱ مه) از طریق شبکه های اجتماعی منتشر شده، عزت الله سحابی، از فعالان سیاسی ملی مذهبی و از مقامات پیشین رژیم ایران، در سن ۸۱ ساللگی در بیمارستان مدرس سعادت آباد تهران درگذشت. عزت الله سحابی، فرزند یدالله سحابی، از بنیانگذاران نهضت آزادی ایران بود. عزت الله سحابی پس از انقلاب ضدسلطنتی سال ۵۷ در شورای انقلاب عضویت داشت وی در دولت بازرگان، ریاست سازمان برنامه را برعهده داشت و همچنین نماینده مجلس خبرگان رژیم، نمایندهٔ تهران در دوره اول مجلس بود.
پس از برکناری بازرگان، وی نیز مورد خشم و غضب خمینی قرار گرفت و چند بار بازداشت شد. عزت الله سحابی آخرین بار به اتهام «تشکیل گروه با هدف برهم زدن امنیت کشور، تبلیغ علیه نظام و توهین به مسؤولان» به ۱۱ سال زندان محکوم شد.
سحابی از اعضای نهضت آزادی ایران بود، ولی پس از انقلاب ضدسلطنتی، از این گروه جدا شد و گروه فعالان ملی مذهبی را تشکیل داد. سحابی تا زمان مرگش ریاست گروه ملی مذهبی را عهده‌دار بود.


پرونده معاملات پنهان با ایران در پارلمان اسرائیل

سه‌شنبه، ۱۰ خرداد ۱۳۹۰ / ۳۱ می ۲۰۱۱
AddThis Social Bookmark Button

شرکت اسرائیلی متهم به فروش نفتکش به ایرانپرونده معاملات محرمانه شرکت اسرائیلی "برادران عوفر" با ایران، فردا در مجلس اسرائیل بررسی می‌شود. نزدیکان شرکت، که از سوی آمریکا تحریم‌شده، می‌گویند که تمام معاملات با ایران با موافقت رهبری اسرائیل انجام شده است. به گزارش خبرگزاری آلمان، معاملات پنهان شرکت معروف اسرائیلی "برادران عوفر" با ایران، جامعه اسرائیل را به شدت آشفته کرده است. رادیوی دولتی اسرائیل امروز دوشنبه (۳۰ مه/۹ خرداد) گزارش داد که پرونده این معاملات، که به حیثیت اسرائیل لطمه زده، فردا ‌سه‌شنبه در کمیسیون ویژه مجلس اسرائیل مورد بررسی قرار می‌گیرد.
اتهامات بزرگ برادران عوفر
شرکت کشتی‌رانی‌عظیم "برادران عوفر" هفته‌گذشته از سوی وزارت امور خارجه آمریکا متهم شد که در سال گذشته یک تانکر نفتکش را از طریق یکی از شرکت‌های وابسته به خود، به شرکت‌کشتی‌رانی جمهوری اسلامی ایران فروخته و ۸ میلیون و ۶۵۰ هزار دلار بابت آن دریافت کرده است.
اتهامات "برادران عوفر"، تنها به فروش نفت‌کش محدود نمی‌شود. "اکواسیس" نهادی که داده‌های مربوط به کشتی‌رانی را در سطح بین‌المللی در اختیار دارد، دیروز فاش کرد که کشتی‌های "برادران عوفر" ظرف سال‌های گذشته ۱۳ بار در بنادر ایران لنگر انداخته‌اند. روزنامه اقتصادی "کالکالیست" اسرائیل نیز، دیروز یکشنبه (۲۹ مه/۸ خرداد) گزارش داد که در فاصله سال‌های ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۰ دست کم هفت نفت‌کش وابسته به گروه تجاری "برادران عوفر"، برای حمل نفت‌خام در بنادر ایران پهلو گرفته‌اند.
تکذیب در ایران و اسرائیل
روزنامه "یدیعوت آخرونوت" امروز دوشنبه به نقل از افراد نزدیک به "برادران عوفر" گزارش داد که پهلو گرفتن نفتکش‌های اسرائیلی در سواحل ایران و خرید نفت خام از جمهوری اسلامی با موافقت رسمی رهبری اسرائیل صورت گرفته است. اما دفتر بنیامین نتان‌یاهو، نخست وزیر اسراییل، این موضوع را تکذیب کرد.
همزمان، محسن صادقی‌فر، معاون امور بندری سازمان بنادر و دریانوردی جمهوری اسلامی، نیز در تماس با ایرنا این خبرها را تکذیب کرد. وی گفت: «کشتی‌های متعلق به رژیم صهیونیستی در سال‌های اخیر هیچ‌گاه وارد بنادر ایرانی نشده‌اند. اگر قرار باشد یک کشتی از آمریکا یا اسرائیل به ایران بیاید باید از وزارت بازرگانی یا گمرک جمهوری اسلامی مجوز بگیرد که قطعا چنین مجوزی هم صادر نشده است.»
پلیس زیر فشار
احزاب و گروه‌های اسرائیلی، برای بررسی پرونده معاملات محرمانه با جمهوری اسلامی، پلیس اسرائیل را زیر فشار گذاشته‌اند. آری الداد، نماینده دست‌راستی مجلس، به رادیو اسرائیل گفته است: «پلیس باید این موضوع را تعقیب کند. شرکتی در قلب طبقه ممتاز، قوانین اسرائیل را نقض کرده است. این قوانین معامله با دشمن را ممنوع کرده است.» این نماینده مجلس افزوده است: «این موضوع بخصوص از آن‌جهت تکان دهنده است که اسرائیل پرچمدار تحریم علیه ایران محسوب می‌شود.»
اگر آنطور که نزدیکان "برادران عوفر" اعلام کرده‌اند، داد و ستدها با موافقت رهبری اسرائیل صورت گرفته باشد، اعتبار تل‌‌آویو در سطح جهانی به شدت آسیب خواهد دید. اما ناظران بین‌المللی می‌گویند، در این صورت همچنین روشن خواهد شد که رهبران رژیم نیز، به هنگام نیاز، حتی از متوسل شدن به دولتی که آن را بزرگترین دشمن خود می‌نامند، رویگردان نیستند.

سایت رادیو آلمان ۹ خرداد

عدم اجازه ورود هواپیمای مرکل؛ احضار سفیر رژیم در برلین

سه‌شنبه، ۱۰ خرداد ۱۳۹۰ / ۳۱ می ۲۰۱۱
AddThis Social Bookmark Button

به گزارش خبرگزاری فرانسه۱۰ خرداد از برلین، وزارت خارجه آلمان امروز اعلام کرد، سفیر رژیم تهران را برای ادای توضیحات در باره عدم اجازه ورود هواپیمای صدراعظم آلمان به حریم هوایی ایران، احضار می کند.

در بیانیه وزارت خارجه آلمان با لحنی تند آمده است که جلوگیری از ورود هواپیمای صدراعظم آلمان به حریم هوایی ایران که به مقصد هند پرواز می کرد، اقدامی غیرقابل قبول و یک توهین به کشور آلمان است.

خبرگزاری فرانسه نوشت، عدم اجازه ورود هواپیمای صدراعظم آلمان به حریم هوایی ایران از سوی مقامات رژیم تهران، سفر وی به دهلی نو را با دو ساعت تاخیر مواجه کرد.

گفته می شود خلبان آلمانی مجبور به تغییر مسیر و انتخاب حریم هوایی ترکیه شده است.

۱۳۹۰ خرداد ۹, دوشنبه

دادستان تهران: محکومیت۳۰۰ زندانی به اعدام و ارسال پرونده ۲۵۰ زندانی برای اجرای اعدام و حبس ابد

دوشنبه، ۰۹ خرداد ۱۳۹۰ / ۳۰ می ۲۰۱۱
AddThis Social Bookmark Button

سردژخيم جعفري دولت آبادي، دادستان جنايتكار رژيم آخوندي در تهران، روز يكشنبه 8خرداد، اعلام كرد 300زنداني به اعدام محكوم شده و پرونده 250 زنداني با احكام اعدام و حبس ابد به قوه قضاييه ارسال شده است. به اين ترتيب رژيم آخوندي كه از ابتداي سال ميلادي جاري تاكنون خود به اعدام قريب به200 زنداني اذعان  كرده است به اعدام و سركوب بيشتر وعده مي‌دهد.

سردژخیم جعفری دولت آبادی، دادستان جنایتکار رژیم آخوندی در تهران، روز یکشنبه ۸خرداد، اعلام کرد ۳۰۰زندانی به اعدام محکوم شده و پرونده ۲۵۰ زندانی با احکام اعدام و حبس ابد به قوه قضاییه ارسال شده است. به این ترتیب رژیم آخوندی که از ابتدای سال میلادی جاری تاکنون خود به اعدام قریب به۲۰۰ زندانی اذعان کرده است به اعدام و سرکوب بیشتر وعده می‌دهد.

خبرگزاری حکومتی ایرنا در همین رابطه نوشت «دادستان عمومی و انقلاب تهران، اظهار داشت: ۳۰۰ قاچاقچی مواد مخدر داریم که محکوم به اعدام هستند... و ما در دادسرای تهران ۲۵۰پرونده به ویژه اعدام و حبس ابد را تهیه کرده ایم و به قوه قضاییه ارسال شده تا احکامشان اجرا شود». این سردژخیم جنایتکار به اعدامهای بیشتر وعده داد و گفت «هنوز احکام جدی در مورد مواد روانگردان صادر نشده است. در دو ماه گذشته پرونده های سنگینی در این خصوص تشکیل شده است».
دولت آبادی از یک اقدام جنایتکارانه جدید تحت عنوان احداث اردوگاهها و کمپها برای نگهداری معتادان خبر داد و گفت «انتقال معتادان به این مکانها باعث می شود شهر عاری از حضور آنان باشد و امیدواریم احداث این کمپها و اردوگاهها و کمکهای مردمی در این زمینه زودتر انجام گیرد». وی همچنین برای چپاول و غارت اموال مردم تحت عنوان «برخورد با اموال قاچاقچیان» زمینه سازی کرد و گفت: «باید با اموال قاچاقچیان برخورد جدی تری صورت گیرد».
اظهارات دادستان شقاوت پیشه تهران، بازتاب لرزه مرگ و سرنگونی بر تمامیت رژیم آخوندی است که هر روز با بحرانهای مرگبارتری مواجه می‌شود. نظام درهم شکسته ولایت فقیه در وحشت از خشم و انزجار فزاینده عموم مردم و ناتوان از مهار جنگ قدرت افسارگسیخته باندهای درونی که ناقوس مرگ نظام ولایت فقیه را به صدا در آورده، تنها راه را در افزایش اعدام و سرکوب عریان و ایجاد رعب و وحشت در جامعه یافته است.
مقاومت ایران شورای امنیت، دبیرکل و کمیسر عالی حقوق بشر ملل متحد و عموم ارگانهای ذیربط بین المللی را به اقدام فوری برای توقف مجازات وحشیانه اعدام در ایران فرا می خواند و خواستار ارجاع پرونده نقض سیستماتیک و وحشیانه حقوق بشر در رژیم آخوندی به شورای امنیت ملل متحد و اعمال تحریمهای همه جانبه علیه آن است.

دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
۹خرداد ۱۳۹۰(۳۰ مه ۲۰۱۱)

تسلیت به‌مناسبت درگذشت مجاهد صدیق اشرفی کاظم نعمت‌اللهی

تسلیت به‌مناسبت درگذشت مجاهد صدیق اشرفی کاظم نعمت‌اللهی
خانم مريم رجوى
خانم مريم رجوى
كوچك نمايى خط خط معمولى بزرگنمايى خط
صبح امروز مجاهد صدیق کاظم نعمت‌اللهی بر اثر محاصره و فقدان امکانات پزشکی برای درمان، در اشرف درگذشت.
فقدان دریغ‌انگیز این مجاهد صدیق اشرفی که تا آخرین نفس در برابر شقاوت‌بارترین محاصره و محدودیتهای ضدانسانی خروشید و ایستادگی کرد و سند دیگری از صبر و صلابت و پایداری حماسی اشرف است را به مجاهدان اشرف، به راهبر مقاومت، به خانواده بزرگ مقاومت و به خانواده نعمت‌اللهی تسلیت می‌گویم.

ممانعت عمدی دژخیمان تحت‌امر مالکی از معالجات در دسترس، مانند دیالیز و عمل تعویض کلیه، بیانگر این واقعیت غیرقابل انکار است که درگذشت کاظم نعمت‌اللهی، یک قتل عمدی و یک جنایت جنگی دیگر علیه افراد حفاظت‌شده است که مسئولیت مستقیم آن برعهده مالکی است و باید به همین خاطر، مورد رسیدگی و پیگرد بین‌المللی قرار بگیرد.
سلام بر مجاهد صدیق و اشرفی سرفراز و مقاوم، کاظم نعمت‌اللهی که با عزمی جزم و خلل‌ناپذیر به مجاهدت در راه رهایی مردم و میهنش برخاست و در سالهای پایداری پرشکوه اشرف به ویژه در ماههایی که بر روی تخت بیمارستان می‌خروشید، به عهد ایستادگی برای آزادی مردم و میهنش وفا کرد.
همین خروش پایداری و صبر و فدا و پاکبازیهاست که رهایی ایران و ایرانی از ستم و سرکوب فاشیسم مذهبی را تضمین می‌کند.
اشغال اشرف- شماره ۱۰۸
مجاهد خلق کاظم نعمت اللهی به‌خاطر محاصره پزشکی و کارشکنی کمیته سرکوب بر اثر بیماری کلیه درگذشت
مجاهد خلق کاظم نعمت اللهی
مجاهد خلق کاظم نعمت اللهی
كوچك نمايى خط خط معمولى بزرگنمايى خط

فراخوان به اقدام بین‌المللی برای لغو محاصره پزشکی
کاظم نعمت اللهی، ۵۱ساله، از مجاهدان اشرف، با ۲۲سال سابقه مجاهدت، به‌خاطر محاصره ضدانسانی پزشکی و کارشکنی مستمر کمیته سرکوب اشرف و عمر خالد، مدیر شکنجه‌گاه عراق جدید، در اولین ساعتهای بامداد روز یکشنبه ۸خرداد ماه، پس از ۹ماه مقاومت، در بیمارستان بعقوبه در گذشت.

بر اساس تجویز پزشکان متخصص در ۵مهر۸۹ کاظم می‌بایست به سرعت تحت دیالیز قرار می‌گرفت. اما این عمل به بهانه‌های مختلف به تعویق افتاد و اولین دیالیز چهار ماه‌ونیم بعد یعنی در روز ۱۸بهمن انجام گرفت. بر اساس دستور پزشک بعد از آن نیز کاظم می‌بایست هر هفته دو بار برای دیالیز به بیمارستان بعقوبه می‌رفت. اما در این مدت بارها بیمارستان عراق جدید، که تنها کارکردش شکنجه مجاهدان مجروح و بیمار است، از فرستادن او به بعقوبه جلوگیری می‌کرد. این تأخیر و تعللها باعث از کار افتادن هر دو کلیه او شد. پزشک متخصص بعقوبه از کارشکنیهای شکنجه‌گاه عراق جدید به‌شدت برآشفته بود و به مدیر آن اعتراض می‌کرد.

روز ۱۹اردیبهشت، وضعیت کاظم به وخامت گرایید. اما عمر خالد از اعزام او به بیمارستان بعقوبه خودداری کرد. دو روز بعد در حالی‌که وضع او فوق‌العاده بحرانی شده بود به بیمارستان بعقوبه و اتاق مراقبتهای ویژه (CCU) منتقل شد. در روز ۲۹اردیبهشت، وقتی بیمار بار دیگر برای رفتن به بعقوبه، به بیمارستان عراق جدید مراجعه کرد، عمر خالد بار دیگر مانع اعزام وی شد و با اهانت او را بازگرداند و تنها سه روز بعد در اول خرداد به بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان بعقوبه منتقل شد. اما این بار وضعیت کاظم فوق‌العاده وخیم بود. تعداد زیادی از مجاهدان اشرف داوطلب بودند برای نجات جان کاظم یک کلیه خود را به او بدهند. ۱۵تن در ۵ و ۶خرداد به بیمارستان عراق جدید مراجعه کردند تا برای اهدای کلیه به بیمارستان بعقوبه بروند، اما عمرخالد مانع رفتن آنان شد و گفت بعدأ برای این کار اقدام کنند. خانم مریم رجوی رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت ایران، روز ۸مارس هشدار داد ”کاظم نعمت‌اللهی از یک سال پیش به‌دلیل عدم درمان، هر دو کلیه‌اش در حال از کار افتادن است. نیاز فوری به درمان و پزشک متخصص دارد. اما کمیته سرکوب مانع ایجاد می‌کند“.

کاظم نعمت اللهی در ۱۲بهمن در نامه‌یی به نمایندگان ملل‌متحد هشدار داده بود: «من نگران هستم آن‌قدر این محدودیتها و تأخیرها را ادامه دهند تا هر دو کلیه من از کار بیفتد... جان بیماران در اشرف برای عمر خالد مدیر بیمارستان عراق جدید که تحت‌امر کمیته غیرقانونی وابسته به نخست‌وزیری کار می‌کند هیچ اهمیتی ندارد، وی نه تنها تسهیلاتی برای درمان بیماران فراهم نمی‌کند بلکه برعکس هر روز برای شدت بخشیدن به اعمال فشار بر بیماران و اذیت و آزار آنها، در مورد درمان بیماران بیشتر کارشکنی می‌کند».

قبل از این نیز مجاهدان خلق مهدی فتحی و محمدرضا حیدریان پس از مدتها مقاومت در برابر بیماری به‌خاطر ممانعت از دسترسی آزادانه به خدمات پزشکی و کارشکنیهای کمیته سرکوب اشرف در اذرماه و دی ماه گذشته درگذشتند.

مقاومت ایران کمیته سرکوب اشرف و شخص مالکی که اقدامات سرکوبگرانه و محاصره اشرف، به‌طور مستقیم به دستور او انجام می‌شود، را مسئول مرگ کاظم نعمت اللهی، مهدی فتحی و محمدرضا حیدریان می‌داند و خواستار اقدام فوری بین‌المللی برای لغو محاصره پزشکی و دسترسی آزادانه ساکنان اشرف به خدمات درمانی و نجات جان بیماران و مجروحان وخیم هستند.

دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
۸خرداد ۱۳۹۰ (۲۹می ۲۰۱۱)

۱۳۹۰ خرداد ۸, یکشنبه

فراخوان به گردهمایی۱۸ژوئن در پاریس همزمان با سی‌امین سالگرد ۳۰خرداد سرآغاز مقاومت برای سرنگونی استبداد مذهبی
فراخوان به گردهمایی۱۸ژوئن در پاریس
فراخوان به گردهمایی۱۸ژوئن در پاریس
كوچك نمايى خط خط معمولى بزرگنمايى خط
فراخوان به گردهمایی۱۸ژوئن در پاریس
همزمان با سی‌امین سالگرد ۳۰خرداد
سرآغاز مقاومت برای سرنگونی استبداد مذهبی
پیروزی عدالت - حفاظت از اشرف
هم‌میهنان،
مشتاقان آزادی ایران،
حامیان و یاران گرانقدر مقاومت،
درسی‌امین سالگرد سی خرداد، در قله پیروزی عدالت و مقاومت، و صدور حکم منع تعقیب و لغواتهام تروریستی در پرونده۱۷ژوئن؛ کمیته برگزاری گردهمآیی ۱۸ژوئن در پاریس، همه شمارا به برپایی اجتماع عظیم دفاع از اشرف، فرا می‌خواند.

هشتمین گردهمایی بزرگ را درشرایطی برگزار می‌کنیم که برجسته‌ترین وکلا و حقوقدانان فرانسه درباره پیروزی کارزار هشت ساله شما با استناد به گفته قضات تحقیق فرانسه تأکید می‌کنند: «حکم منع تعقیب بر این اساس صادر شده است که اپوزیسیون ایران، که ما افتخار دفاع از آن را داریم، تجسم حق مشروع مقاومت در برابر دیکتاتوری و بربریت است». و خاطرنشان می‌کنند که حکم صادر شده «صرفاً به لغو هرگونه اتهام تروریستی اکتفا نکرده، بلکه حق مقاومت در برابر ستم را هم یادآوری می‌کند که در ماده دوم بیانیه حقوق‌بشر و شهروندی مورخ ۱۷۸۹به‌عنوان یک حق طبیعی وخدشه‌ناپذیر ذکر شده است».

این است اثبات حقانیت و مشروعیت مقاومت رهاییبخش ملت ایران در برابر ستم و سرکوب دیکتاتوری آخوندی.

این است دستاورد تاریخی کارزار عدالت جویانه و آزادیخواهانه شما که به‌مثابه قاصدان ملت به‌پاخاسته ایران، هرگز آرام و قرار ندارید و شهر به شهر و کشور به کشور در اقصی نقاط جهان، «آزادی فریاد هرایرانی» را طنین‌افکن می‌سازید

این است بر باد رفتن یک دهه سرمایه‌گذاری، پرونده سازی، شیطان‌سازی، انتشار اطلاعات گمراه کننده و لجن‌پراکنی رژیم آخوندی و مزدوران و شاهدانش علیه مقاومت ایران و سمبلهای آن.

و این است سرفرازی و پیروزی مقاومتی سترگ و پایدار که از ۳۰خرداد رودروی ستم و سرکوب فاشیسم مذهبی با قیام نیم میلیون تن از مردم تهران آغاز شد و اینک در اشرف به‌مثابه کانون استراتژیکی نبرد و نقدینه بزرگ ملت در مبارزه آزادیبخش تبلوریافته است.

گردهمآیی دفاع از اشرف تجلی قدرت و شکوه جنبش آزادی مردم ایران در برابر رژیم پوسیده ولایت‌فقیه است که اکنون هسته اصلی قدرت آن دستخوش تلاشی و از هم‌گسستگی است.

گردهمآیی دفاع از اشرف صدای قیامهای وقفه‌ناپذیر مردم ایران است که با شعارهای «مرگ بردیکتاتور»، «مرگ بر خامنه‌ای» و «مرگ بر اصل ولایت‌فقیه» سرنگونی قطعی فاشیسم مذهبی را هدف قرار داده است.

گردهمایی دفاع از اشرف، طنین نارضایتی انفجاری و خشم متراکم مردمی است که از اختناق ضدبشری، از حلق‌آویز روزانه جوانان و نوجوانان ایران، از گرانی و رکود و بیکاری، از چپاول و فساد حکومتی و از غارت سرمایه‌های ملی به جان آمده‌اند.

گردهمایی دفاع از اشرف، رویارویی بزرگ ما با کین توزی دیکتاتوری آخوندی است که اشرف را برنمی تابد. چرا که در اشرف تبلور شرف و مقاومت ملتی را می‌بیند که ۳۰سال است به تسلیم در برابر ستم آخوندی «نه» می گوید و برای سرنگونی تمامیت استبداد دینی عزم جزم دارد.

اراده قاطع همین ملت است که درکارزار کبیر فروغ اشرف و در پیکار دستهای خالی و سرها و بدنهای بی‌دفاع با زرهیها و هامویها و گردانهای تا دندان مسلح، می‌جوشد و می‌خروشد و به میعادگاه همبستگی همه ایرانیان آزاده‌یی تبدیل می‌شود که با هرعقیده و مرام و با هرگروهبندی سیاسی دلهایشان برای رهایی ایران‌زمین می‌تپد.

هم میهنان،
مشتاقان آزادی ایران،
اکنون که اشرف با خونها و جان‌های عزیزترین قهرمانانش، پرچم آزادی و برابری و دموکراسی را هرچه مستحکم‌تر به اهتزاز درآورده و الهام‌بخش ایستادگان و قیام‌کنندگان شده است، برما اشرف‌نشان‌هاست که گردهمایی سی‌امین سالگرد سی خرداد را به قیام پرشکوه ایرانیان دور از وطن در دفاع از «نقدینه بزرگ ملت در مبارزه آزادی‌بخش» تبدیل کنیم؛

تا شهیدان حی و حاضر و ناظر اشرف ببینندکه واپسین پیام سرخ‌فام‌شان برای ایستادگی چه آتشی در دلهای هم‌میهنان‌شان بر افروخته است؛

تا هموطنان تحت ستم در سراسر ایران ببینند که همبستگی فرزندان و خواهران و برادران‌شان چون کوه دماوند سر به فلک کشیده‌ ،

تا جهان ببیند که اشرف تجلی مقاومت یک ملت به‌پاخاسته است و در پایداری‌اش بی‌شمار قلب‌هاست که می‌تپد، بی‌شمار اراده‌هاست که می‌جوشد و بی‌شمار سرهای پرشور است که در سودای آزادی است.

گردهمآیی ۱۸ژوئن، برآمد بزرگ جنبش ایرانیان است در حمایت از فراخوان مریم رجوی رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت برای یاری گوهر شرف و آزادی مردم ایران که اشرف شعله‌ور است؛

برای برعهده گرفتن حفاظت اشرف از سوی ملل متحد،
برای صدور قطعنامه الزام‌آور شورای امنیت درباره حفاظت اشرف،

برای احقاق حقوق و اجرای التزامات بین‌المللی و قانونی و تعهدات مکتوب آمریکا در قبال تک‌تک مجاهدان اشرف،

برای درهم‌شکستن محاصره ضدانسانی و برچیدن بساط شکنجه روانی،

برای پایان‌دادن به برچسب آخوند‌ساخته در وزارت‌خارجه آمریکا،

و برای به‌رسمیت شناخته شدن حق مردم ایران برای مقاومت و تغییر رژیم منفور ضدانسانی و به دست آوردن آزادی.

عموم هموطنان را به برپایی هرچه گسترده‌تر گردهم‌آیی دفاع از شهر اشرف فرا می‌خوانیم.

زمان: ۱۸ژوئن ۲۰۱۱-۲۸خرداد۱۳۹۰
مکان: پاریس، ویل‌پنت.

۱۳۹۰ خرداد ۷, شنبه

بیانیه رهبران جی۸: ما از آمال ”بهار عرب“ و نیز مردم ایران و عزم و ایستادگی آنها بر سر دموکراسی قویا حمایت می کنیم
اجلاس سران 8کشور صنعتی جهان در دو ویل فرانسه
اجلاس سران 8کشور صنعتی جهان در دو ویل فرانسه
كوچك نمايى خط خط معمولى بزرگنمايى خط
رهبران شرکت‌کننده در اجلاس 8کشور بزرگ صنعتی جهان، پس از پایان این اجلاس در دو ویل فرانسه در بیانیه پایانی خود اعلام کردند: ما، اعضای جی 8 از آمال ”بهار عرب“ و هم‌چنین مردم ایران قویاً حمایت می‌کنیم. ما صدای این شهروندان را می‌شنویم و از عزم آنها برای مساوات و ایستادگی بر سر خواسته‌های مشروع برای دموکراسی، جوامع باز و بازسازی اقتصادی فراگیر حمایت می‌کنیم. ما به‌خصوص نقش جوانان و زنان در این جنبش‌های تغییر را ستایش می‌کنیم...

سران گروه 8کشور صنعتی جهان در بیانیه پایانی خود، رژیمهای ایران و کره شمالی را نگران‌کننده‌ترین کشورها در زمینه تولید و گسترش تسلیحات اتمی و تهدیدی برای ثبات جهان توصیف کردند. در این بیانیه با ابراز نگرانی از ادامه برنامه موشکی رژیم ایران از این رژیم خواسته شده است قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل‌متحد و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را به‌طور کامل اجرا کند.

خبر

حکم قطعی دادگاه استیناف پاریس در مورد پرونده احسان نراقی و دیگر عوامل اطلاعات رژیم و اثبات حقانیت افشاگری ایو بونه
دادگاه استیناف پاریس
دادگاه استیناف پاریس
كوچك نمايى خط خط معمولى بزرگنمايى خط
آقای ایو بونه رئیس سازمان ضد جاسوسی فرانسه در زمان ریاست‌جمهوری فرانسوا میتران، در کتاب بسیار موثر خود که ضربه کمرشکنی بر شبکه اطلاعات آخوندها و مزدوران و پخش کنندگان و بازگو کنندگان اطلاعات گمراه کننده و لجن‌پراکنیهای رژیم آخوندها وارد کرد، به افشای شماری از این قبیل افراد از جمله احسان نراقی، جهانگیر شادانلو، منوچهر شلالی، هورکاد و آزاده کیان تیبو مبادرت کرده بود.

متقابلاً رژیم آخوندی برای جبران بخشی از ضربه خرد کننده‌یی که دریافت کرده بود، عوامل و پخش کنندگان و بازگو کنندگان اطلاعات گمراه کننده و لجن‌پراکنیها را با هزینه کلان به شکایتهای زنجیره‌ای از رئیس سابق ضد جاسوسی فرانسه وادار کرد.

یکی از شکایت کنندگانی که به‌عنوان بازگو کننده اتهامات رژیم علیه مجاهدین و مقاومت ایران در کتاب ایوبونه معرفی شده بود، فردی به‌نام آزاده کیان تیبو بود.

دادگاه استیناف ورسای در حکم خود که در روز چهارم می‌۲۰۱۱صادر شده است، بدون این‌که در این مورد نیازی به ورود به محتوای دعوا ببیند، شکایت مزبور را مشمول مرور زمان شناخت و مردود اعلام کرد.

علاوه بر این دادگاه آزاده کیان تیبو را به پرداخت ۱۲۰۰ یورو جریمه به آقای ایوبونه و پرداختن هزینه دادگاه استیناف محکوم کرد.

از این پیشتر، دادگاه، شکایت هورکاد را هم مردود شناخته بود و به این ترتیب حقانیت افشاگریهای دقیق رئیس پیشین سازمان ضد جاسوسی فرانسه درباره شبکه عوامل رژیم ایران در این کشور به اثبات رسید.

روز پنجشنبه ۵خرداد (۲۶ می ۲۰۱۱) دادگاه استیناف پاریس حکم قطعی خود را در مورد پرونده عوامل وزارت اطلاعات رژیم آخوندها، احسان نراقی و جهانگیر شادانلو، صادر کرد.

۶ مورد از ۷ مورد افشاگری ایوبونه رئیس پیشین سازمان ضد جاسوسی فرانسه که در کتاب «واواک در خدمت آیت‌الله‌ها» شبکه اطلاعات رژیم در فرانسه را فاش کرده بود، به اثبات رسید و ۶ مورد از ۷ فقره شکایت مزدوران مردود اعلام شد.

دادگاه استیناف پاریس در حکم خود پیرامون شکایتهای شبکه اطلاعات آخوندی از افشا و انتشار اسامی مزدوران با صراحت اعلام کرد: این برای ایوبونه یک متخصص و کارشناس امور اطلاعاتی مشروع و برحق بوده است کتابی را منتشر کند که موضوع آن به تاریخچه و فعالیتهای دستگاههای اطلاعاتی رژیم ایران مربوط است. موضوعی که مورد توجه همگان است به‌ویژه کسانی که علاقمند به تحولات رژیمی هستند که از تروریسم بین‌المللی پشتیبانی می‌کند.

اسناد درخواست و دریافت مبالغ کلان برای شکایت و لجن‌پراکنی علیه مجاهدین به خط و امضای مزدور احسان نراقی خطاب به احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور رژیم ولایت‌فقیه به دادگاه ارائه و ضمیمه پرونده شد.

اسناد به‌دست آمده از دفتر احمدی‌نژاد نشان داد که نراقی حق‌الوکاله وکیل خود وهزینه‌های دادگاه را از «ریاست محترم دبیرخانه ریاست جمهوری» مطالبه کرده بود.

طبق حکم دادگاه، شرکت احسان نراقی در شکنجه روانی زندانیان سیاسی ایران به اثبات رسید.

در حکم دادگاه، به‌شهادتهای زندانیان سیاسی که در زندانهای اوین وقزلحصار شاهد مستقیم شرکت احسان نراقی در شکنجه روانی زندانیان بوده‌اند استناد شده است.

دادگاه جمعبندی می‌کند: «این داده‌ها، در کنار مسیر طی شده توسط احسان نراقی که سابقاً در خدمت شاه بوده و بعد، از نزدیکان رژیم جدید شده است، ایوبونه را مجاز می‌کند بنویسدکه احسان نراقی «در شکنجه روانی زندانیان سیاسی با گذاشتن کلاسهای اجباری برای آنها شرکت کرده است».

در حکم دادگاه، تصریح می‌شود، هم‌چنان‌که ایو بونه نوشته است، احسان نراقی از فتوای قتل سلمان رشدی حمایت و شکنجه علیه زندانیان سیاسی را تأیید کرده است.

دادگاه استیناف مجدداً ، شکایت مهره شناخته شده ساواک شاه و خدمتگزار اطلاعات رژیم ولایت‌فقیه را در مورد این‌که وی عامل اطلاعات آخوندی شناخته شده است افترا ندانست و رد کرد.

دادگاه، بار دیگر انکار احسان نراقی را در مورد این‌که عضو ساواک رژیم شاه نبوده است، مردود شناخت و رد کرد.

دادگاه، هم‌چنین شکایت و انکار احسان نراقی را در مورد این‌که به توصیه رژیم آخوندی به خدمت یونسکو درآمده است، مردود شناخت و رد کرد.

شکایت و درخواست استیناف مزدور جهانگیر شادانلو در دادگاه، از اساس مردود شناخته شد. و ثابت شد آن‌چه ایو بونه در کتاب خود فاش کرده است صحت دارد و جهانگیر شادانلو یک مأمور وزارت اطلاعات ایران است که یک انجمن پوششی برای مأموریتهای وزارت اطلاعات به‌راه انداخته است.

۳ مزدور پیشانی سیاه رژیم آخوندها: احسان نراقی، جهانگیر شادانلو و منوچهر شلالی که در این فاصله به ایران رفته و در جزیره کیش سکته کرد و مرد، در شکایتهای زنجیره‌ای خود، به خیال این‌که مزدوری آنان به‌لحاظ قضایی مسجل نخواهد شد، در مجموع ۳۴۵هزار یورو درخواست خسارت کرده بودند.

دادگاه با تأیید این حقیقت که مدارک نشان‌دهنده منفعتی است که احسان نراقی در معرفی مأموران اطلاعات تحت عنوان اعضای سابق مجاهدین به دستگاه قضایی فرانسه در پرونده ۱۷ژوئن داشته است، از زیر سؤال بردن دستگاه قضایی خودداری کرد و تنها در همین مورد در حکم خود خاطرنشان کرد: «اگر چه بعضی اسناد ارائه شده نشان می‌دهد که احسان نراقی به تحقیقات قضایی انجام شده در پاریس توسط بخش ضدتروریستی و نیز درباره فعالیتهای مجاهدین خلق که او مخالف سیاسی آنها است، علاقه نشان می‌دهد، اگر‌چه این شیوه‌ها بطوررایج توسط سرویسهای ویژه در این کشور مورد استفاده قرار می‌گیرند»

با اینحال نمی‌توان گفت که قضات دادگاه اول که در این مورد به‌خصوص علیه قضاییه فرانسه به آقای ایو بونه حق حسن‌نیت نداده‌اند، کاری نادرست کرده‌اند! دادگاه به همین خاطر از آقای ایوبونه و ناشر کتاب «واواک در خدمت آیت‌الله‌ها» خواست هر یک مبلغ ۵۰۰ یورو به احسان نراقی بدهند و همین نکته درباره قضاییه فرانسه را هم در روزنامه آگهی کنند تا سیستم قضایی فرانسه، از آلودگی به رژیم ملایان در پرونده ۱۷ژوئن شسته شود. هر چند که قضات تحقیق دادستانی ضدتروریسم فرانسه به تازگی در قرار منع تعقیب، بساط پرونده ۱۰ساله ۱۷ژوئن و شهادتهای دروغین عوامل اطلاعات ملایان در آن را از اساس برچیده و منتفی شناختند.

بخشهایی از:
حکم دادگاه استیناف پاریس
۲۶ مه ۲۰۱۱-۵خرداد۹۰
در آوریل ۲۰۰۹ مؤسسه انتشاراتی تیمه کتابی را بقلم ایوبونه، رئیس سابق د اس ت، منتشر کرد تحت عنوان واواک در خدمت آیت‌الله‌ها. در صفحه چهارم جلد (پشت جلد) آن آمده است:
«درسال ۱۹۷۷ سی سال پیش، خمینی سقوط سلطنت را اعلام کرده و جمهوری اسلامی را برقرار می‌کند. کلمه‌ای که امید بر میانگیخت، ولی انقلابی که توسط مذهبیها غصب شد. ایرانیها نه تنها به آزادی نرسیدند بلکه ایرانیها تحویل وزارت اطلاعات وامنیت ملی ایران، یعنی وواک وحشتناک، داده شدند».

ایو بونه کارشناس برجسته جهان عرب و اسلامی به بررسی تاریخچه جنجال برانگیز سرویس اطلاعاتی ایران می‌پردازد، ترور مداخله، شکنجه، مصونیت... ... درحالیکه غرب چشمان خو د را بر روی سازمانی که خود به ظهور ان کمک کرده است می‌بندد، واواک دمی از تلاش برای نابودی اپوزیسیون سیاسی باز نمی‌ایستد.

یک نوشته آموزنده که موضوع جایگاه ایران در قرن بیست‌ویکم را مطرح می‌کند».

هم‌چنین یادآوری می‌شود که ایوبونه استاندار، رئیس پیشین د.اس.ت در سالهای ۱۹۸۲ تا ۱۹۸۵ بوده است و چندین اثر دیگر نوشته است.

احسان نراقی که خود را به‌عنوان روشنفکری معرفی می‌کند که «ضمن حفظ کامل استقلال خود با تمامی رژیمهای متوالی کشورش گفتگو کرده است» و اظهار می‌دارد که سازمان مجاهدین خلق ایران را ناراحت می‌کند.

۱. درباره اولین فراز مورد شکایت
مدعی خصوصی [احسان نراقی] اشتباه می‌کند که می‌گوید فراز اول مورد شکایت واقع شده او را به‌عنوان مأمور سرویس‌های ایرانی معرفی می‌کند که شخصاً در حذف فیزیکی مخالفان، در عملیات تروریستی در خارج، و در فعالیتهای شانتاژ و اشاعه بنیادگرایی شرکت داشته است؛ زیرا در واقع این اتهامات خاص مسئول واواک در پاریس و معاونان اوست، یعنی کسانی که احسان نراقی در بین آنها به چشم نمی‌خورد، یعنی کسیکه با تعدادی دیگر تنها از آنها به‌عنوان مأمور نام برده شده و یادآوری شده است که نقش آنها «متعاقباً » مطرح خواهد شد.

همان‌طور که قبلاً توسط دادگاه گفته شده، این اولین فراز، افترا علیه شاکی خصوصی [احسان نراقی] محسوب نمی‌شود.

۲. درباره فراز دوم شکایت
با یادآوری اپورتونیسم احسان نراقی که، بعد از خدمت به سرویسهای مخفی شاه ایران، اکنون به خدمت رژیم جدید درآمده است، این قسمت مدعی خصوصی را متهم می‌کند که «در شکنجه روانی رفقای سابق خود از طریق اجرای کلاسهای اجباری برای زندانیان که مقاومت بیشتری در برابر شکنجه فیزیکی از خودشان نشان می‌دادند شرکت داشته است».

۳. درباره فراز سوم اتهام
در عوض این افترا آمیز نیست که نوشته شود «ابتکارات متعددی برای بی‌ثبات کردن شورای ملی مقاومت ایران (ارگانی که مخالفان رژیم را گردهم آورده است) صورت گرفت» زیرا این حرف به هیچ فاکت مشخصی مرتبط نشده است. بعکس اظهاراتی از مدعی خصوصی نقل کرده است که گویا وی در نوشته‌هایش از «فتوایی» علیه سلمان رشدی اظهار خوشحالی کرده است. یعنی نویسنده کتاب آیات شیطانی که روح الله خمینی به‌خاطر حرفهایی که اهانت آمیز تلقی شده بود دستور قتل سریع وخودسرانه او را توسط همه مسلمانان صادر کرد.

۴. درباره فراز چهارم شکایت
این هم‌چنین افترا محسوب می‌شود که گفته شود شکنجه «صد درصد موجه» شمرده شده است، به‌وضوح این اتهام مغایر با حیثیت و اعتبار است

درباره فرازهای پنجم وششم شکایت
مطالب عنوان شده در این قسمتها هیچ فاکتی که جنبه افترا آمیز داشته باشد ندارد اتهامات مبنی بر این‌که از یک طرف احسان نراقی توسط جمهوری اسلامی وارد یونسکو شده، هر چند او می‌گوید قبل از رژیم جدید در این پست بوده است، و از طرف دیگر تحت یک نام مستعار کتاب انتقادی علیه مجاهدین نوشته است خدشه‌ای نه به حیثیت و نه به اعتبار او وارد نمی‌سازد.

۷. درباره فراز هفتم شکایت
اما برای آخرین فراز شکایت شده این طور نیست. یعنی قسمتی که به احسان نراقی نسبت می‌دهد مقامات فرانسوی و به‌ویژه د.اس.ت و دستگاه قضایی ضدتروریستی را گمراه کرده است و به‌منظور نفوذ، افرادی را به‌عنوان «مجاهدین نادم» معرفی کرده درحالی‌که آنها در واقع ماموان واواک بوده‌اند، اتهامی که به فاکت مشخص اشاره دارد و مغایر با حیثیت و اعتبار مدعی خصوصی بوده است، که به این ترتیب به خباثت نسبت به نهادهای جمهوری متهم می‌شود.

به این ترتیب ارزیابیهای قضات قبلی درباره این‌که قسمتهای شکایت شده جنبه افترا آمیز دارند یا ندارند، توسط این دادگاه مورد تأیید قرار می‌گیرد.

درباره حسن نیت.
اگر‌چه اتهامات افترا آمیز معمولاً به‌منظور رساندن زیان مطرح می‌شود اما افراد تحت پیگیرد با نشان‌دادن این‌که هدف مشروعی را دنبال می‌کرده‌اندکه فاقد هرگونه دشمنی شخصی بوده است می‌توانند خود را از این ظن مبرا سازند،

این دو شرط که برای اثبات حسن‌نیت ضروری هستند باید همراه باشند با بیانی احتیاط آمیز و سنجیده که روی داده‌های جدی و از پیش گردآوری شده، تکیه داشته باشند.

این برای ایو بونه، یک متخصص امور اطلاعاتی که هیچ چیز نشان نمی‌دهد او دشمن شخص خاصی با مدعی خصوصی داشته است، مشروع بوده است کتابی را منتشر کند که موضوع آن مربوط است به تاریخ و فعالیتهای سرویسهای اطلاعاتی ایرانی. موضوعی که مورد توجه عام است به‌ویژه برای کسانی که علاقه‌مند به تحولات کشوری هستند که به گفته بسیاری از ناظران، از تروریسم بین‌المللی پشتیبانی می‌کند.

دیگر معیارهای حسن‌نیت به‌طور جداگانه درباره هر یک از چهار مورد اتهامی که طبق شیوه دادگاه اول افترا آمیز بر آورد شده‌اند مورد بررسی قرار خواهند گرفت.

اظهارات مطرح شده در فراز دوم شکایت
اگر‌چه مدعی خصوصی [احسان نراقی] از دادگاه درخواست کرده است تصمیم قضات قبلی را تأیید کند و دادن امتیاز حسن‌نیت به متهمین درباره اتهام این‌که او در «شکنجه روانی رفقای سابق خود شرکت داشته است» را رد کند، اما ایو بونه و کریستوف بارژ مطالب زیر را در دفاع از خود ارائه داده‌اند:
- یک گواهی از مهدی ژورک، کارگردان وسناریو نویس، در زمانی که در سالهای ۱۹۸۳ و ۱۹۸۴ در زندان اوین محبوس بوده است شرایطی را بازگو می‌کند که طی آن حرفهای خصوصی یک زندانی دیگر را شنیده که می‌گفته همراه با احسان نراقی «به بازجوها و به رؤسای بخش شیوه‌های علمی و تکنیکی و برخورد لازم برای شکستن متهم را آموزش می‌داده‌اند».

- یک نامه از محمد صادقی، که به ضمیمه آن فتوکپی کارت پناهندگی وی در برابر دادگاه ارائه شده است. وی در این نامه می‌گوید نامبرده درحالی‌که زندانی بوده شاهد بوده برخی از زندانیان «باتوجه به شرایط بسیار سخت زندان، به‌ویژه اعدامها و شکنجه‌ها، به جای مقاومت کردن شروع به همکاری با سرویسهای اطلاعاتی، بازجوها و شکنجه‌گران کردند و یا» نظیر احسان نراقی «اقدام به شرکت در فعالیتهای تبلیغاتی به نفع رژیم کردند». مدعی خصوصی [احسان نراقی] «ازطریق تلویزیون مداربسته» در این فعالیتها شرکت داشته و با اقدام به «موعظه برای به زانو در آؤردن زندانیان» عمل می‌کرده است.

- وین گریفیث نماینده پارلمان انگلستان، در شهادت نامه‌یی که ضمیمه پرونده شده فاش می‌سازد که بعد از بازدید از زندان اوین در سال ۲۰۰۴ او با احسان نراقی ملاقات کرده است؛ کسیکه «جهت دادن ظاهری احترام آمیز برای رژیم آن‌جا بود». گریفیث اظهار می‌دارد «محتمل است» که مدعی خصوصی [احسان نراقی] به‌منظور وادار کردن زندانیان به «تغییر عقیده و همکاری با رژیم در تکنیک رژیم معروف به بازی باز وکبوتر شرکت کرده باشد».

به‌طور خاص از شهادت در برابر دادگاه توسط عباس حسینی، یک پناهنده سیاسی در هلند، بر می‌آید که هنگامی که او در ایران زندانی بوده مجبور به «تماشای ویدیو های اجباری» بوده است که در آن احسان نراقی از «تجارب» خود صحبت می‌کرده و می‌گفته است به‌زودی آزاد خواهد شد. او به زندانیان می‌گفته است که «در زندان باقی خواهند ماند و همانجا خواهند مرد». او به آنها می‌گفته است باید یاد بگیرند با رژیم دشمنی نورزند و هدف او «شکستن مقاومت در زندانها بود».

این داده‌ها، در کنار مسیر طی شده توسط احسان نراقی که سابقاً در خدمت شاه بوده و بعد از نزدیکان رژیم جدید شده است، امری که تکذیب نمی‌کند، به ایوبونه اجازه می‌دهد بنویسد، در عین حال که طرف احتیاط را نگه می‌دارد، که مدعی خصوصی «در شکنجه روانی رفقای سابق خود با ارائه کلاسهای اجباری برای زندانیان شرکت کرده است».

این چنین، دادگاه در محدوده صلاحیتش، رأی قبلی را روی این نکته تغییر می‌دهد.

۲-مطالب مندرج در فراز سوم مورد شکایت.
در پاسخ به این سؤال که «نظر کلی شما درباره فتوای خمینی علیه سلمان رشدی چه می‌باشد؟» احسان نراقی جواب می‌دهد: «همان‌طور که درنوشته‌هایم گفته‌ام وقتی خبر مربوط به فتوی را شنیدم خوشحال شدم».

اگر‌چه او اظهار تأسف می‌کند که «دوستانش تلاشی برای روشن شدن قضیه نکرده‌اند» او کمی بعد می‌افزاید: «خدا می‌داند که این فتوی باید اجرا شود» و می‌گوید «در آغاز این گفتگو من مطرح کردم که از صدور این فتوی خوشحال شدم، اما مسأله این است که این فتوی امروز تبدیل به یک مسأله بین‌المللی شده است».

..
به این ترتیب این سند که به‌وسیله یک مترجم متخصص مورد تأیید دیوان عالی کشور فرانسه ترجمه شده است، به ایو بونه اجازه می‌دهد همان‌طور که نوشته است اظهار عقیده کند و موجه می‌سازد که دادگاه امتیاز حسن‌نیت را برای افرادتحت پیگرد بدهد.

-مطالب فراز چهارم شکایت
چندین شاهد که بعد از سوگند توسط دادگاه شنیده شدند اظهار داشتند که احسان نراقی از شکنجه حمایت می‌کرده و می‌گفته «الزاما چیز بدی نیست» و هم‌چنین از «قصاب تهران» [اسدالله لاجوری] که شکنجه اعمال می‌کرده است به نیکی یاد می‌کرده است. مدعی خصوصی خود در این باره در برابر قضات قبلی اذعان داشته است که می‌توان «روی افرادی که در حال انجام کارهای وخیم هستند فشار آورد، اگر این کار با ملاحظه انسانی انجام شود».

رضا غفاری، شاهدی که به‌وسیله دادگاه شنیده شد اعلام کرد در ۱۲نوامبر ۱۹۹۹ درحالی‌که او در استودیوی تلویزیون بوده است، احسان نراقی در برنامه تلویزیون صدای آمریکا خود را به‌عنوان «مقام یونسکو» معرفی کرده است و در پاسخ به این سؤال که «آیا معتقد هستید شکنجه ضرورت داشته باشد؟» گفت: «بعضی وقتها موجه است و افزود که این شیوه «حتی در انگلستان» هم استفاده می‌شود.

در این‌جا نیز این دادهها به ایو بونه اجازه می‌دهد با واژه‌های غیرافراطی بنویسد، و به کریستف بارژ اجازه می‌دهد منتشر می‌کند آن‌چه را که توسط مدعی خصوصی در فراز چهارم شکایت به آنها ایراد گرفته شده است... ..

درباره اسناد و مدارک مربوط به پرداخت پول و هزینه‌های مزدوران توسط رژیم آخوندی، برای لجن‌پراکنی علیه مجاهدین و مقاومت ایران، توجه شمارا به گزارشی که در نخستین دادگاه احسان نراقی در روز بیست‌ویکم بهمن در سال ۸۸ در همین خصوص در مجله کانارآنشنه چاپ پاریس درج شد، جلب می‌کنیم:
هفته‌نامه کانار آنشنه، از مشهورترین و پرتیراژترین نشریات فرانسه، در مطلبی با عنوان «الو احمدی‌نژاد؟»، نوشت:
در کتابی علیه سرویسهای مخفی رژیم ایران تحت عنوان «واواک در خدمت آیت‌الله‌ها» (منتشر شده توسط انتشارات تیمه)، استاندار ایو بونه، رئیس سابق ضدجاسوسی فرانسه، د.اس.ت، آشکارا احسان نراقی را که به‌عنوان یک جامعه‌شناس ایرانی در یونسکو منصوب بوده است، متهم می‌کند که «مأمور» رژیم ایران است.

به‌نظر می‌رسد این سلطنت‌طلب سابق را، مقامات رژیم ایران طی اقامتش در زندان مخوف اوین در ابتدای سالهای دهه ۸۰ میلادی (۱۳۵۸ شمسی) عضوگیری کرده و چرخانده و سپس به‌وسیله یک حکم عفو اسرار‌آمیز از جانب شخص خمینی، آزاد ساخته‌اند…

نراقی در ژوئن گذشته، ایو بونه را به طرح اتهام افترا مورد شکایت قرار داد. حال آن‌که در دادگاهی که در ۱۷دسامبر (۲۶آذر ۸۸) برگزار شد یک چرخش غافلگیرکننده به وجود آمد: وکیل مدافع ایو بونه در دادگاه، آقای تیری لوی، نامه‌یی به فارسی رو می‌کند که نراقی به شخص احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهور اسلامی نوشته است!

در این نامه بلند، که مورخ ۲۷ مه گذشته است، نراقی یادآوری می‌کند که از تاریخ ۱۹۹۹، در زمان ریاست‌جمهوری خاتمی، تلاش کرده است علیه مخالفان ایرانی از جمله مجاهدین خلق در فرانسه مبارزه کند و حتی در میان خدماتش، به لابی کردن نزد میشل روکار اشاره می‌کند. نراقی در نامه‌اش به احمدی‌نژاد اضافه می‌کند برای شکایتی که در دادگاه به‌راه انداخته است مخارجی کرده است و فاکتورهای بسیار کلان وکیل پاریسی‌اش، آتجیان را که ضمیمه می‌کند.

ظاهراً رژیم تهران در پاسخ دادن تأخیر می‌کند، نراقی در دسامبر مجدداً نزد دفتر ریاست‌جمهوری رژیم ایران قضیه را مطرح می‌کند، و این بار مشخصات بانکی فرانسوی خود را نیز ضمیمه می‌کند!

و اما در دادگاه، نراقی نه‌تنها این کار را تکذیب نمی‌کند، بلکه قبول می‌کند که این نامه را فرستاده است و درهمان حال در مقابل قضات خشمگین می‌شود، از استفاده از شکنجه و از فتوایی که (توسط خمینی) در سال ۱۹۸۹ علیه سلمان رشدی صادر شده نیز دفاع می‌کند.

نراقی حتی تکذیب نکرد که در یک مکالمه با یک مقام رسمی در تهران شخصاً شاهدانی را علیه مجاهدین خلق در اختیار دستگاه دادسرای ضدتروریستی فرانسه قرار داده است.

کانار آنشنه در پایان نوشت: با این وضعیت درخشنده خدمات (نراقی)، عجیب خواهد بود که رژیم تهران فاکتورهایش را نپردازد!

۱۳۹۰ خرداد ۴, چهارشنبه


مقاومت ایران درگذشت ناصر حجازی دروازه بان نامدار فوتبال ایران را تسلیت می گوید

چهارشنبه، ۰۴ خرداد ۱۳۹۰ / ۲۵ می ۲۰۱۱
AddThis Social Bookmark Button

ناصر حجازی، دروازه بان ارزنده فوتبال ایران، صبح روز دوشنبه ۲خرداد ، بر اثر ابتلا به بیماری سرطان ریه، در بیمارستان کسری تهران درگذشت و جامعه ورزشی ایران را داغدار کرد.
حجازی در روزهای پایانی عمرش به شدت از سیاستهای ضدمردمی دولت احمدی نژاد انتقاد کرد و بی پروا حرفهای واقعی و درون قلبش را که سه دهه نتوانسته بود به خاطر حاکمیت سیاه آخوندی و وزارت اطلاعات منحوس و جهنمی اش به مردم ایران بزند، عنوان کرد و در سایت شخصی خودش آن را به اطلاع عموم مردم ایران رساند. ناصر حجازی خطاب به رژیم آخوندی اعلام کرد : … من ناصر حجازی هستم ، سرد و گرم روزگار را چشیده ام... هیچ ابایی هم ندارم که اگر من را ببرید و با شلیک ۲ تیر به زندگی ام خاتمه دهید». ناصر حجازی رژیمی را مورد انتقاد قرار داد و محکوم کرد که در پرونده ننگین و سیاهش اعدام دهها تن از بهترین قهرمانان ورزشی ایران زمین، از جمله مجاهدان شهید حبیب خبیری، هوشنگ منتظرالظهور، فروزان عبدی، علا کوشالی، مهشید رزاقی، صمد منتظری و… به ثبت رسیده است.

کمیسیون ورزش شورای ملی مقاومت درگذشت ناصر حجازی، دروازه بان نامدار تاریخ فوتبال ایران را به مردم میهن پرست و ورزشدوست ایران و خانواده محترم حجازی تسلیت می گوید.

کمیسیون ورزش شورای ملی مقاومت ایران
۵خرداد۱۳۹۰ (۲۵می۲۰۱۱)
مسلم اسکندر فیلابی، مسئول کمیسیون ورزش شورای ملی مقاومت
محمد قربانی
اصغر ادیبی
بهرام مودت
حسن نایب آقا
منوچهر ارسطوپور
عباس نوین روزگار

۱۳۹۰ خرداد ۳, سه‌شنبه

اوباما قول داد تا در رابطه با «ترور» در مقابل حزب‌الله بایستد

سه‌شنبه، ۰۳ خرداد ۱۳۹۰ / ۲۴ می ۲۰۱۱
AddThis Social Bookmark Button

به گزارش خبرگزاری فرانسه از واشنگتن۲ خرداد - باراک اوباما رئیس‌جمهور آمریکا روز یکشنبه عهد کرد که آمریکا در مقابل گروه شبه‌نظامی حزب‌الله مورد حمایت ایران که آن را به اجرای ترورهای سیاسی متهم می‌کرد، بایستد.

اوباما طی سخنرانی در کمیته روابط عمومی آمریکا-اسرائیل، لابی طرفدار اسراییل گفت : ”ایران به حمایت ازتروریسم در سراسر این منطقه، از جمله تهیه تسلیحات و تأمین مالی برای سازمان های تروریستی ادامه می‌دهد“.
اوباما گفت: ”بنابراین ما به فعالیت خود برای جلوگیری از این اعمال ادامه خواهیم داد و در مقابل گروههایی مانند حزب‌الله که دست به ترور سیاسی می‌زنند و به‌دنبال برآورده کردن خواسته‌هایشان از طریق پرتاب موشک و خودروهای بمب‌گذاری شده هستند، خواهیم ایستاد“.
در فوریه، اوباما با تصریح بر حمایتش از تحقیقات مورد حمایت سازمان ملل در رابطه با ترور رفیق حریری، ششمین سالگرد ترور رفیق حریری نخست‌وزیر پیشین لبنان را یادآوری کرد...
هیلاری کلینتون وزیر امورخارجه آمریکا ماهها پیش از دولت آینده لبنان خواست تا به التزاماتش به این دادگاه احترام بگذارد.
حزب‌الله و متحدین آن در روز ۱۲ژانویه، وزیران خود را از دولت اتحاد به رهبری سعد حریری، پسر رفیق حریری بیرون کشیدند، و آن را مجبور به فروپاشی کردند و نجبیب میقاتی( mikati )، میلیاردر سنی را به‌عنوان رئیس جدید دولت نسب کردند...
این حزب ستیزه‌گر سعد حریری را تحت فشار گذاشت تا این دادگاه را رد کند، زیرا نگران بود اعضای حزب‌الله را گرفتار نماید.

ناصر حجازی دروازه بان نامدار فوتبال به علت بیماری سرطان ریوی در گذشت

سه‌شنبه، ۰۳ خرداد ۱۳۹۰ / ۲۴ می ۲۰۱۱
AddThis Social Bookmark Button

به گزارش خبرگزاری مهر۲خرداد، ناصر حجازی دروازه بان نامدار فوتبال ایران صبح امروز بر اثر بیماری سرطان ریه در سن۶۲ سالگی، در گذشت.
گفته میشود ناصر حجازی مدتی قبل، از شرایط اقتصادی کشور و فشارهای موجود بر مردم کشور انتقادات تندی به رژیم دیکتاتوری کرده بود. ناصر حجازی طی مصاحبه ای در وب سایت خودش چنین نوشته است:
«......به من می‌گویند عصبانی نشوم، مگر بی‌غیرتم وقتی درد و مشکلات مردم را به چشم می‌بینم، با بی‌تفاوتی از کنار آن بگذرم. آمده اند و یارانه‌ها را قالب کرده‌اند. زندگی مردم بهتر نشده که بدتر هم شده است. خدمت به مردم یعنی فراهم کردن رفاه و آسایش آنها، اما متاسفانه شاهد نداری و سختی زندگی مردم هستیم. دولت می‌گوید چهل هزار تومان در ماه به مردم کمک می‌کنیم، مگر مردم گدا هستند؟ ........
مردم ایران روی گنج خوابیده اند ، نفت، گاز و... دولت حق ندارد به مردم کمک کند،دولت باید کار کند، خدمت کند و زحمت و دسترنج مردم را دو دستی تقدیم آنها نماید.چهل هزار تومان در ماه به مردم می دهند و بعد چند برابر آن را از جیب مردم برداشت می کنند و سپس ادعای خدمت به مردم دارند.از دید مسوولین خدمت دولت به مردم یعنی کار کردن مردم برای دولت واینکه مردم کار کنند و پولشان را تقدیم دولت نمایند! .برای من گاز می آمد چهل هزار تومان و حالا می آید یک میلیون تومان .گاز به کشور همسایه با مبلغی بمراتب کمتر از آنچه از جیب مردم برداشت می کنند ، صادر می شود.با دیدن این شرایط نباید عصبانی شوم ؟ نباید حرص بخورم و شرایط جسمانی ام مثل امروز شود ؟ ......
عمری از من گذشته است. هیچ ابایی هم ندارم که اگر من را ببرید وبا شلیک ۲ تیر به زندگی ام خاتمه دهید ........ »
مصاحبه های ناصر حجازی در وضعیت بیماری، واکنش رسانه های حکومت آخوندی را به دنبال داشت و سایت حکومتی رجانیوز به وی اخطار داده بود که « پای خود را از گلیمش درازتر نکند.»

۱۳۹۰ خرداد ۲, دوشنبه

کنفرانس مطبوعاتی بارونس کاترین اشتون نماینده عالی اتحادیه اروپا پس از اجلاس شورای وزیران خارجه ۲۷کشور
کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا
کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا
كوچك نمايى خط خط معمولى بزرگنمايى خط
بارونس کاترین اشتون، نماینده عالی اتحادیه اروپا، در پایان اجلاس شورای وزیران خارجه 27کشور عضو اتحادیه از سوی اتحادیه اروپا، در بروکسل، همزمان با تصویب تحریمهای گسترده علیه رژیم آخوندها، اعلام کرد:
«علاوه بر موضوع لیبی و سوریه، ما در اجلاس شورای وزیران در مورد اشرف و در مورد ایران صحبت کردیم:
کسانی که بحث در پارلمان اروپا را مشاهده کردند، می‌دانند که موضوع کمپ اشرف تا چه اندازه مهم است. ما بدون این‌که حاکمیت عراق را زیر سؤال ببریم، بر روی اهمیت احترام گذاشتن دولت عراق به حقوق‌بشر در مورد ساکنان اشرف تأکید داریم.
این اولین باری بود که ما در شورای وزیران امور خارجه اتحادیه اروپا، این موضوع را مورد بحث قراردادیم.
من احساس کردم این موضوع مهم است که امروز به آن توجه کنیم.
ما در شورای وزیران به‌خصوص بر روی اهمیت کار با سازمان ملل و آمریکا توافق کردیم تا بتوانیم یک راه‌حل نهایی در مورد اشرف پیدا کنیم».

واواک کتابی ارزشمند به قلم ایوبونه رئیس سابق ضد جاسوسی فرانسه.

Share

ايوبونه استاندار و نماينده پيشين مجلس ملي فرانسه و رئيس سابق سازمان ضد جاسوسي فرانسه د اس ت در كتاب جديدش « واواك در خدمت آيت الله ها- در قلب سرويسهاي مخفي ايران» كه به تازگي در پاريس منتشرشده ، زواياي سياست صدور بنيادگرايي و تروريسم ديكتاتوري مذهبي آخوندها را با يك روشنگري استثنايي آشكار مي كند و از فعاليهاي جاسوسي و نقش مهره ها و انجمنهاي وزارت اطلاعات درفرانسه و ديگركشورها پرده برميدارد. روزنامه فيگارو روزپنجشنبه 21ماه مي ضمن معرفي اين كتاب درصفحه اول خود، مي نويسد: « يك كتاب شوك آور!... رئيس سابق د اس ت همه چيز را در مورد سرويسهاي مخفي ايراني، بازگو مي كند: ترور، دخالت، شكنجه.... اعمالي كه غرب به روي آن چشم مي بندد اين كتاب فاش مي كند كه در آمريكا, در كانادا, در فرانسه, در آلمان, در آرژانتين, وزارت اطلاعات ودستگاه امنيتي رژيم در همه جبهه ها, به مداخله دست مي زند و با استفاده از تجربه ساواك در پي نابود كردن مقاومت و بطور خاص سازمان مجاهدين خلق ايران است. در فرانسه, فعاليتهاي واواك به دليل حضور مريم رجوي , در اور سور اواز تشديد شده است. هدف اصلي سرويسهاي ايراني اين است كه اين «نامطلوبان» را جا كن كند. مأموريت و نقش واواك در فرانسه در زمينه هاي جاسوسي, كسب اطلاعات و خنثي سازي مخالفين گسترش يافته و تعداد افسران سرويسهاي اطلاعاتي تحت استاتوي ديپلماتيك, بيشترشده است. كتاب، علاوه بر مهدي مير ابوطالبي سفير رژيم درفرانسه به نقش مهره ها ومزدوراني هم چون عبداللهي, جواديان، غلامرضا جعفري و عادل, احسان نراقي, علي راستبين, منوچهر شلالي, سراج ميردامادي و جهانگير شادانلو ميپردازد و مي افزايد مأموريتها شامل براندن مخالفان و پناهندگان سياسي تا حذف آنهاست, با استناد غير قابل رقابت به بيش از 450 عمليات تروريستي در خارج, تا خنثي سازي, زدو بند, شانتاژ و گسترش بنيادگرايي است. كتاب واواك درخدمت ايت الله ها در ادامه همين مبحث مي نويسد: افرادي كه در خدمت هدفهاي وزارت اطلاعات رژيم ايران هستند, مسيرهاي مختلفي را طي كرده اند, نقطه عزيمتهاي بسيار دور از يكديگر، ولي سرمنزل مشتركي دارند كه عبارت است از: وزارت اطلاعات. خيلي جالب است كه بعضي از آنها را دنبال كنيم چرا كه ايده اي دقيق از رژيمي ميدهد كه با ادعاهاي تئولوژيك و يا ايدئولوژيك تصور ميكند كه ابدي است. اولين اين اپورتونيستها كه با سلاح و بار و بنه به دشمن ديروزي ميپيوندد نامش احسان نراقي است. مسير او بسيار گويا است : عضو توده در سالهاي اول شاه, خيلي سريع به خدمت ساواك در مي آيد. بعد از انقلاب دستگير ميشود...و براي اينكه حسن نيت خود را نشان بدهد, ترديدي در شركت در جلسات شكنجه رواني رفقاي سابقش نمي كند او متخصص شكار مخالفيني است كه آنها را خوب ميشناسد و درسهاي اجباري به زندانياني ميدهد كه به بهترين نحو در مقابل شكنجه فيزيكي مقاومت كردند . شناخت او از شورشيان عليه ديكتاتوري شاه, كه با شورش عليه تئوكراسي بنيادگرا در مسير ثابتي پا ميفشارند , از او يك متخصص مجاهدين ميسازد. در نتيجه فعاليتهايش را براي بي اعتبار كردن شوراي ملي مقاومت ايران تشديد ميكند همين طور عليه ساير مخالفين رژيم مثل سلمان رشدي كه در مورد او در اظهاراتي در روزنامه كيهان 5 مه 1984 ميگويد : «همان‌طوري كه قبلاً در نوشته‌هاي ديگرم گفته‌ام، وقتي كه خبر فتوا را شنيدم، خوشحال شدم. در مورد شكنجه نيز آنرا «صد در صد » قابل توجيه ميداند وي در 12 نوامبر 1999، در گفتگو با برنامهٌ تلويزيون صداي آمريكا گفت : «نمي‌شود همين‌طور مطلق گفت كه شكنجه چيز بدي است». ايو بونه بعد از معرفي احسان نراقي به معرفي چهره هاي متنوعي از ساير مزدوران مي پردازد و ازجمله مي نويسد: علي راستبين به حزب واحدي كه محمد رضا شاه براي روح دادن به زندگي دمكراتيك تأسيس كرد تعلق داشت. مثل نراقي او هم عفو خود را در مقابل پيوستن به ساواما و سپس واواك خريد. او در سالهاي 90 خيلي فعال شد, دوراني كه فردي به نام سعيد امامي خود را تحميل ميكند تا موقعيكه امامي سپر بلاي يك ليبراليزاسيون ظاهري ميشود و قرباني ميگردد, همانطور كه بعد خواهيم ديد. علي راستبين تشكيل دهنده چهار انجمن ميشود: ابتدا انجمن فرهنگي بو علي سينا, كه استناد به اسم فيلسوف و طبيب مشهور ايراني الاصل دارد, انستيتوي بين المللي مطالعات استراتژي كه در سال 2001 در پاريس تأسيس شد و موفق ترين توليد او است و بطور طبيعي در «ليست مراكز مطالعات و تعليمات و تحقيقات در زمينه استراتژي , ژئوپليتيك , دفاع , امنيتي و روابط بين المللي » قرار ميگيرد جواد فيروزمند چهره كاملا متفاوتي دارد. او تقريباً نمونه كامل مخالف جعلي به ظاهر توبه كرده يي است كه در واقع يك نفوذي در سازمان بوده است خود را تحميل ميكند و بعد با سر و صدا آنرا ترك ميكند. تحت عنوان يك بريده او توانست بعد از يك فرار باور نكردي, كمپين شيطان سازي مجاهدين خلق را كه واواك به جريان انداخته بود سوخت برساند. وي كه به عنوان داوطلب مجاهدين در كمپ اشرف بود , در 15 ژوئيه 2001 با برداشتن سلاح و تجهيزات و پول فرار ميكند و تلاش ميكند كه به سفارت ايران در بغداد بناهنده شود. توسط پليس عراق دستگير ميشود, قرار بود در يك دادگاه اين كشور به خاطر جاسوسي محاكمه شود. نزد سازمان مجاهدين ابراز ندامت ميكند, درخواست عفو از سوي رهبران جنبش ميكند , كه اشتباه ميكنند و به حرف او باور مي كنند و به او امكان انتخاب بين بازگشت به اشرف و استرداد به ايران را ميدهند. او البته مورد اول را انتخاب ميكند تا بتواند مأموريت جاسوسي خود را ادامه دهد. كتاب واواك درخدمت ايت الله ها به نقش و مأموريت احسان نراقي و ديگر مزدوران ديكتاتوري آخوندي براي مداخله در پرونده 17ژوئن نيز پرداخته و ازجمله مي نويسد: احسان نراقي با رژيمي كه گذشته كمونيستي و سلطنت طلب او حكم ميكرد با آن در مبارزه باشد, در آشتي بسر ميبرد. گواه اين امر اين كه او از سوي جمهوري اسلامي به عنوان مشاور يونسكو بين سالهاي 1986 تا 1999 تعيين شده است. هنگام عبور محمد خاتمي, رئيس جمهور اسلامي ايران از فرانسه در سال 1999, اين مأمور سه جانبه دست به سازماندهي كمپيني براي بي اعتبار كردن مقاومت ايران ميزند. همين فرد زير پوش اسم شرپانتيه, كتابي را تحت عنوان مجاهدين خلق: «يك مبارزه مشكوك» در هماهنگي با عمليات تدارك ديده شده 17 ژوئن 2003, منتشر ميكند.اين هجو نامه همان استدالات شناخته شده رژيم عليه مجاهدين را از سر ميگيرد. اگر احسان نراقي بطور خود جوش به سرويسهاي امنيتي فرانسه و بطور خاص د اس ت شاهديني از بريده هاكه مأمور وزارت اطلاعات هستند ارائه نمي كرد, ممكن بود اين تقارن زمان عجيب باشد. دخيل بودن اين فرد در كار دروغ براكني سرويسهاي ايراني بيانگر يك سطح بالاي اعتماد دستگاه واواك به او است. او در پاريس منظماً مأمورين وزارت اطلاعات را به عنوان بريدگان مجاهدين نمايش ميدهد. اين افراد از سوي رژيم نفوذ داده شده اند. بطور مثال وي تلاش كرد نزد راديو فرانس كولتور و بعضي روزنامه هاي سراسري فردي بنام بتول (نسرين ) ابراهيمي, يك مأمور وواك را غالب كند. اين شخص تنها به اظهارات بسنده نمي كند, او متهم به دخالت در نزد تحقيقات قضايي ضد تروريستي نيز هست, با ارائه حدود يك دوجين مأمور شناخته شده واواك كه به عنوان « اعضاي قديمي مجاهدين » ارائه شده اند تا در مورد اقدامات «تروريستي» سازمان مجاهدين شهادت بدهند. دركتاب« واواك در خدمت آيت الله ها» نوشته رئيس پيشين سازمان ضد جاسوسي فرانسه، استراتژي وزارت اطلاعات براي بهربرداري از برچسب تروريستي و شيطان سازي از مجاهدين در آمريكا بررسي شده و ازجمله آمده است: واواك براي اثبات استراتژي خود روي دو محور عمل ميكند: تلاش براي نفوذ دادن ماموران خود به داخل اپوزيسيون و اول از همه سازمان مجاهدين و دوم تشكيل انجمني تحت عنوان اپوزيسيون به نام ”پارس”. پارس داراي برنامه اي است كه بطور ناشيانه يي از برنامه شوراي ملي مقاومت ايران كپي برداري شده است. شناسائي و افشاي سازمان پارس كار ارزشمند” كميته سياست ايران” به رياست ريموند تنتر است. كلار لوپز, مدير اجرايي كميته سياست ايران اعلام كرده است ”همانطور كه فعاليتهاي اطلاعاتي احمدي نژاد مقدمه حملات عليه مقاومت ايران در عراق بوده است, فعاليتهاي سرويس هاي مخفي ايران در آمريكا نيز ميتواند مقدمه اي براي حملات در خاك آمريكا باشد”. در همين رابطه ميتوان نمونه كريم حقي را ذكر كرد كه به عنوان ”حقي منيع” شناخته ميشود. او از هلند وارد آمريكا شد و خود را به عنوان عضو فعال و قديمي سازمان مجاهدين معرفي نمود. سازمان اين را قاطعانه تكذيب كرده و براساس منابع خود توضيح ميدهد كه ”حقي توسط رژيم ايران براي انجام ماموريت هاي جاسوسي و تروريسم و اشاعه اطلاعات غلط عليه اپوزيسيون ايران طي ده سال گذشته مورد استفاده قرار گرفته است”. واضح است كه حقي از واواك پول ميگيرد و با افسران اين سرويس در اروپا ارتباط دارد. رفتار او ترديدي بر جاي نميگذارد زيرا ملاقاتهاي توطئه گرانه خود با عواملش را در خارج از اروپا و بويژه در سنگاپور برگزار ميكند. سنگاپور يكي از كانونهاي فعاليت بين المللي واواك ميباشد، معادل تنجه يا ليزبون در زمان جنگ جهاني دوم. اين روش كار بسيار حرفه اي فقط براي عناصر ارزشمند عملياتي مورد استفاده قرار ميگيرد كه نشاني از سرويس هاي بزرگ را دارد ( سيا, موساد و كاژب) كه در آموزش افسران سرويس هاي اطلاعاتي ايران نقش داشته اند. دركتاب« واواك در خدمت آيت الله ها» آمده است : شوراي ملي مقاومت سرنخ ها را پيدا كرده و ميگويد كه سرويسهاي هلندي در چندين نوبت حقي را “نشان” كرده اند و به همتاهاي اروپايي خود نسبت به اعمال و ارتباطات حقي هشدار داده اند.سرويس هاي هلندي نيز مطلع هستند كه واواك به حقي دستمزد ميپردازد. كميته سياست ايران دو مامور مخفي ديگر ايران را شناسائي كرده است: اميرحسين كردرستمي و معصومه (پروين) حاجي كه هر دو از كانادا مي آيند. انجمن پارس ايران كه در 24 اكتبر 2005 يك كنفرانس مطبوعاتي در واشنگتن برگزار كرد به عنوان انجمن پوششي سرويس هاي اطلاعاتي ايران مستقر در كانادا عمل ميكند. كميته سياست ايران رستمي را به عنوان يك پاسدار سابق كه از همان سالهاي 1979 در منطقه درياي خزر فعاليت داشته, معرفي كرده است. اين مامور طي تابستان 1981 به عنوان پاسدار انقلاب در حملات عليه سازمان مجاهدين به دستور اطلاعات سپاه شركت كرده است. اما او اكنون افشا شده و به كانادا رفته است جايي كه در كتابخانه «مركز فرهنگي فاطمه» وابسته به سفارت ايران در اتاوا كار ميكند. كميته سياست ايران كه به عنوان نوك پيكان هشداري به آمريكا در قبال ايران عمل ميكند, به وزارت امنيت و مهاجرت آمريكا پيشنهاد كرده است كه از ورود ماموران ايراني به خاك آمريكا ممانعت به عمل آورد و از وزارت خارجه خواستار لغو ويزاي سه تن از ماموران رژيم ايران و اخراج كريم حقي, معصومه و رستمي شده است. بروس مك كولن معاون كميته سياست ايران اظهار داشت “افزايش خشونت عليه مخالفان ايراني در خارج كشور جزيي از يك طرح جهاني بوسيله احمدي نژاد ميباشد. معمولا عمليات اطلاعاتي كه توسط وزارت اطلاعات ايران, واواك، انجام ميشود, سوقصدهايي را كه بوسيله عواملش صورت ميگيرد به همراه داشته است.” ايوبونه دركتاب« واواك در خدمت آيت الله ها» مي نويسد: علاوه بر تلاش براي رخنه در سازمان مجاهدين, واواك تلاش ميكند در سازمانهاي غيردولتي نيز نفوذ كند. اين روش دو حسن دارد يكي اينكه مي خواهد بدينوسيله اعتبار بيشتري به كارش بدهد زيرا كه ما در جامعه اي زندگي ميكنيم كه حرف “مقامات مستقل” بهتر از يك پيام رسمي شنيده ميشود. حسن ديگر اين است كه نظارت و حفاظت بر اين انجمنها كمتراز سازمان مجاهدين مي شود. يك نمونه از اين عمليات نفوذ را ميتوان در رابطه با سازمان ديدبان حقوق بشر ذكر نمود كه در نيويورك مستقر است و از شهرت بين المللي برخوردار است. مسئوليت اين كار را گري سيك(طرفدار نزديكي با حكومت مذهبي ايران ) رئيس شوراي مشورتي سازمان ديدبان حقوق بشر در امور خاورميانه به عهده ميگيرد. او در همان روز يعني 18 مي 2005 دو ايميل به ليستي از گيرندگان موسوم به گلف 2000 “ Gulf 2000” ارسال مي دارد كه در آن اشاره به گزارش اين سازمان غيردولتي ميكند كه در همانروز منتشر شده است. در اين ايميل ميگويد كه سازمان مجاهدين مرتكب شكنجه و حتي زنداني كردن اعضاي خود شده است. گزارش 28 صفحه يي مبتني بر شهادت تلفني 12 “مخالف” سازمان مجاهدين مي باشد كه در ميان آنها مسعود خدابنده بچشم مي خورد كه نيازمند بررسي بيشتر است. وي همراه برادرش ابراهيم در لندن مستقر بود كه وارد سازمان مجاهدين شدند. او با يك شهروند انگليسي، آن سينگلتون ازدواج ميكند. او كه توسط واواك عضوگيري شد در اواسط 1990 سازمان را ترك ميكند و از آن به بعد اقدام به افشاگري عليه روشهاي سازمان مجاهدين خلق و ارائه شهادتهاي مختلف ميكند. اما ابراهيم به عنوان يك مجاهد در اوايل 2003 توسط سرويسهاي سوري دستگير ميشود. او به ايران مسترد مي شود و اين امر گوياي روابط بين سرويسهاي دو كشور مي باشد. يك موج انزجار در انگليس برپا مي شود ولي رژيم واكنش نشان نميدهد. يك سال بعد وين گريفيث، نماينده مجلس انگلستان از حزب كارگر، مجاز به بازديد از ابراهيم خدابنده در زندان مي شود. اين پارلمانتر شخيص در بازگشت خود از ايران حيرت خود را از مشاهده آن سينگلتون، همسر مسعود خدابنده بازگو ميكند. او توضيح مي دهد كه چگونه سينگلتون در زندان وواك به ميل خود رفت و آمد ميكرده و با مقامات و پرسنل زندان گفتگو مي نموده است. اين پارلمانتر متوجه مي شود كه هموطنش براي وواك كار ميكند. تحقيقات عميقتر سازمان مجاهدين خلق به همان نتايج وين گريفيث مي رسد. اطلاعات دقيق تر بدست مي آيد كه نشان مي دهد مسعود خدابنده با همتاهاي خود نظير حقي در سنگاپور ملاقات ميكند و در كوالالامپور با مقامات بالاي وواك ديدار دارد. او همچنين يك سايت اينترنتي موسوم به ايران اينترلينك را به درخواست طرف حسابهايش برپا ميكند. او گاه به فرانسه نيز مي آيد جايي كه با فردي به نام آلن شوالرياس كه بيشتر در باره او صحبت خواهيم كرد، تظاهراتي را در اورسوراوآز در مقابل محل اقامت مريم رجوي برپا ميكند. جمعيتِ كمِ تظاهركنندگان به راحتي اجازه مي دهد كه سه نفر اصلي اين عمل شناسايي شوند وحتي از آنها عكس گرفته شود. « واواك در خدمت آيت الله ها» مي افزايد: آنچه براي گري سيك دردسرآفرين است اين است كه مسعود خدابنده از ايميلش براي اشاعه حرفهاي بي پايه استفاده كرده و اطلاعات غلط ارائه مي دهد كه اين مشكل آفرين است. نمونه آن به شرح زير است: “اطلاعات زيادي در دست است كه حكايت از اين دارد كه مجاهدين مستقر در قرارگاه اشرف با بحران شديدي روبرو بوده و در آستانه فروپاشي مي باشند. اين اردوگاه صرفا به خاطر فضاي ترس و سركوبي كه رهبران مجاهدين ايجاد كرده اند، برپا مانده است. طبق آخرين اطلاعات دريافتي اگر پرچم صليب سرخ جايگزين پرچم ارتش آمريكا شود بيش از هشتاد درصد افراد آن را به سمت پايگاه شمالي ترك خواهند كرد”. اما نويسنده [ايو بونه] كه در نوامبر 2008 به همراه ژيل پاروئل رئيس سابق كانون وكلا به اشرف سفر كرده است مي تواند تاييد كند كه چنين چيزي نبوده است. او همچنين با نمايندگان كميته بين المللي صليب سرخ ملاقات نموده است. در وراي جنبه ساختگي پيام خدابنده، آنچه تعجب آور است اين است كه اين پيام از كانال مشاور خاورميانه سازمان ديدبان حقوق بشر منتقل شده است. آن چه تعجب آورتر مي نمايد اين است كه اين انتقال مخفيانه صورت گرفته، امري كه به هيچ وجه مطابق پروسدورهاي يك سازمان غيردولتي نيست. زيرا اين سازمانها معمولا مشاهدات و نظرگاه هاي خود را پنهان نمي كند. دست زدن به چنين مانورهايي به هيچوجه به اعتبار اين سازمان نمي افزايد، سازماني كه آشكارا توسط رژيمي آلت دست قرار گرفته است كه بي اطلاع ترين افراد از ماهيت و افراط گريهاي آن مطلع هستند. يك شخصبت بي طرف نظير كلنل ديويد فيليپس، فرمانده تيپ پليس نظامي در اشرف در سال 2004 شهادت ميدهد كه از ژانويه تا دسامبر2004 «چندين گزارش درباره شكنجه، سلاحهاي مخفي و افراد بازداشت شده برخلاف ميل خود به وسيله رهبري مجاهدين خلق رادريافت نمودم. من به واحدهاي خود دستور انجام تحقيقاتي درباره اين اتهامات صادر كردم . درموارد متعدد نيز خودم شخصا تيمهاي تحقيق را طي بازديدهاي غير مترقبه در تاسيسات سازمان مجاهدين، جايي كه گفته مي شد بد رفتاري ها روي داده است، هدايت كردم. طي اين دوازده ماه به هيچوجه نتوانستيم هيچگونه سند معتبر كه بتواند اتهامات اخير در گزارش ديدبان حقوق بشر را تاييد كند به دست آوريم». رئيس پيشين سازمان ضد جاسوسي فرانسه دركتاب « واواك در خدمت آيت الله ها» كاركرد وزارت اطلاعات دركشورهاي مختلف را از كانادا تا افغانستان و از آرژانتين تا لبنان وعراق مورد بررسي قرارداده و فعاليتهاي عوامل رژيم آخوندها براي نفود و جاسوسي و انجام اقدامات تروريستي و مقابله با مخالفان رژيم درنقاط مختلف جهان را فاش مي كند. دركانادا، داستان يك مامور واواك, به نام منصور آهني مطرح مي شود. آهني در 14 اكتبر 1991 وارد ونكوور در كانادا مي شود و خواستار موقعيت پناهندگي «بخاطر اعتقادات سياسي و وابستگي به يك گروه اجتماعي»، منظور مقاومت ايران، مي شود. ماموران پليس در حرفهاي او يك تناقض مشاهده مي كنند. او نمي تواند خروج خود را از ايران اثبات كند و صرفا مي گويد كه از طريق بندرعباس به دوبي فرار كرده است. سرويس هاي كاناديي كه كارآمد هستند متوجه مي شوند كه بين «فرار» و ورودش به كانادا, آهني از سنگاپور عبور كرده است, جايي كه همانطور كه مشاهده كرديم محل ويژه ارتباطات براي واواك مي باشد. (سرانجام )دادگاه فرجام فدرال كانادا در حكم خود كه جنبه قضايي دارد در باره سرويسهاي امنيتي ايران چنين مي گويد: « قتل مخالفان ايراني در داخل و خارج از ايران را هماهنگ مي كند. سرويس هاي اطلاعاتي و امنيتي ايران همچنين بطور مستقيم يا غيرمستقيم يك سري فعاليتهاي تروريستي را به پيش مي برد, ازجمله قتل مخالفان سياسي در نقاط مختلف جهان». اين دادگاه مي افزايد: « فرد بازداشت شده (آهني) به واقع يك قاتل آموزش ديده توسط سرويسهاي مخفي ايران بوده است». ديوانعالي كشور حكم دادگاه فرجام را تاييد كرده و خاطر نشان مي سازد: « سرويس هاي مخفي ايران سلسله فعاليتهاي تروريستي را هدايت مي كنند از جمله قتل مخالفان سياسي در خارج از كشور را». ايوبونه دركتاب« واواك در خدمت آيت الله ها» مي نويسد: آرژانتين هم كه مدتها به عنوان كشورژنرالها و دريادارهاي ناقض حقوق بشرانگشت نما شده بود, بيكباره با مقابله با حكومت مذهبي ايران به جلو صحنه آمد. دليل آن سوء قصدي بود كه در 18 ژوئيه 1994 عليه مقر انجمن امداد يهودي آرژانتين (آميا) انجام شد و 84 كشته و 300 زخمي بجاي گذاشت. اين جدي ترين عمل تروريستي است كه در اين كشور صورت گرفت. يكي ديگر از فعاليتهاي واواك در رابطه با افغانستان است, جايي كه بايد آمريكا را تحت فشار گذاشت مخصوصا ً اينكه اگر باراك اوباما رئيس جمهور جديد به وعده خود براي خروج از عراق عمل كند...سالهاست كه واواك مشغول نفوذ در ميان قبايل افغان بوده است و هيچ ترديدي در نزديك شدن به دشمنان ديروز ندارد...القاعده با وجود تمايز زيادي كه با حكومت شيعه حاكم بر ايران دارد, اكنون از توجهات عيني واواك برخوردار است. « واواك در خدمت آيت الله ها» مي افزايد : در سال 1984 در گرماگرم جنگ عليه عراق, رژيم ابران تلاش مي كند مانع از حمايت كشورهاي خليج فارس از عراق بشود. تهديدات و عمليات تروريستي را افزايش مي دهد تا آنها را وادار به مذاكره و يا پذيرش سرنگوني دولت عراق كند. اين جهت گيري صرفا ً دفاعي، با يك رويكرد تهاجمي تكميل مي شود: اطلاعات سپاه اقدام به حمايت از جنبش هاي اپوزيسيون و تشكيل پايگاههاي آموزش تروريستها در ستاد فرماندهي سپاه مي نمايد. به اين ترتيب پايگاه رمضان مختص عراق مي شود, پايگاه انصار براي عمليات در افغانستان و پاكستان و پايگاه بلال براي صدور تروريزم به ديگر كشورها. پايگاه رمضان روابط مشخص با چندين گروه كرد و نيز با مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق برقرار مي كند و در عين حال از سال 1986 عمليات رخنه در عراق آغاز مي كند. رژيم كه متوجه دستاوردهاي سياسيش در اثر انجام عمليات تروريستي و گروگانگيري مي شود، احمد وحيدي را مسئول تقويت حضور ايران در لبنان مي نمايد و بدين منظور به تجديد سازماندهي اطلاعات سپاه مبادرت مي ورزد. به اين ترتيب وحيدي اولين واحدهاي آموزش نظامي سپاه را در لبنان بر پا مي دارد و به موازات آن تاسيسات پشت جبهه لجستيكي را در سوريه مستقر مي سازد. جريان گروگانگيري در لبنان كه دستاوردهاي زيادي براي رژيم ايران در زمينه سياسي و نظامي داشته است موجب رشد و ارتقاء قابل توجه اطلاعات سپاه مي شود. راجع به سياست زد وبند با رژيم آخوندها عليه مقاومت و عملكرد وزارت اطلاعات در فرانسه، در كتاب واواك درخدمت آيت الله ها ازجمله آمده است: شيراك درسال 2003دستور موج دستگيري بزرگ 17 ژوئن را صادركرد و د اس تا آنجا پيش رفت كه از سالهاي2000 با واواك رابطه برقرار نمود, امري كه در زمان رياست جمهوري فرانسوا ميتران غير قابل تصور بود.... واواك با موج به پيش ميرود....واواك ابتكارات را براي محكم كردن مواضع رسمي و دسترسي به اين هدف نهايي كه از دور خارج كردن سازمان مجاهدين است تشديد ميكند. به اين منظور, دم و دستگاه پايه اي خود در سفارت در پاريس را تقويت ميكند, از يك طرف انجمنهاي پوششي ايجاد ميكند, از طرف ديگر و بالاخره, تظاهرات ضد مجاهدين سازماندهي و ترتيب ميدهد... محمد حسين سبحاني يك مأمور واواك در کادر ماموريتي جديد، در چند تظاهرات در اور سور اواز در حومه پاريس شرکت مي کند. سپس آنها عليه اعضاي شوراي ملي مقاومت ايران که در پي عمليات 17 ژوئن 2003 تحت پيگرد قانوني قرار گرفته اند شهادت ميدهند.... در تفاوت با اقداماتي که واواك در گذشته انجام ميداد و کارهاي مامورانش را از خارج کشور هماهنگ مي کرد، وزارت اطلاعات سيستم فرماندهي اش را در داخل ايران متمرکز مي کند. افسران و ماموران وزارت اطلاعات که در اروپا مستقر هستند به تهران فرا خوانده مي شود و دستور العمل ها را مستقيما در آنجا دريافت مي کنند. به منظور براه انداختن مجدد فعاليت هاي وزارت اطلاعات، در ژوئن 2008 احسان نراقي از فرانسه، مسعود خدابنده از انگلستان و محمد حسن راستگو از آلمان به ايران فرا خوانده مي شوند...... فرانسه در کانون تارعنکبوتي قرار دارد که ماموران وزارت اطلاعات بطور خستگي ناپذير دور مقاومت مي تنند. رژيم ملاها همه توانمندي هايش براي اقناع و و فريبکاري را بکار مي گيرد تا اينکه کشور ما نقش اين تارعنکبوت را بازي بکند.

'ملا محمد عمر' سركرده طالبان كشته شد
كابل- منابع خبري افغانستان صبح دوشنبه اعلام كردند كه ' ملامحمد عمر' سركرده طالبان در پاكستان كشته شده است.
'ملا محمد عمر' سركرده طالبان كشته شد
به گزارش ايرنا، شبكه تلويزيوني ' طلوع نيوز' افغانستان در خبري از قول يك منبع امنيتي افغان اعلام كرد كه سركرده طالبان درحالي كه در پاكستان درحال انتقال از كويته به مكاني ديگر بوده، كشته شده است.
جزييات بيشتري از اين خبر ازجمله هويت منبع امنيتي اعلام كننده آن هنوز منتشر نشده است.
در اين حال خبرگزاري رويترز نيز در گزارشي از اسلام آباد پايتخت پاكستان نوشت: يكي از مقامهاي امنيتي اين كشور، امروز ( دوشنبه ) اعلام كرد كه وي نمي تواند گزارشهاي رسانه اي در باره كشته شدن ملا 'محمدعمر '‌ سركرده گروه طالبان افغانستان را تاييد كند.
اين مقام امنيتي كه خواست نامش فاش نشود، گفت كه ' من در حال بررسي اين موضوع هستم و نمي توانم آن را تاييد كنم.'
رويترز افزود: طالبان از اظهار نظري فوري در اين باره خودداري كرده است.

به یاد خسرو گلسرخی، مبارزی که به خلقش ...

کاترین اشتون: بسیار مهم است که ما فشار را روی رژیم ایران حفظ کنیم
کاترین اشتون، رئیس دیپلوماسی اتحادیه اروپا
کاترین اشتون، رئیس دیپلوماسی اتحادیه اروپا
كوچك نمايى خط خط معمولى بزرگنمايى خط
کاترین اشتون، رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا، در مصاحبه با رویتر بر اعمال تحریمهای بیشتر علیه رژیم ایران تأکید کرد و افزود: در مورد موضوع حقوق‌بشر نیز نظر من این است که بسیار بسیار مهم است که ما فشار را روی رژیم ایران حفظ کنیم تا از این طریق آن را از این میزان اعدامهای گسترده و رفتاری که در قبال مردم خودشان پیش گرفته‌اند، باز داریم...