۱۳۹۱ مهر ۲, یکشنبه

زوزه رسانه های حکومتی: مجاهدين از ليست گروه های تروريستی آمريکا خارج می شوند


خبرگزاری سپاه پاسداران ولايت اول مهر ۱۳۹۱ خانم کلينتون چه جوابی برای خانواده های آمريکايی قربانی تروريسم مجاهدين داريد؟ آنچه در مواجه وزارت خارجه آمريکا با مجاهدين خلق باعث حيرت است، ناديده گرفتن سوابق تبهکارانه و تروريستی و تهديدهای بالقوه اين گروه است. مجاهدين مسئول اقدامات تبهکارانه زيادی در آمريکا است. گزارش اف.بی.ای حاوی جزئيات دقيقتری از خطرات و اقدامات تبهکارانه اين گروه را بيان می کند. بر اساس اين گزارش اعضای زيادی از مجاهدين خلق در آمريکا به دليل دست داشتن در جعل اسناد و مدارک، حمل مواد مخدر و پولشويی محاکمه و زندانی شدند. پرونده مجاهدين خلق محدود به اقدامات تبهکارانه نيست. حمله به دفتر حافظ منافع ايران در واشينگتن و نمايندگی ايران در سازمان ملل از جمله اقدامات تروريستی اين گروه در آمريکا است. خانم وزير اقدامات هولناکی چون دستور خودسوزی به اعضا در ژوئن ۲۰۰۳ در ده کشور اروپايی، آيا اين اقدام وحشتناک دليلی بر پتانسيل بالای ضدبشری اين گروه نيست. انجمن دفاع از قربانيان تروريسم خاورميانه که تلاش می کند منادی صلح بوده و با مقابله فرهنگی با تروريسم در راستای تحقق آرمان جهان بدون ترور گام بر دارد، خطر تروريستی فرقه مجاهدين خلق برای همگان را به شما يادآوری کرده و خواستار تأمل بيشتر و نگاه غيرسياسی در خصوص مواجه با اين گروهک و تصميم گيری در خصوص آن است.
 
خبرگزاری حکومتی ايسنا، اول مهر 91
مجاهدين از ليست گروه های تروريستی آمريکا خارج می شوند. خبرگزاريهای بين المللی به نقل از مقامات کاخ سفيد اعلام کرده اند که سازمان مجاهدين خلق، از ليست گروه های تروريستی اين کشور خارج می شود، اين در حالی است که اين سازمان در طول حياتش به اقدامات تروريستی گسترده يی در ايران و عراق دست زده است. پيشتر نيز اتحاديه اروپا نام اين سازمان را از ليست تروريستی خود حذف کرده بود. دولت ايالات متحده در حالی اين گروه را از ليست سازمانهای تروريستی خود خارج می کند که هم اکنون روزانه بر اثر فعاليتهای به اصطلاح ضدتروريستی هواپيماهای بدون سرنشين اين کشور در پاکستان، افغانستان، يمن و سومالی دهها غيرنظامی کشته می شود.

۱۳۹۱ مهر ۱, شنبه

خبرگزاری فرانسه: هيلاری کلينتون يک گروه مخالف ايرانی، مجاهدين خلق ايران، را از ليست سياه تروريستی حذف می کند


خبرگزاری فرانسه:
قانونگذاران ايالات متحده در روز جمعه گفتند هيلاری کلينتون، وزير امور خارجه آمريکا، قرار است يک گروه مخالف ايرانی، مجاهدين خلق ايران، را از ليست سياه تروريستی پس از 15سال حذف کند.
اين حرکت، مطمئناً تهران را به خشم می آورد، پيش از مهلت 1 اکتبر قرار داده شده توسط دادگاه است که تا آن تاريخ کلينتون بايد تصميم بگيرد آيا گروه، معروف به مجاهدين خلق ايران را از ليست خارج کند.
ويکتوريا نولند، سخنگوی رسمی وزارت امور خارجه گفت کلينتون يک نامه ”طبقه بندی شده“ به کنگره در روز جمعه ”در خصوص نامگذاری سازمان مجاهدين خلق“ فرستاد اما از جزئيات محتويات آن خودداری کرد.
با اين حال، قانونگذار جمهوريخواه تد پو، يک عضو کميته امور خارجی مجلس که فراخوانها در حمايت از سازمان مجاهدين خلق، را رهبری کرده گفت تصميم قابل انتظار کلينتون برای خروج از ليست مدتهاست از موقع آن سپری شده است.
پو در بيانيه يی گفت: ”سازمان مجاهدين خلق مدتها پيش خشونت را کنار گذاشته، و در سالهای اخير به طور فعال در تلاش برای به دست آوردن اطلاعات در مورد فعاليتها در داخل ايران“ کار کرده است.
نماينده جمهوريخواه دانا روهرا باکر گفت: ”من بسيار خوشحالم که فهميدم وزارت امور خارجه به توافق رسيده مجاهدين خلق ايران را از فهرست سازمانهای تروريستی خارجی خارج کند“
مجاهدين خلق ايرانيانی هستند که خواهان يک دولت سکولار، صلح آميز و دموکراتيک هستند.
در سال ۱۹۹۷ سازمان مجاهدين خلق يک سازمان تروريستی خارجی نامگذاری شد، و لغو نامگذاری يک نبرد پيچيده قانونی که از طريق دادگاههای ايالات متحده آمريکا با آن مبارزه شده را پايان می دهد.
در ماه ژوئن، دادگاه استيناف آمريکا در واشينگتن گفت که که اگر کلينتون تصميم نگيرد که آيا درخواست گروه که از ليست خارج شود را ظرف چهار ماه يا قبول يا انکار کند، يک حکم خاص صادر می کند و گروه را خودش از ليست خارج می کند.

تبریک ...تبریک ...تبریک....

و اینچنین بود اراده خلق قهرمان ایران که به رهبری مسعود و مریم تمامی و غل و زنجیرها را از هم گسست و با قطره  قطره جمع کردن عدالت از سراسر دنیا اقیانوسی پرطلاطم برپا کرد تا بر تمامی بی عدالتی ها بخروشد و در مقابل اراده خلق ستمدیده ایران وادار به تسلیم شان کنند.مبارک باد این پیروزی که برای ما  وتاریخ ما غنیمتی بس ارزنده خواهد بود و آیندگان در باره اش بسیار سخن خواهند گفت.درود بر مسعود و مریم ....سلام بر آزادی ...مرگ بر اصل ولایت فقیه.

وزارت خارجه آمریکا در تدارک حذف نام مجاهدین از لیست سازمان های تروریستی

شنبه، ۰۱ مهر ۱۳۹۱ / ۲۲ سپتامبر ۲۰۱۲
AddThis Social Bookmark Button
وزارت امور خارجۀ آمریکا می گوید در تدارک آن است که نام سازمان مجاهدین خلق را از فهرست سازمانهای تروریستی حذف کند.
به گزارش روزنامه واشنگتن پست، ۳۱ شهریور ۱۳۹۱، مقامهای دولت ایالات متحده اعلام کردند سازمان مجاهدین خلق خشونت را محکوم کرده و اطلاعاتی را نیز پیرامون برنامۀ هسته ای ایران گردآوری کرده، و بنابراین نام آن نباید در میان سازمانهای تروریستی باشد. دو مقام ارشد دولت آمریکا می گویند انتظار می رود تا پایان امروز جمعه، مدارکی در این خصوص برای تصویب، به کنگرۀ آمریکا تقدیم شود.
رهبران سازمان مجاهدین خلق نزدیک به یک دهه است که در تلاشند تا مقامهای آمریکا را متقاعد کنند که نام این ارگان را از فهرست سازمانهای تروریستی آمریکا خارج کنند. پیامد این رویداد آن خواهد بود که اعطای پناهندگی به اعضا و هواداران این سازمان به راحتی انجام می پذیرد.
در فوریۀ سال جاری میلادی(هفت ماه پیش)، هیلاری کلینتون، وزیر امورخارجۀ آمریکا، گفته بود موافقت اعضای سازمان مجاهدین خلق با تخلیۀ اردوگاه اشرف در عراق، تأثیر به سزایی در تصمیم دولت آمریکا برای حذف نام مجاهدین از فهرست تروریستی خواهد داشت.
شش روز پیش آخرین افراد وابسته به مجاهدین خلق از اردوگاه اشرف خارج شدندو دو دادگاه از دولت باراک اوباما خواسته بود در مهلتی که مقرر کرده است درباره حذف نام مجاهدین خلق از فهرست گروه های تروریستی تصمیم بگیرد.

۱۳۹۱ شهریور ۲۲, چهارشنبه

سخنرانی نیوت گینگریج درباره چشم انداز سیاسی روابط آمحال و آینده : واشینگتن -کلوپ ملی مطبوعات ریکا و ایران , گذشته، ۱۰سپتامبر۲۰۱۲(۲۰شهریور۱۳۹۱)

چهارشنبه، ۲۲ شهریور ۱۳۹۱ / ۱۲ سپتامبر ۲۰۱۲
AddThis Social Bookmark Button
 

۹۰ نماینده  کنگره آمریکا  به طور فراحزبی از قطعنامه یی حمایت میکنند که به‌رسمیت شناخته شود سازمان مجاهدین خلق ایران متحدی برای ما در برابر رژیمی که غیر قابل تحمل است و به همین دلیل  در سنای آمریکا نیز رئیس کمیته نیروهای مسلح و  رئیس کمیته روابط خارجی در این باره صحبت کرده اند
پروفسور ایوان ساشا شیهان - رئیس بخش مذاکرات در دانشگاه بالتیمور
ظهر شما بخیر.
به کلوپ ملی مطبوعات و جلسه امروز در مورد روابط ایران و آمریکا خوش آمدید. من ایوان ساشا شیهان مدیر برنامه کارشناسی ارشد برنامه مدیریت مذاکرات و حل و فصل تخاصمات در دانشکده امور اجتماعی دانشگاه بالتیمور هستم.
افتخار بزرگ و امتیازی برای من است که میهمان برجسته امروزمان را به شما معرفی کنم. شخصیتی که نیازی به معرفی ندارد، عالیجناب نیوت گینگریج.
همانطور که گفتم رئیس کنگره نیوت گینگریج ، کسی است که نیازی به معرفی ندارد. ولی من می خواهم در هرحال او را معرفی کنم. و من می باید خاطرنشان نشان کنم که اگر بخواهم به نحو مناسبی دستاوردهای فوق العاده سیاسی و مسئولیت های رهبری کننده اش را برای شما بازگو کنم، باید بخش اعظم امروز را صرف آن کنم. به مدت بیش از ۳۰ سال، گینگریج در کانون سیاست های آمریکا بوده است و بسیاری سرتیترهای خبری و رهبری محافظه کاران را به خودش اختصاص داده است و در مورد موضوعات داخلی و بین المللی که برای آمریکا و جهان حائز اهمیت است ابراز نظر کرده است.
در این راستا، او در بسیاری از مهم ترین تصمیمهای دوران ما شرکت داشته است. هرچند که او از نظر حرفه یی یک تاریخدان است، ولی اوقات زیادی را صرف ساختن تاریخ به موازات خواندن در باره تاریخ صرف کرده است. به چند نمونه برای شما اشاره می کنم.
دکتر گینگریج کار خود را به عنوان یک پروفسور تاریخ و جغرافیا در دانشگاه جورجیای غربی آغاز کرد. در سال ۱۹۷۸، وی به عنوان عضو مجلس نمایندگان آمریکا انتخاب شد که حوزه ششم ایالت جورجیا را به مدت ۲۰ سال نمایندگی کرد. او یک متحد قابل اتکای پرزیدنت ریگان و کاخ سفید بود و معمار جنبش معاصر محافظه کاران است.
از اوایل سال ۱۹۸۹، او به عنوان ناظم ارشد کنگره فعالیت کرد و در سال ۱۹۹۴ کتاب«قرارداد با آمریکا» را نوشت و رهبری حزب جمهوریخواه را برای بدست گرفتن اکثریت کنگره برای اولین بار بعد از چهار دهه برعهده داشت. به عنوان رئیس کنگره، او قوانین مهمی را به تصویب رساند که منجر به اصلاحات در برنامه تأمین اجتماعی، کاهش مالیاتها و یک بودجه متوازن گردید. واشینگتن تایمز او را رهبری «غیرقابل جایگزین» توصیف کرد و در سال ۱۹۹۵، مجله تایم او را به عنوان مرد سال انتخاب کرد. در دادن این افتخار به او، آنها نوشتند: «رهبران مسائل را ممکن می سازند،  اما یک رهبر استثنایی مسائل را اجتناب ناپذیر می کنند». گینگریج در زمره استثناهاست.
گینگریج ۲۰  کتاب منتشر کرده  و ۱۳ کتاب او  به عنوان پر فروش کتابها شناخته شده اند. او امروز یکی از پرطرفدارترین سخنرانها در واشینگتن است و نسبت به سیاست عمومی آمریکا بیش از هر کس که فکرش را بکنید، مسلط است. او زندگی خودش را وقف خدمت به مردم و حفاظت از آزادیها کرده است؛ برپایه  این اعتقاد که اگر ما گذشته را درک کنیم، می توانیم از آینده حفاظت کنیم.
او سالهای طی متمادی از سوی کسانی صحبت کرده است که معتقدند به اینکه آزادی بهتر از دیکتاتوری است، اینکه بنیادگرایی آلترناتیو دمکراسی نیست و اینکه آمریکا باید شانه به شانه کسانی قرار بگیرد که متعهد به حقوق بشر ، آینده یی صلح آمیز و آرمان آزادی هستند. زمانی که خانم رجوی، رئیس جمهور برگزیده مقاومت ایران از سخنگوی کنگره گینگریج در تابستان امسال در اقامتگاه خودش استقبال کرد، سخنگوی کنگره گینگریج همبستگی اش را با اپوزیسیون ایران اعلام کرد و به روشنی در باره ماهیت دیکتاتوری حاکم بر ایران و ضرورت تغییر در ایران صحبت کرد.
 او اخیراَ یک کاندیدای حزب جمهوریخواه برای ریاست جمهوری آمریکا بود و به شدت از سیاست اوباما انتقاد کرد.
اگرچه او به عنوان وجدان محافظه کاران صحبت می کرد، اما رهبری او در امور امنیت ملی و تعهدش به آزادی موضوعات حزبی نیستند.
خانمها و آقایان، وقتی کسی این میزان عنوان دارد و به این اندازه مسئولیت پذیرفته است، پروفسور، نماینده کنگره، رئیس و سخنگوی مجلس نمایندگان، کاندیدای ریاست جمهوری و مشاور ریاست جمهوری، رئیس کمیسیون، شخصیت تراز اول دولتی، نویسنده، آینده نگر، استراتژیست و البته یک همسر و پدر بزرگ. ما به این افراد عنوان عالیجناب را اعطا می‌کنیم.
خانمها و آقایان، با هم به یک دوست اپوزیسیون ایران و مدافع همه کسانی که معتقد به آزادی هستند،خوش آمد می گوییم: عالیجناب نیوت گینگریج. 
سخنرانی نیوت گینگریچ
۱۰ سپتامبر ۲۰۱۲
از شما بسیار بسیار متشکرم. من همیشه نگران اینگونه معرفی های سنگین هستم چون تقریبا نصف راه در مورد فردی که سوژه مقدمه است هیجان زده میشوم. بعد متوجه می شوم که این فرد خودم هستم و فکر نمیکنم که قابل چنین توصیفاتی باشم. افتخار بزرگی است که در اینجا هستم. من واقعا فکر میکنم که این زمانی خارق العاده است و بسیار از فرصت امروز برای صحبت با شما تشکر میکنم.
اما ابتدا میخواهم اسلوب بحث را بچینم. در واقع میخواهم در رابطه با چالش اخلاقیات و واقعیات در جوامع دمکراتیک صحبت میکنم. چراکه مستقیما مربوط میشود به چالش و دشواریهای پیش روی ما در رابطه با وزارت خارجه. میخواهم دو مثال بزنم. استنلی بالدوین در دهه ۱۹۳۰ و رونالد ریگان در اوائل دهه ۱۹۸۰. بالدوین یک سیاستمدار بسیار بسیار مشهور انگلیسی بود. بریتانیا در آن زمان درگیر تبعات رکود بزرگ اقتصادی و وضعیت بسیار وخیمی بود. «بالدوین» به این نتیجه گیری رسید که شما نمیتوانید به مردم بریتانیا حقیقت نهفته در ظهور ادولف هیتلر را بگویید چراکه آنها میل به به دوش کشیدن بار مسلح شدن مجدد را نخواهند داشت. بنابراین او بوضوح و عامدانه مردم بریتانیا را در رابطه با سرعت و روند بازسازی قابلیت های نظامی «رایش سوم» گمراه کرد.
حال «چرچیل» عموما یک فرد بسیار سخاومتندی بود. کارمندان او در حالیکه او در سال ۱۹۴۵ در زمان جنگ نخست وزیر بود به او یادآوری کردند که نود و پنجمین سالگرد تولد نخست وزیر اسبق استنلی بالدوین است. آنها پرسیدند: «آیا شما نمیخواهید برای او پیام تبریکی بفرستید؟» او پاسخ داد: «نمیتوانم. میلیونها انسان جان خود را از دست دادند چراکه او از گفتن حقیقت طفره رفت». این البته یک قضاوت بسیار تندی است از مردی که در همان دوران از جانب مطبوعات بخاطر گفتن حقیقت مورد حمله قرار گرفته بود. اگر به قضایای آن دوران دهه ۳۰ نگاه کنید، مطبوعات به همان اندازه سیاستمداران انگلیسی عزم جزم کرده بودند که واقعیت را انکار کنند. حتی در اوائل بهار ۱۹۴۰ بعد از اینکه جنگ از سپتامبر  ۱۹۳۹ شروع شده بود، به جراید انگلیسی از طرف دولت توصیه شده بود که تندخویی زیادی در توصیف مردم آلمان از خود بروز ندهند چون آنها نمیخواستند تضاد را حادتر کنند. این قبل از سقوط فرانسه و کارزار بمباران بود. کلا این طرز فکر حاکم بود که شاید بتوان راهی را برای تعامل با کسانی که تعامل پذیر نیستند پیدا کرد و شاید بتوان واقعیتهای هولناک را نادیده گرفت و شاید بتوان خود را فریب داد که همه چیز درست خواهد شد. در مقابل این تصویر، مجموعه داستان هایی درباره «هورشیو هورنبلوور»، که یک کاراکتر ساختگی انگلیسی در نیروی دریایی زمان جنگ های ناپلئون بود، وجود دارد که مورد علاقه من هستند و من مطالب زیادی از آنها آموخته ام. این رمان توسط مردی نوشته شده بود که قصد داشت به سفر با کشتی برود و همان صبح تیتری را در روزنامه های سال ۱۹۳۶ دید مبنی بر اینکه هیتلر «راینلند» را مجددا تصرف کرده و نه انگلیس و نه فرانسه قصد پاسخگویی به این اقدام را ندارند. او بعدها گفت که در آن روز نتیجه گیری کرد که جنگ آغاز خواهد شد و بدین معنی خواهد بود که فرانسه سقوط خواهد کرد و همچنین بدین معنی خواهد بود که انگلیس باز هم تنها خواهد ماند، همانطور که علیه ناپلئون تنها مانده بود. بنابراین در سال ۱۹۳۶ این نویسنده شروع به نوشتن یک سری از رمان ها نمود در رابطه با یک قهرمان انگلیسی که کاپیتان نیروی دریایی بود و در زمان جنگ علیه ناپلئون که انگلیس تنها بود به صحنه نبرد شتافت. نویسنده میخواست این پیام را منتقل کند که ما زنده خواهیم ماند و بر دشمن غلبه خواهیم کرد. بنابراین این شکاف وجود داشت بین کسانیکه واقعیت را می دیدند اما در قدرت نبودند و کسانیکه در قدرت بودند اما از دیدن واقعیت امتناع میکردند.
من فکر میکنم اگر به وضعیت فعلی و دیکتاتوری در ایران هم نگاه کنید تقریبا همین شکاف را خواهید یافت.
 همانطور که من هم استدلال میکنم که عناصری که هم اکنون رژیم دیکتاتوری ایران را نمایندگی میکنند در مورد اهدافشان راست میگویند. آنها میخواهند ما را شکست بدهند، ما را از خاورمیانه بیرون برانند، و دنیایی را شکل دهند که در آن قدرت غالب هستند. آنها از تروریسم دولتی برای تحقق این اهداف استفاده میکنند. و آنها خیلی واضح و روشن عمل میکنند. و فکر میکنم به این باور دارند. به نظر من آنها رویکرد منافقانه در این موارد ندارند. وقتی من صحبت های احمدی نژاد را میشنونم احساس میکنم که او از ته قلب میخواهد از تسلیحات اتمی استفاده کند. و تجربه من از تاریخ این است که وقتی دیکتاتورها میگویند میخواهند کاری کنند باید حرف آنها را باور کرد. آنها نمیخواهند فقط سر و صدا کنند.
موضع چرچیل و فهم او در رابطه با ماهیت هیتلر هم از نظر اخلاقی صحیح بود و اگر در در سال ۱۹۳۵ اعمال میشد باعث نجات دادن جان میلیون ها انسان میگشت و بدین ترتیب واقع گرایانه هم بود. ما در زمانی هستیم که در واشنگتن نوعی در هم و برهمی مطلق حکمفرما شده است. بگذارید تازه ترین مثال را به شما بگویم. اگر به کارنامه حرفه ای من نظر کنید خواهید دید که مدت زیادی است که در صحنه حضور دارم. به قول ریگان «من توماس جفرسون را میشناختم». و توماس جفرسون اگر زنده بود علیه دیکتاتوری حاکم بر ایران می ایستاد.
من مدت زیادی است که در صحنه هستم. من اولین بار در سال ۱۹۷۹ در رابطه با دیکتاتوری حاکم بر ایران احساس نگرانی کردم و بدلایل بسیار روشن. هر دیکتاتوری که قوانین بین المللی را نقض کرده و آمریکایی ها را ۴۴۰ روز بعنوان گروگان میگیرد احتمالا رژیمی خواهد بود که در واقع ظرفیت چشمگیری برای خطرناک شدن دارد. کتاب جدیدی بقلم باب کپلین منتشر شده است که در رابطه با اهمیت جغرافیا و واقعیت های طولانی تاریخی توضیح میدهد. ایران کشور بزرگی با منابع وسیع و برخوردار از دینامیسم و غرور و انرژی فرهنگی است. این ایده که میتوان در امن و امان اجازه بدهید که یک دیکتاتوری دیوانه خود را از دنیا ایزوله کند و ظهور خطر بزرگ را نادیده بگیرید مستلزم خط بطلان کشیدن بر روی هر آنچه است که ما در رابطه با هزاران سال تاریخ فلات ایران میدانیم. هیچ انطباقی با عقل سلیم ندارد. به جغرافیای آن منطقه نگاه کنید. ایران در تحلیل نهایی بر روی همه جا تاثیر خواهد گذارد، از خلیج فارس، تا افغانستان تا پاکستان و تا آسیای مرکزی. واقعیت این است که ایران کشوری است که هر رهبر جدی در جهان باید از آن اطلاع داشته باشد و آن را در محاسبات خود قرار دهد و به آن بطور مستمر فکر کند. بنابراین بعنوان یک تاریخدان حرفه ای، من از همان سال ۱۹۷۹ نگران این دیکتاتوری بودم. اعمال آنها را در دهه ۱۹۸۰ آنها را در لبنان دیدم و مسلم شده بود که آنها یک عامل پیچیده برای صدور تروریسم شده بودند. الان هم هیچ چیزی تغییر نکرده است. این دیکتاتوری تحمیلی فناتیک بر مردم ایران است و دارای ساختار قدرتی است که عزم جرم کرده تا آینده ای را رقم زند که به‌طور کامل برای آمریکا غیرقابل قبول است.
بنابراین بخش واقعیت این موضوع باید خیلی واضح و روشن باشد. اینها عناصری هستند که تغییر نخواهند کرد. آنها قدرت را سی سال پیش قبضه نکردند که بعد با وزارت خارجه آمریکا وارد مذاکرات شوند و هویت خود را مشخص کنند. بنابراین باید پرسید که این مذاکرات چگونه خواهند بود؟ به درازا خواهند کشید، ناصادقانه خواهند بود، و آغشته به انواع و اقسام کلمات تعامل جویانه اما تهی از معنا.
استراتژی فعلی دو مشکل دارد. یکی اینکه ما فکر میکنیم آنها تسلیم خواهند شد. و دوم اینکه ما فکر میکنیم که میتوان آنها را بطور غیرمستقیم تهدید کرد تا ماهیت و ذات خود را تغییر دهند. به نظر من این اتفاقات نخواهد افتاد.
بنابراین یک سناریوی آینده این خواهد بود که بازی دیپلماتیک ادامه پیدا کند و آنها به ما همچنان دروغ بگویند و یک روز صبح بالاخره به بمب اتم دست یابند. و من فکر میکنم که خطر بسیار واقعی وجود دارد که آنها از این سلاح استفاده خواهند کرد. و خطر واقعی هم وجود دارد که آنها یکی دو سلاح اتمی خود را «گم» کنند و بگویند «اوه، خیلی شوک شدیم، یکی از سلاح های اتمی ما گم شده و ما نمیدانیم چکار کنیم و اگر در نقطه ای از جهان پیدا شود این برغم همه تلاشهای ما برای ممانعت از آن بوده است». بنظر من این خطر واقعی است. به یاد داشته باشید که تنها به این خاطر که ما از تجهیزات پیچیده و راه حل های گران قیمت برخورداریم و میتوانیم ICBM بسازیم، معنی اش این نیست که اینها تنها راه حمل سلاح است. میتوان یک سلاح اتمی در یک کانتینر حمل کرد. در واقع بنیاد رند یک گزارش تهیه کرده در مورد اینکه چه خواهد شد اگر یک سلاح اتمی در کشتی حمل و نقل در «لانگ بیچ» منفجر شود چه خواهد شد. بسیار هولناک است. این یک بازی نیست. این تکرار حوادث ۱۱ سپتامبر نخواهد بود بلکه ۱۰۰ برابر بدتر خواهد بود و اینطور درک خواهید کرد که موضوع از چه اهمیتی برخوردار است.
بنابراین یک آینده کاملا غیرقابل قبول این است که رژیم ایران به سلاح اتمی دست یابد. ما با تعدادی از کشورهایی که سلاح اتمی داشته اند زندگی کرده ایم. اما رژیمی را نداشته ایم که بطور تهاجمی عزم جرم کرده باشد و  بطور علنی بگوید که میخواهد از سلاح اتمی استفاده کند.
و این چیزی است که مربوط به جلسه ما میشود. به اتفاقات دور و بر نگاه کنیم. در لیبی، بسیاری از کسانی وجود دارند که ما میدانیم در عراق علیه آمریکاییها جنگیدند. آنها سلاح دریافت میکنند و هواداران قذافی را میکشند. آیا ما آنها را بعنوان سازمان تروریستی قلمداد میکنیم؟ آیا میگوییم نه نه نباید به آنها دست زد؟ خیر، آمریکا به آنها مخفیانه کمک میکند و در برخی موارد بیش از حد کمک میکند. در سوریه، افراد زیادی هستند که ما آنها را نمی شناسیم و نیروهای اسد را میکشند. آیا نظر ما این است که این بوضوح رفتار ناشایسته است؟ خیر، آمریکا انواع و اقسام حمایتهای مخفیانه ارائه میدهد و به وضوح امیدواریم که اسد محو خواهد شد. لیبی برای آمریکا خطری محسوب نمی‌شد. در حقیقت سوریه هم کمی برای اسرائیل خطر داشت اما خطری برای آمریکا محسوب نمیشد. اما وقتی با دیکتاتوری مواجه میشویم که خطر برای ما محسوب میشود، چکار میکنیم؟ موثرترین متحدی که در میان مردم ایران داریم را ایزوله کرده ایم و تصمیم گرفته ایم که آنها غیرقابل قبول هستند. این چیز جدیدی نیست و در این رابطه در انستتوی انترپرایز در سال ۲۰۰۲ سخنرانی کردم و گفتم که ما نیازمند یک تغییر بنیادین در فرهنگ سرویس مسئول سیاست خارجی هستیم. وضعیت فعلی اصلا با عقل سلیم جور در نمی آید. آمریکا اگر خطر دیکتاتوری حاکم بر ایران درک کند فعالانه با سازمان مجاهدین خلق ایران کار خواهد کرد و فعالانه و بی تعارف با هر گروهی کار خواهد کرد، یعنی همه گروههای قومی، همانطور که میدانید ایران از طیف گسترده ای از اقوام برخوردار است، و همه گروههای دانشجویی، اتحادیه ها و غیره. هر چه که اسمش باشد، اتوبوسرانها برای آزادی، من به آنها کمک خواهم کرد.
حال، من این احساس را بطور خاص دارم چون در تهیه دو فیلم سهیم بودم، یکی در مورد ریگان بنام «میعادگاه سرنوشت» و دیگری در مورد پاپ ژان پل دوم و لهستان بنام «۹ روزی که دنیا را تغییر داد». این ایده که ما نمیتوانیم استراتژی را علیه دیکتاتوری در ایران تکوین کنیم، دیکتاتوری که از نظر اقتصادی ناکارآمد است، مردم خود را سرکوب میکند، و بر اساس آنچه من دیده ام، اکثریت قریب به اتفاق مردم را که زیر ۴۰ سال هستند، از دست داده و آنها خواهان تغییر هستند، و اینکه ما نمیتوانیم دور هم گردهم بیاییم و بگوییم که ما همه باید در یک طرف قضیه باشیم برای من به هیچ وجه قابل فهم نیست.
و به همین دلیل به طور فراحزبی، ۹۰ نماینده  کنگره آمریکا از قطعنامه یی حمایت میکنند که به‌رسمیت شناخته شود سازمان مجاهدین خلق ایران متحدی برای ما در برابر رژیمی است که غیر قابل تحمل است.
و به همین دلیل هم در سنا، رئیس کمیته مسلح، رئیس روابط خارجی در این باره صحبت کرده اند، هر دو دمکرات هستند و یکی از آنها کاندید سابق ریاست جمهوری است.
و من فکر میکنم وقتی به قضیه نگاه کنیم، من یک جمهوریخواه هستم و منصفانه باید گفت سیاست فعلی در سه دوره ریاست جمهوری ادامه داشته است، از کلینتون تا جرج دبلیو بوش و اوباما. بنابراین این یک سیاست ساختاری نشات گرفته از وزارت خارجه است و به باور من قابل فهم نیست. من دو توصیه دارم که میخواهم با شما مطرح کنم و بعد به سئوالات پاسخ خواهم گفت. من بیشتر عمر حرفه ای خود را صرف فکر کردن در مورد راه حل ها کرده ام و میخواستم درک کنم که چه باید کرد. دو توصیه دارم. یکی اینکه مردم آمریکا بفهمند تا چه حد موضوع با آمریکا مربوط میشود. چند روز پیش وقتی با برخی صحبت میکردم که خویشاوندانی دارند، موضوع ناگهان عوض میشود، داستانی میشود که مردم آمریکا میتوانند بفهمند که چطور احساس خواهند کرد اگر خویشاوندان آنها درگیر قضیه بودند. بسیار مهم است که این موضوع از لحاظ انسانی و نه فقط ازجنبه سیاسی، مطرح شود.
توصیه دوم من مربوط به ساده لوحی در رابطه با اسلام افراطی و دیکتاتوری حاکم بر ایران میشود. ما باید اطلاعات عمومی و منظم در رابطه با گستردگی کارزار دروغگویی از جانب دیکتاتوری حاکم بر ایران داشته باشیم. وقتی من مطالبی را می بینم و نقل قولهایی را میبینم، در واقع قانع هستم که دیکتاتوری  حاکم بر ایران این داستانها را براه انداخته است. در جامعه آزادی مثل جامعه ما این چالش همیشگی وجود دارد که رژیم های توتالیتر و دیکتاتوریها میتوانند منابع خود را بسیج کنند و در طول زمان تغییرات ایجاد کنند. اگر به برخی از حامیان رژیم تهران نگاه کنید خواهید دید که آنها روابط مستقیم با رژیم ایران دارند. من فکر میکنم ما بسیار ساده لوحانه برخورد می‌کنیم که اجازه می دهیم دشمنان ما تا این حد ما را گمراه کنند. من از سئوالات شما استقبال میکنم. این مبارزه طولانی و سختی است. میدانم که برخی از شما مدت زیادی درگیر آن بوده اید. من آرزو داشتم که کوتاه تر و راحت تر میبود. اما در آخر فقط میتوانم به شما این را بگویم، ما با دیکتاتوری مواجهیم که از سال ۱۹۷۹ با آمریکا سر جنگ داشته است. ولی ما سعی میکنیم راهی پیدا کنیم تا با آنها تعامل کنیم و آنها بتوانند راههای جدیدی برای جنگ با ما پیدا کنند. باید به مردم آمریکا آموخت که اخلاقیات با واقعیات میتواند تلاقی پیدا کند و ما سیاستی را نیاز داریم که شدت و تمرکز صحیحی را داشته باشد و تمام عناصر جامعه ایران را که مخالف دیکتاتوری است متحد کند و از حمایت فعال آمریکا برخوردار باشد که رژیم را تغییر دهد نه اینکه با آن مذاکره کند.

۱۳۹۱ شهریور ۱۸, شنبه

اطلاعیه شورای ملی مقاومت

جمعه، ۱۷ شهریور ۱۳۹۱ / ۰۷ سپتامبر ۲۰۱۲
AddThis Social Bookmark Button
خانم رجوی از تعطیل سفارت کانادا در تهران و اخراج دیپلوماتهای رژیم ایران از کانادا استقبال می‌کند
خانم مریم رجوی، رئیس جمهور برگزیده مقاومت ایران، از اقدام شجاعانه وزیر خارجه کانادا مبنی بر تعطیل کردن سفارت کانادا در ایران تحت حاکمیت ملایان و اخراج همه دیپلوماتهای فاشیسم دینی حاکم بر ایران از کانادا استقبال کرد. وی افزود: روابط دیپلوماتیک و اقتصادی با این رژیم تنها علیه منافع مردم ایران و صلح و آرامش در منطقه و جهان است و از سایر کشورها به ویژه کشورهای اروپایی و کشورهای منطقه خواست با پیروی از ابتکار عمل کانادا و قطع تمامی مراودات خود با این رژیم، آن را در سرکوب و تروریسم و دستیابی به سلاح اتمی کمک نکنند.
رژیم ایران، «بانکدار مرکزی تروریسم»، تا کنون از روابط دیپلوماتیک با کشورهای جهان و به ویژه کشورهای صنعتی برای توجیه سرکوب و جنایت، دستیابی به تکنولوژی پیشرفته به طور خاص اتمی و صدور تروریسم بهره برداری کرده است. سه عنصری که تکیه گاه اصلی ملایان برای ادامه حکومت ننگین‌شان است.
خانم رجوی گفت: قطع رابطه با دیکتاتوری دینی حاکم بر ایران و ایستادن در کنار مردم ایران و به رسمیت شناختن مقاومت مردم ایران برای تغییر این رژیم قرون وسطایی تنها راه خلاصی از یک رژیم بنیادگرا و تروریست مجهز به بمب اتمی است.

دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
جمعه ۱۷شهریور۱۳۹۱ (۷سپتامبر۲۰۱۲)

۱۳۹۱ شهریور ۱۵, چهارشنبه

گزارش اداره حراست آلمان: وظیفه اصلی اطلاعات رژیم مقابله با مخالفان است


سه‌شنبه، ۱۴ شهریور ۱۳۹۱ / ۰۴ سپتامبر ۲۰۱۲
AddThis Social Bookmark Button

گ
زارش اداره حراست آلمان: وظیفه اصلی اطلاعات رژیم ایران، زیر نظر گرفتن و مقابله با مخالفان در داخل و خارج کشور است
سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاومت در مرکز فعالیت‌های جاسوسی رژیم ایران قرار دارند
شبکه‌های وزارت اطلاعات در سفارت ایران در برلین، ایرانیان مخالف را در آلمان تحت مراقبت قرار میدهند
اداره حراست از قانون اساسی آلمان در گزارش سالانه خود در مورد فعالیتهای جاسوسی رژیم آخوندی علیه مقاومت ایران نوشت: سازمانهای اطلاعاتی رژیم ایران شامل وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه پاسداران، ابزار محوری این حکومت برای حفظ قدرت آن هستند.
وظیفه این سازمانها علاوه بر تضمین وضعیت موجود در داخل کشور، جمع‌آوری اطلاعات در خارج از کشور نیز تعریف شده است.
وزارت اطلاعات، به دلیل ساختار بزرگ و اهمیتش در حفظ نظام، یکی از پرقدرت ترین وزارتخانه های حکومت ایران است.
در گزارش اداره حراست آلمان آمده است: وظیفه اصلی دستگاه سرویس اطلاعاتی رژیم ایران، زیر نظر گرفتن و مقابله متمرکز با گروههای مخالف در داخل و خارج کشور است.
فعالیتهای جاسوسی رژیم ایران که علیه آلمان صورت میگیرند، اغلب توسط وزارت اطلاعات انجام میشوند. یک موضوع محوری در فعالیتهای جاسوسی این رژیم، شناسایی مخالفان تبعیدی در بین جامعه ایرانیان مقیم آلمان است که جمعیت آنها به ۵۰.۰۰۰ نفر بالغ میشود. در این رابطه، سازمان مجاهدین خلق ایران و شورای ملی مقاومت ایران به طور خاص در مرکز فعالیت‌های جاسوسی رژیم ایران قرار دارند.
اداره حراست آلمان در مورد نحوه این اقدامات جاسوسی رژیم می نویسد: کنترل فعالیتهای اطلاعاتی و جاسوسی علیه مخالفان درجه اول، توسط مرکز وزارت اطلاعات در تهران انجام داده میشود.
در این زمینه وزارت اطلاعات از سفر افراد به ایران برای موضوعات خانوادگی و تجارتی استفاده میکند. بطوری که برای کسانی که به  ایران میروند، به ندرت امکان پذیر است که از معرض همکاری با وزارت اطلاعات دور بمانند.
از سوی دیگر شبکه‌های وزارت اطلاعات در سفارت ایران در برلین، نقش مهمی برای تأمین اطلاعات بازی میکند. کارمندان اطلاعاتی که در آنجا بکار گرفته میشوند، به طور خاص ایرانیان مخالف را در آلمان تحت مراقبت قرار میدهند. آنها وظیفه دارند، فعالیتهای جاسوسی را که از طریق وزارت اطلاعات در تهران دستور داده میشوند، اجرا کنند و مورد پشتیبانی قرار دهند.
برای تأمین این اطلاعات از روشهای جاسوسی استفاده میکنند و کنسولگریها و نمایندگیهای رژیم ایران که در آلمان هستند، متعهد به حمایت و پشتیبانی از این مأموران هستند.
اداره حراست آلمان، در گزارش خود خاطرنشان می کند: وظیفه دستگاه جاسوسی رژیم ایران، حفظ قدرت و نگه داشتن رژیم فعلی است. از این رو در آینده نیز رژیم ایران روی اپوزیسیون ایران در آلمان تمرکز خواهد داشت.
روزنامه آلمانی دی ولت نیز در این باره نوشت: یکی از وظایف وزارت اطلاعات رژیم ایران در آلمان، جاسوسی و تحت تعقیب و مراقبت قرار دادن اپوزیسیون، به ویژه مجاهدین خلق است.
این مأموریت زیر نظر مأموران رژیم در آلمان پیگیری می شود. از ادارات امنیتی گزارش میشود که فعالیت های اطلاعاتی رژیم ایران در آینده، همچنان روی فعالیت های نیروهای اپوزیسیون متمرکز خواهند ماند.

۱۳۹۱ شهریور ۱۴, سه‌شنبه

خبرگزاری “سی.ان.ان” اسامی یکصد و چهل نفر از غارتگران اموال ايرانيان را با محل حسابهای بانکی آنان منتشر ساخته است



http://sphotos-a.xx.fbcdn.net/hphotos-snc7/c0.0.403.403/p403x403/305240_262230667214009_1344755330_n.jpg 
 اسامی یکصد و چهل نفر از غارتگران اموال ايرانيان با محل حسابهای بانکی


iReport —
Swiss Numbered and OGDA accounts and identified assets as evaluated by the WH/OP, March 2011(C$-Canadian dollar, A$-Australian dollar)
مجتبی خامنه ای (England £ 1.14 billion (2 accounts frozen since 2009), Germany 2.12 billion Euros (4 accounts), Qatar $400 million, S. Africa 950 million Euros (2 accounts), UBS/Micheloud & Cie/Credit Suisse 12 accounts adding to 3.85 billion Euros, Liechtenstein $ 2.8 billion, S. Africa $620 million, Shanghai $4.1 billion, UAE: $ 700 million, Malaysia A$670 millions)
علی خامنه ای (Switzerland (Micheloud & Cie/UBS/Credit Suisse, 18 accounts adding to 8.4 billion Euros, Liechtenstein $9.7 billion, Cayman Islands $6.8 billion , Shanghai $3.2 billion, Liechtenstein $2.9 billion, Belize $2.5 billion, Russia $1.1 billion, Malaysia $450 million, Trinidad & Tobago $400 million , S. Africa 2.1 billion Euros, India $630 million, UAE $560 million, Syria $210 million)
مسعود خامنه ای (UBS/ Micheloud & Cie/Credit Suisse 2.7 billion Euros, S. Africa $980 million, Syria $45 million, UAE $120 million, Malaysia 540 million Euros, Venezuela $1.2 billion, India 320 million Euros)
مصطفی خامنه‌ای (Credit Suisse $690 million, Hong Kong £360 million, Russia $80 million, Syria $12 million, Canada C$110 million, Panama $992 million)
نازیه خامنه ای (Turkey $52 million, India 120 million Euros, Germany 102 million Euros, United Kingdom £ 280 million, UBS $421 million)
بدریه خامنه ای (UAE £142 million, Syria $13 million, Spain 120 million Euros, Panama $329 million)
حسن خامنه ای (UAE $60 million, Canada C$200 million, Turkey 37 million Euros, Shanghai $ 344 million)
هادی خامنه ای (Liechtenstein $290 million, S. Africa £121 million, Malaysia 93.2 million Euros, UBS/Scobag Privatbank/HSBC Private Bank (Suisse) 890 million Euros, Turkey 84 million Euros)
عزیز خوشوقت (Germany 52 million Euros, Austria C$ 101 million, S. Korea $21.9 million, Turkey $4.1 million)
غلامعلی حدادعادل (Canada C$ 220 million, Virgin Islands $365 million, Panama110 million Euros, Hong Kong $ 252 million)
حسين شاهمرادي (Turkey 12 million Euros, Canada C$ 22 million, Panama $ 62 million, UAE $3.1 million, Pakistan $ 4.5 million)
غلامرضا جلالی( (Turkey 2.1 million Euros, Belarus $ 12 million, UAE $ 7.6 million
علیرضا فیاض (India 35 million Euros, Malaysia $12.5 million, UAE 26 million Euros, Turkey 15.9 million Euros, Venezuela $34 million, Italy 14 million Euros)
Malta 40 million Euros, Panama $24 million, Malaysia $67 million, UAE $41 millionغلامرضا فیاض ( )
فاطمه فیاض (India $23 million, Spain 11 million Euros, Malaysia A$ 12 million)
حسین قاسمی (UAE 3.9 million Euros, Turkey $ 5.42 million)
حسین موسوی اردبیلی (Switzerland 229 million Euros, Cayman Islands $290 million, Kuwait $23 million, UAE $109 million, Malaysia $41 million)
محسن خرازی (Malaysia A$100 million, UAE78 million Euros, Turkey $12 million, Cayman Islands 253.7 million Euros)
محمدباقر خرازی (Lebanon $120 million, $98 million, £40.9 million (S. Africa), Netherlands Antilles 150 million Euros)
جواد آزاده (UAE $12 million, Lebanon 2.6 million Euros, Malaysia $ 3.1 million)
حسن عباسی معروف به دکتر عباسی نام اصلی یدالله قزوینی (Pakistan $3.2 million, Albania 1.2 million Euros, Italy 10.9 million Euros, Hong Kong $85 million)
نورعلی شوشتری (UAE $23 million, Turkey $12.1 million)
تیمسارسردار حسین ساجدی (Turkey 3.2 million Euros, Italy 5.1 million Euros, Malaysia 94 million Euros, Shanghai $45 million)
علی فضلی (UAE 2.4 million Euros, Thailand $ 5.1 million, Panama $5.5 million)
محمدجعفر اسدی (Turkey 8.9 million Euros, Spain 21 million Euros, Lebanon $3.7 million, Hong Kong A$13.2 million)
حسین طائب (Italy 2.4 million Euros, UAE $16 million, Shanghai $172 million, Virgin Island £44 million)
سرتيپ پاسدار عبدالمحمد رئوفي نژاد (India 4.7 million Euros, Qatar $23 million, Turkey $ 19.1 million, Shanghai $58 million)
غلامحسین رمضانی (Shanghai A$ 45 million, Panama $69 million, Syria $ 6.6 million)
نبی الله حیدری (Austria 3.1 million Euros, UAE 10 million Euros, Qatar $ 11.5 million, Thailand $4.9 million)
یحیی رحیم صفوی (Cayman Islands $ 290 million, Shanghai 170 million Euros, Turkey $12 million, UAE 34 million, Albania $ 7.9 million)
حسین شریعتمداری (Belgium 320 million Euros, S. Africa $ 240 million, Malaysia $166 million, Russia 145 million Euros, Panama $89 million, Liechtenstein: $ 1.31 billion, UAE $238 million)
علیرضا پناهیان (UAE $ 7.2 million, Qatar 10 million Euros, Malaysia A$ 39 million, India $56 million)
صادق محصولی (Turkey $32 million, Russia 49.2 million Euros, Belgium 12 million Euros, UAE $17 million , Malaysia $ 3.7 million, Shanghai 78 million Euros)
حمید رسایی (La Roche & Co Banquiers/UBS/HSBC Suisse $121 million, Hungary 4.3 million euro, England (Jersey Island) £5.2 million, UAE $12 million, Belgium 23 million Euros, Venezuela $89 million, Malaysia $ 8.2 million)
حسن شایانفر (UAE $11.6 million, Pakistan $1.2 million)
سرتیپ پاسدار محمد حسین صفار هرندی (Austria, Spain, UAE $39 million, Turkey 65 million Euros, Brazil $121.9 million, Malaysia A$34 million, Hong Kong 100 million Euros)
حاج منصور ارضی (UAE 3 accounts 18.3 million Euros, Malaysia: $ 5.2 million)
محی الدین فاضل هرندی Oman $48 million, Saudi Arabia $ 44 million, Malta 12 million Euros, Austria 8 million Euros (
غلامحسین عصابه‌دست(Gholamhossein Elham) (UBS/Habib Bank AG Zurich/P&P Private Bank 4 accounts adding to 155 million Euros, Turkey $14 million, Qatar $ 19 million, UAE$ 28 million)
حسین یکتا (Malaysia A$ 2 million, UAE $ 6.7 million, Syria $4 million)
سرتیپ پاسدار مصطفی آجرلو (Spain 1.2 million Euros, UAE $18 million, South Africa 3.5 million Euros, Malaysia $12 million)
احمد علم الهدی (Tajikistan $ 0.6 million , Turkey $52 million, Pakistan $7.4 million, UAE $88 million, Hong Kong $65 million)
علی فلاحیان (UBS/Credit Suisse/Raiffeisenbank 6 accounts adding to 212 million Euros,, Austria 11 million Euros, Syria $ 20 million, Malaysia A$19 million, UAE $41 million, Turkey $42 million)
سرهنگ پاسدار عبدالرسول رضایی (Turkey $3.1 million, UAE $ 5.2 million)
سعید حدادیان (Germany 4.2 million Euros, Spain 3.1 million Euros, UAE $28 million, Turkey $27.8 million, Hong Kong $24 million)
حسین روشن (Turkey $ 7.1 million, UAE: $ 5.1 million, Belarus $3.9 million)
احمد جنتی (Belgium 490 million Euros, UAE $ 270 million, Canada C$ 101 million, Malaysia $310, S. Africa $123, UBS/Credit Suisse/ Hottinger & Cie/Mercantil Bank 1.4 billion Euros) Ali Janati ( Barbados $240 million, Switzerland 19 accounts adding to 890 million Euros, UAE $41 million, Germany 57 million Euros, Hong Kong A$ 400 million)
حسین معادیخواه (Austria 41 million Euros, UAE $10.2 million, Kuwait $14.4 million)
علی اکبر ولايتي (Germany 249 million Euros, UBS/Credit Suisse/Freie Gemeinschaftsbank Genossenschaft/CMB Banque Privée (Suisse) 21 accounts adding to 1.3 billion dollars, Austria 7.9 million, Malaysia A$ 112) Masoud MirKazemi (UAE $2.2 million, Germany 43 million, Turkey$4.3 million, Hong Kong 56 million Euros, Malaysia 48 million Euros)
حبیب الله عسکراولادی مسلمان (Malaysia $144 million, China/Hong Kong A$480 million, Belarus 50 million Euros, Austria 200 million Euros, Panama $87 million, Switzerland 24 accounts 3.2 billion Euros, Qatar $144 million, UAE 355 million Euros)
فتح الله عسکر اولادی (Qatar $49 million, Turkey $15 million, Hong Kong A$ 210 million)
اسدالله عسکراولادی مسلمان (UBS/DZ PRIVATBANK/La Roche & Co 1.1 billion Euros, Turkey $85 million, UAE 120 million Euros, China A$210 million)
حسن خجسته باقرزاده (Italy 14 million Euros, Turkey 3.2 million Euros, Malta $ 4.2 million, India $ 9.8 million, Singapore A$ 4 million)
عبدالحسين سلطانی طباطبايي (Canada C$24 million, Switzerland 5 accounts adding to 138 million Euros, UAE $ 11 million, Turkey $16 million)
هدی طباطبائی (Singapore A$ 3.8 million, Malaysia 23 million Euros, Turkey $3.4 million)
صادق طباطبائی (Germany 22 million Euros, France 9 million Euros, Italy 43 million Euros, UBS/ La Roche & Co Banquiers$ 76.3 million)
مرتضی طباطبائی (Germany 3.5 million, Austria 12 million Euros, UAE $5.1 million, Japan 424 million yens)
فاطمه طباطبائی (Germany 21 million Euros, UBS/ P&P Private Bank 45 million Euros, Syria: $ 6.1 million)
سرتیپ پاسدار محمد کوثری (Syria $1.1 million, Russia $20 million, UAE $ 28 million)
حمید بهبهانی (China 55 million Euros, Hong Kong £40 million, Malaysia $ 52.1 million)
سرلشگرپاسدار رحیم صفوی (Russia 45 million Euros, Turkey 5.2 million Euros, UAE $21 million, Hong Kong $104 million)
عزت الله ضرغامی (Italy 25 million Euros, Venezuela $80 million, Russia $65.3 million)
مصباح یزدی محمدتقی (UBS £1.1 billion, Canada C$ 420 million, Credit Suisse 1.6 billion Euros, UAE $340 million, Hong Kong $320 million)
مجتبی مصباح یزدی (UBS $730 million, Canada $ 230 million, Venezuela $193 million, Panama $12 million, UAE £192 million, Turkey $50 million, England Jersey Island £110 million, S. Africa $80 million, Spain 61 million Euros)
علی مصباخ یزدی (England £72 million, Bahamas $620 million, Canada $110 million, Turkey $21 million, Germany 120 million Euros, Switzerland 320 million Euros)
سرتیپ پاسداراسماعیل احمدی مقدم (Turkey $2.3 million, UAE $24 million, Thailand A$ 55 million, UBS/HSBC/ Privatbank IHAG11 accounts adding to 240 million Euros)
تیمسار پاسدار کارگر (India 4.2 million euros, Shanghai $103 million, Cyprus 25 million Euros)
فاطمه سلطانی طباطبائی (Germany 128 million Euros, France 42 million Euros, Turkey $22 million, Cayman Islands $ 81 million)
سرتیپ پاسدار یدالله جوانی (Russia $11 million, China 120 million Euros, Turkey $39 million, Nigeria 80 million Euros, Malaysia A$ 55 million)
هاشم هاشم زاده هریسی (UAE $4.1 million Euros, Malaysia $12 million, Brazil $9 million)
مرتضی آقاتهرانی (Canada C$ 12 million, Malaysia A$ 34 million, Bermuda $65 million )
محمد محمدي‌نيك ري‌شهری (UAE $380 million, Germany 52 million Euros, Australia A$ 45 million, Switzerland 6 accounts adding to 1.3 billion Euros, Turkey $29 million, Austria 49 million Euros, Italy 44 million Euros, Hong Kong $400 million)
سرهنگ پاسداریدالله مرادی (UAE $ 4.1 million, Turkey 2.3 million Euros)
سرتیپ پادارعدالت فلاح زاده (Singapore $2.9 million, Malaysia 14 million Euros, UAE 3.1 million Euros)
سرتیپ پاسدارحسین همدانی (China 50 million Euros, UAE $21 million, Spain 4.2 million Euros)
سرتیپ پاسدارمحمد باقر ذوالقدر (Canada C$ 3.2 million, Russia 11 million Euros, China $ 60 million, UAE 11 million Euros, Turkey 3.2 million Euros)
سرهنگ پاسدارحسین گودرزی (India 1.2 million Euros, Australia A$ 11 million, Turkey 1.2 million Euros)
مجتبی هاشمي ثمره (St. Vincent & The Grenadines $88 million, Credit Suisse 90 million Euros, Spain 78 million Euros, Venezuela $50 million, Turkey $ 17.9 million, UAE $124.6 million, Malaysia 60.8 million Euros, UAE $5 million)
عبدالحمید هاشمی ثمره (Singapore $51.1 million, Turkey 13.1 million, Venezuela $24 million, UAE 4.1 million Euros)
مهدی هاشمی ثمره (Liechtenstein$55 million, Turkey $6.8 million, Kuwait $45 million, UAE $5.2 million, Panama $31 million)
معصومه هاشمی ثمره (Credit Suisse 23 million Euros, Jersey Island £10 million, Hong Kong $41 million)
علی مبشری (UAE $4 million, Austria 9.2 million Euros, $ 22.7 million Malaysia, $47 million, Hong Kong A$120 million, Turkey 7 million Euros, South Africa £55.3 million)
سرتیپ پاسدارهدایت الله لطفیان (Malaysia 21 million Euros, Shanghai $78 million, Jersey £ 4.2 million)
محمد هاشمیان (Italy 4.1 million Euros, Austria 11 million Euros, Turkey 3.2 million Euros, Panama $88 million)
علی اکبر هاشمی بهرمانی – رفسنجانی (Germany 240 million Euros, UBS/ Arab Bank (Switzerland)/ Credit Suisse Group AG 6.9 billion euro + $1.5 billion, Canada C$ 220 million, Turkey $108 million, UAE $400 million, Malaysia 90 million Euros, Liechtenstein $4.4 billion)
یاسرهاشمی بهرمانی (Switzerland 450 million Euros, England £180 million, Germany 25 million Euros, Austria 11.2 million Euros, Canada C$ 43 million, Panama $800 million, Belgium 121.9 million Euros, Hong Kong $200, UAE 14 million Euros)
محسن هاشمی بهرمانی (England £105 million, Liechtenstein 200 million Euros, Australia A$ 400, UAE $38 million, Turkey $34 million, Belgium 71.9 million Euros)
محمدهاشمی بهرمانی (Cayman Islands $290 million ,Switzerland $290 million, Turkey 45 million Euros, Germany 201 million Euros, UAE 59 million Euros, Liechtenstein 200 million Euros)
علی هاشمی بهرمانی (Kuwait $ 2.3 million, UAE $24.2 million, Belgium 11 million Euros, Liechtenstein 560 million Euros, Switzerland $420 million)
فاضل لاريجاني (Canada C$ 50 million, UBS/ Credit Suisse 840 million Euros, Austria 120 million Euros, S. Africa $240 million, Malaysia A$ 49 million, UAE $120 million)
علي لاريجاني (Canada C$ 120 million, UBS/ Credit Suisse 1.4 billion Euros, Malaysia A$ 320 million, Liechtenstein 400 million Euros, Trukey 54 million Euros USA $44 million, Germany, Hong Kong A$200 million, UAE $34 million),
صادق لاریجانی (UBS/Credit Suisse/ Hottinger & Cie/LB (Swiss) Privatbank 750 million Euros, Liechtenstein $450, Malaysia 120 million Euros, Hong Kong A$300)
تیمسار پاسدار عبدالله عراقی (Spain 48 million Euros, Shanghai 120 million Euros, Lebanon $61 million, UAE $125.1 million, Lebanon $69 million, Malaysia $91 million, Venezuela $155 million, Switzerland 3 accounts adding to 230 million Euros)
اسفندیار رحیم مشایی (USA $ 12 million, Canada C$ 48 million, Hong Kong 140 million Euros, UAE, Credit Suisse/ Liechtenstein 310 million Euros)
علی اکبر جمشیدی (Credit Suisse/UBS/HSBC(Suisse) 150 million Euros, Panama$34.8 million, Germany 4.2 million Euros, Turkey 11 million Euros, UAE $62 million)
محسن رفیقدوست (Canada C$ 120 million, Italy 65 million Euros, Spain 110 million Euros, Germany 210 million Euros, Hong Kong $200 million, Qatar 48 million Euros, Credit Suisse $560 million)
مرتضی رفیقدوست (Germany 134 million Euros, Aruba $220 million, UBS/Credit Suisse/ Hottinger & Cie C$844 million Euros)
حمید حسینی‌, (Spain 88 million Euros, Malaysia $34, Barbados C$ 49 million)
محمد حسینی (Cayman Islands $45 million, UAE $15.2 million, Jersey Island (England) £29 million, Turkey $5.2 million, Malta 5.2 million Euros)
محمود حسینی (Kuwait $3.89 million, Turkey $11 million, Malaysia A$25 million, Jersey £11.3 million)
تیمسارپاسدار حسن فیروزآبادی (Credit Suisse/UBS/ Hottinger & Cie 5 accounts adding to 1.7 billion Euros, China 4 accounts adding to $ 634 million, Belarus 200 million Euros, UAE 50 million Euros, Syria $40 million)
سرلشگر پاسدار غلامعلی رشید (Belarus $34 million, Russia 56 million Euros, Union Bank of Switzerland/ Adler & Co. Privatbank AG/Credit Suisse 130 million Euros, Hong Kong $ 55 million, UAE $11.5)
سرتیپ پاسدارمحمد رضا نقدی (Lebanon $4 million, Nigeria 56 million Euros, UAE $92 million, South Africa £48 million, Qatar $12 million. Spain 18 million Euros, Malaysia 144 million, Hong Kong 150 million Euros)
سرتیپ پاسدارجلیل بابازاده (Turkey 2.6 million Euros, Romania 3.1 million Euros, Albania 1.9 million Euros, Cyprus 12 million Euros)
سرتیپ پاسدارابراهیم جباری (Belarus 7.1 million Euros, Turkey 2.1 million Euros, Qatar $ 54 million)
سرتیپ پاسدارمحمد باقر قالیباف (UAE $145 million, Turkey 24.2 million Euros, Tajikistan $1.1 million , Spain 19.2 million Euros, UBS/ Arab Bank (Switzerland) Ltd/ BankMed (Suisse) 12 accounts adding to 255 million Euros)
مصطفی محمد نجار (UAE $40 million, India 18.3 million Euros, Belgium 3.2 million Euros, Hong Kong A$ 90 million)
کامران دانشجو (Switzerland 140 million Euros, Venezuela $14 million, Malaysia $47 million, Japan $38 million, Austria 81 million Euros, S. Africa $7.9 million)
خسرو دانشجو (Liechtenstein 50 million Euros, Check Republic 11 million Euros, Malta 4.2 million Euros, Turkey $12.4 million
فرهاد دانشجو (Belize $59 million, Spain 11 million Euros, Malaysia A$ 4.9 million)
سرتیپ پاسداراحمد وحیدی (Germany 112 million Euros (frozen), Turkey $75 million, Russia 55 million Euros, China 127 million Euros, Venezuela $130 million, $34 million, India 11 million Euros)
سرتیپ پاسدارمحمد حجازی (Italy 6.2 million Euros, England £ 5.2 million (Jersey), Malaysia 45 million Euros)
سرتیپ پاسدارمسعود زریبافان (Canada C$ 3.3 million, Thailand A$ 24 million, Qatar 5.9 million Euros)
محمد رضا رحیمی (UAE 132 million Euros, China $400 million, Russia $88 million)
سرتیپ پاسدار فرزاد اسماعیلی (China 50 million Euros, Belarus $34 million, Turkey 3.2 million Euros)
علی محمدی (South Africa £54 million, Canada C$82 million)
محمد محمدی (Malaysia $36 million, UAE $ 13 million, Kuwait $21 million, Turkey 8.1 million Euros, Shanghai 65 million Euros)
عباس کدخدائی (UAE $ 30 million, Italy 4 million Euros, Kuwait $0.3 million, Hong Kong $54 million)
سرتیپ پاسدارعلی اکبر پور جمشیدیان (Cyprus 4.4 million Euros, China $ 75 million, Turkey 1.4 million Euros)
محسن رضایی (Union Bank of Switzerland/Credit Suisse/ Caja de Ahorros de Galicia 11 accounts 1.45 billion Euros, Germany 45 million Euros, Italy 11 million Euros, Austria 24 million Euros, UAE $205 million, Canada C$45 million, South Africa £490 million)
ناصر سرمدی (Qatar 32 million Euros, UAE $11 million, Malaysia $21 million)
تیمسار پاسدار وحید حقانیان (Turkey 7.2 million Euros, Canada C$32 million, Costa Rica $120 million, Venezuela 540 million Euros, S. Africa $230 million, Hong Kong $500 million)
سرتیپ پاسدارفتح الله جعفری (China 67 million, Malaysia $24 million, Spain 11 million Euros)
علی سعیدی (Turkey 1.1 million, UAE $75 million, Hong Kong $92.9 million)
سرتیپ پاسدارعلی اکبر پور (Canada CS23 million, China $54 million, Spain 11 million Euros)
م. ح. پناهی پور (Turkey $ 2 million, Malaysia A$ 14 million, Qatar $34 million, India 7.1 million Euros, UAE $ 14.6 million)
مجتبی ذوالنور (Nigeria $11 million, Cyprus 14.9 million Euros, Russia $14 million, India $ 7.9 million, Turkey 4.4 million Euros)
حسین سیب سرخی (UAE 3.1 millón euros, Pakistán 0.9 million euros, Turkey 1.3 million Euros)
سرتیپ پاسدار احمدرضا رادان (Cayman Islands $205 million, Turkey 17 million Euros, UAE $50, Belarus 200 million Euros, Venezuela $45 million, South Africa $140 million)
روح الله بهمنی (UAE 6.2 million euros, Lebanon 1.2 million euros, Albania 1.2 million euros)
Gen Ali Jabari (Malaysia $75 million, Shanghái $120 million, Portugal 9.1 million euros)
سرتیپ پاسدار حمزه قربانی (Turkey 2.3 million Euros, Cyprus 3.1 million Euros, Greece 2.9 million Euros, Kuwait $5.2 million)
Abbas Akhondi (Lebanon $2.9 million, UAE, $9.8 million, Turkey 5.2 million, Malaysia A$38 million)
سرتیپ محمود چهار باغی (Shanghai $50 million, Hong Kong $ 29 million, Russia 12 million Euros)
سرتیپ محمد علی نصرتی (Turkey 3.1 million Euros, Portugal 2.1 million Euros, UAE $9.2 million, Hong Kong $52 million)
Masoud Hajarian Kashani (Qatar $ 7.3 million, Austria 65 million Euros, Turkey 13 million Euros, Shanghai $120.5 million)
سرتیپ عزیز محمدی( (Holland3.2 million Euros, South Korea $12 million, Malaysia $
منبع خبر سی ان ان و فیس بوک.

۱۳۹۱ شهریور ۱۳, دوشنبه

یاران شیطان

مقدمه
با تمام تلاشهاي رژيم براي فيلترکردن سايتها و شبکه هاي اجتماعي مختلف مانند فيسبوک و تويتر، امروزه صدها هزار نفر ازجوانان ايراني با ابداع روشهاي مختلف و با استفاده از فيلتر شکتها از اين شبکه ها براي ارتباط گيري و خبررساني استفاده بهينه مي کنند. امري که رژيم ايران وارگانهاي امنيتي آنرا واداشته که در کنار انواع و اقسام ترتيبات امنيتي در داخل مثل پايين آوردن سرعت اينترنت ، فيلترگذاري بيش از يک ميليون سايت وبلاگ با ايجاد ارتش سايبري نيروهاي خود را به اشکال مختلف از جمله در پوش افراد عا دي و گاها مخالف رژيم وارد شبکه هاي اجتماعي مورد استفاده ايرانيان کند و با ايجاد سايت ها و وبلاگ ها با پروفايل هاي جذاب کار جاسوسي و امنيتي خود را در فضاي مجازي اينترنت  نيز گسترده وبه پيش ببرد. شناساندن چهره ما موران رژيم و جارو کردن آنها از اين شبکه ها يک امر  ضروري است که در خدمت مبارزه مردم ايران براي نيل به ازادي و دمکراسي مي باشد.  در ساسله نوشته هايي با عنوان «ياران شيطان »سعي خواهيم کرد تا ماموران و خادمان دربار ولايت را که  گاها با ماسک مخالف رژيم و با عناوين فريبکارانه به فعاليت هاي جاسوسي و پراکندن تخم نفاق و ياس در بين ايرانيان در شبکه هاي اجتماعي مختلف مشغولند به کاربران اين شبکه ها بشناسانيم وترفند هاي بکار گرفته شده توسط آنان براي نفوذ و يار گيري در بين ايرانيان براي شناسايي مخالفان رژيم را در معرض ديد همگان قرار دهيم.
            ـ مسعود خدابنده و همسرش آن سينگلتون:
                                    
يکي از افرادي که قبلا در ارتباط با «سازمان مجاهدين خلق ايران » بوده وبعدا از اين سازمان کنار کشيده و در همکاري با رژيم ايران خط و سياست اين رژيم را در نابودي مخالفان و بالاخص سازمان مجاهدين را بطور فعال به پيش مي برد در انگلستان زندگي مي کند.وي که اغلب نيز مورد استفاده بنگاه سخن پراکني بي بي سي که دشمني آش با مردم و مقاومت ايران از زمان مصدق فقيد براي همه ايرانيان آشکارشده است قرار مي گيرد فردي است بنام « مسعود خدابنده » ساکن انگلستان که با  همسرانگليسي اش  بنام «آن سينگلتون» بعنوان عناصر فعال از سوي وزارت اطلاعات بر عليه اپوزوسيون اين رژيم مورد استفاده قرار مي گيرند.
  اما اين شخص کيست ؟

«کميته پارلماني براي ايران آزاد در پارلمان بريتانيا » در طي يک گزارشي  اينجا  در باره وي چنين مي نويسد:« بر اساس اظهارات يک شاهد در دادگاه بريتانيا مسعود خدابنده نماينده وزارت اطلاعات ايران در انگليس است.او در سال 1981 به انجمن دانشجويان مسلمان انگليس پيوست که از مجاهدين حمايت ميکرد. در سال 1986 به تقاضاي خودش به کمپ اشرف در مرز ايران و عراق رفت.در حين جنگ خليج وي نامه اي به رهبري کمپ نوشت که دارو مصرف ميکند و انگيزه اش را براي مبارزه با رژيم از دست داده است. مسعود خدابنده نيز تا 1996 با مجاهدين بود تا اينکه از آنان جدا شد.
مجاهدين سفر او را به اروپا را تامين نمودند.در سال 1998 در پوش شر كت در کنفدراسيون کارگري به سنگاپور رفت و نماينده وزير اطلاعات را ملاقات نمود.اين آغاز همکاري وي با آنان بود.کار او عمل کردن بر ضد اپوزيسيون ايران و پناهندگاني بود که در اروپا بودند.وي با «آن سينگلتون» ازدواج نمود .سينگلتون نيز در دهه 80 با انجمنهاي حامي مجاهدين همراه بود اما بدلايلي از اين انجمنها کنار گذاشته شد و بعد از ازدواج با خدابنده بارها به ايران رفت. وي در يک مورد ماهها در ايران ماند که در طي آن دستوري براي تأسيس سايت« ايران-اينترلينک»  دريافت نمود. مسعود خدابنده و همسرش سينگلتون اين سايت را در ليدز تاسيس کردند.هر دوي آنان از مخالفان قديمي رژيم بودند. اما آن سينگلتون هرگز يک عضو مجاهدين نبوده است.او در دهه 80 از هواداران مجاهدين در لندن بوده و در ابتداي دهه 90 براي دو ماه به عراق رفت. وي کمپ را ترک کرد چون دريافت که به مبارزه اعتقادي ندارد. کار آنها دراين وبسايت جذب افراد معدودي در مخالفت هيستريک با مجاهدين است. سپس شنيده شد که وزارت اطلاعات به آنها پيشنهاد غير قابل ردي داده است و خيلي زود خدا بنده به استخدام آنان درآمد. .هدف آنان تطميع اعضاي سابق بود که از مبارزه دست کشيده بودند. آنها ابتدا امکان ترور فعالان سياسي را در خاک اروپا فراهم ميکردند و بعد به کمپين هاي دروغ پراکني بر ضد مجاهدين روي آوردنئ. ازآنجايي که رژيم ايران ديگر هيچگونه اعتباري ندارد ازينگونه افراد براي پيش بردن فعاليتهايش عليه مخالفانش و پناهندگان بهره ميبرد .
 وقتي اقاي «وين گيريفت » نماينده پارلمان انگليس در سال 2004که  براي ديدن برادر ديگر مسعود خدابنده به ايران سفر کرده بود آن سينگلتون را در زندان  اوين ملاقات نموده بود بسيار حيرت زده شده بود.ابراهيم خدابنده برادر مسعود خدابنده و يکي ديگر از اعضاي شوراي ملي مقاومت  در سال 2004 در سوريه ربوده شدند. آنها به ايران مسترد مي شود و اين امر گوياي روابط بين سرويسهاي دو كشور مي باشد. يك موج انزجار در انگليس برپا مي شود ولي رژيم واكنش نشان نمي دهد. يك سال بعد وين گريفيث، نماينده مجلس انگلستان از حزب كارگر، مجاز به بازديد از ابراهيم خدابنده در زندان مي شود. اين پارلمانتر شخيص در بازگشت خود از ايران حيرت خود را از مشاهده آن سينگلتون، همسر مسعود خدابنده بازگو مي كند. او توضيح مي دهد كه چگونه سينگلتون در زندان واواك به ميل خود رفت و آمد مي كرده و با مقامات و پرسنل زندان گفتگو مي نموده است. اين پارلمانتر متوجه مي شود كه هموطنش براي واواك كار ميكند. اقاي وين گيريفيت ميگويد:" بسيار عجيب بود که سينگلتون در زندان فرزند کوچکش را نيز با خود داشت. وي با آزادي به همه جا رفت و آمد ميکرد و با مسئولين زندان در ارتباط بود."ابراهيم خدابنده طي نامه اي قبل از دستگيري اش  نوشته بود که وزارت اطلاعات با مادرش درباره استخدام مسعود خدابنده تماس داشته است
.در سال 2005 مسعود خدابنده و سينگلتون تلاش نمودند تا يک نشست در پارلمان براي دروغپراکني عليه مجاهدين بگذارند اما در نهايت به آنها اين اجازه داده نشد و به يک هتل رفتند.
ياداوري ميشود که در طو ل چهل سال فعاليت صدها هوادار و اعضاي سابق از رده هاي داخلي مجاهدين بيرون آمدند اما اغلب آنان همچنان با شرکت در گردهماييها و کمک مالي از مجاهدين حمايت ميکنند. ولي خدابنده تصميم گرفت که خود را در اختيار وزارت اطلاعات قرار دهد.
وي يک برنامه فشرده و گران با مسافرت به نقاط مختلف دنيا دارد تا همرزمان قديميش را تروريست و شستشوي مغزي شده و قاتل و شکنجه گر بخواند. اما هر گز رژيم و ترورهايش را به نقد نميکشد.
. همچنين براي اطلاعات بيشتر رجوع کنيد به  همكاري با ماموران ايراني در اروپا   اينجا افشاگري كميته ايرانيان بريتانيا در نوامبر سال 2008, 
 در كتاب« واواك در خدمت آيت الله ها»  اينجا   نوشته رئيس پيشين سازمان ضد جاسوسي فرانسه، استراتژي وزارت اطلاعات براي بهره برداري از برچسب تروريستي و شيطان سازي از مجاهدين در آمريكا بررسي شده و ازجمله آمده است: 
«واواك براي اثبات استراتژي خود روي دو محور عمل مي كند: تلاش براي نفوذ دادن ماموران خود به داخل اپوزيسيون و اول از همه سازمان مجاهدين و دوم تشكيل انجمن هاي مختلف تحت عنوان اپوزيسيون».
آقاي ايو بونه با ذکر نمونه اي از جمله به  «سازمان ديدبان حقوق بشر »مستقر در نيويورک که هدفمند و براي پيشبرد سياست سازش با رژيم ايران گرارش غرض آلودي بر اساس گفته هاي تني چند از محالفين و برديدگان از مجاهدين از جمله مسعود خدابنده تهيه کرده بود اشاره مي کند: 
«يك نمونه از اين عمليات نفوذ را مي توان در رابطه با سازمان ديدبان حقوق بشر ذكر نمود كه در نيويورك مستقر است و از شهرت بين المللي برخوردار است. مسئوليت اين كار را گري سيك (طرفدار نزديكي با حكومت مذهبي ايران) رئيس شوراي مشورتي سازمان ديدبان حقوق بشر در امور خاورميانه به عهده مي گيرد. او در همان روز يعني 18 مي 2005 دو ايميل به ليستي از گيرندگان موسوم به گلف 2000 “ Gulf 2000” ارسال مي دارد كه در آن اشاره به گزارش اين سازمان غيردولتي مي كند كه در همان روز منتشر شده است. در اين ايميل مي گويد كه سازمان مجاهدين مرتكب شكنجه و حتي زنداني كردن اعضاي خود شده است. گزارش 28 صفحه يي مبتني بر شهادت تلفني 12 “مخالف” سازمان مجاهدين مي باشد كه در ميان آنها مسعود خدابنده به چشم مي خورد كه نيازمند بررسي بيشتر است.
وي همراه برادرش ابراهيم در لندن مستقر بود كه وارد سازمان مجاهدين شدند. او با يك شهروند انگليسي، آن سينگلتون ازدواج مي كند. او كه توسط واواك عضوگيري شد در اواسط 1990 سازمان را ترك مي كند و از آن به بعد اقدام به افشاگري عليه روشهاي سازمان مجاهدين خلق و ارائه شهادتهاي مختلف مي كند.
اطلاعات دقيق تر بدست مي آيد كه نشان مي دهد مسعود خدابنده با همتاهاي خود نظير حقي در سنگاپور ملاقات مي كند و در كوالالامپور با مقامات بالاي واواك ديدار دارد. او همچنين يك سايت اينترنتي موسوم به ايران اينترلينك را به درخواست طرف حسابهايش برپا مي كند. او گاه به فرانسه نيز مي آيد جايي كه با فردي به نام آلن شوالرياس كه بيشتر در باره او صحبت خواهيم كرد، تظاهراتي را در اورسوراوآز در مقابل محل اقامت مريم رجوي برپا مي كند. جمعيتِ كمِ تظاهركنندگان به راحتي اجازه مي دهد كه سه نفر اصلي اين عمل شناسايي شوند وحتي از آنها عكس گرفته شود.
«واواك در خدمت آيت الله ها» مي افزايد: آن چه براي گري سيك دردسرآفرين است اين است كه مسعود خدابنده از ايميلش براي اشاعه حرفهاي بي پايه استفاده كرده و اطلاعات غلط ارائه مي دهد كه اين مشكل آفرين است. نمونه آن به شرح زير است: “اطلاعات زيادي در دست است كه حكايت از اين دارد كه مجاهدين مستقر در قرارگاه اشرف با بحران شديدي روبرو بوده و در آستانه فروپاشي مي باشند. اين اردوگاه صرفا به خاطر فضاي ترس و سركوبي كه رهبران مجاهدين ايجاد كرده اند، برپا مانده است. طبق آخرين اطلاعات دريافتي اگر پرچم صليب سرخ جايگزين پرچم ارتش آمريكا شود بيش از هشتاد درصد افراد آن را به سمت پايگاه شمالي ترك خواهند كرد”. اما نويسنده [ايو بونه] كه در نوامبر 2008 به همراه ژيل پاروئل رئيس سابق كانون وكلا به اشرف سفر كرده است مي تواند تاييد كند كه چنين چيزي نبوده است. او همچنين با نمايندگان كميته بين المللي صليب سرخ ملاقات نموده است.
يك شخصبت بي طرف نظير كلنل ديويد فيليپس، فرمانده تيپ پليس نظامي در اشرف در سال 2004 شهادت مي دهد كه از ژانويه تا دسامبر2004 «چندين گزارش درباره شكنجه، سلاحهاي مخفي و افراد بازداشت شده برخلاف ميل خود به وسيله رهبري مجاهدين خلق رادريافت نمودم. من به واحدهاي خود دستور انجام تحقيقاتي درباره اين اتهامات صادر كردم. درموارد متعدد نيز خودم شخصاً تيمهاي تحقيق را طي بازديدهاي غير مترقبه در تاسيسات سازمان مجاهدين، جايي كه گفته مي شد بد رفتاريها روي داده است، هدايت كردم. طي اين دوازده ماه به هيچوجه نتوانستيم هيچ گونه سند معتبر كه بتواند اتهامات اخير در گزارش ديدبان حقوق بشر را تاييد كند به دست آوريم».
راجع به سياست زد وبند با رژيم آخوندها عليه مقاومت و عملكرد وزارت اطلاعات در فرانسه، در كتاب واواك درخدمت آيت الله ها ازجمله آمده است: شيراك درسال 2003دستور موج دستگيري بزرگ 17 ژوئن را صادركرد و د اس تا آنجا پيش رفت كه از سالهاي2000 با واواك رابطه برقرار نمود، امري كه در زمان رياست جمهوري فرانسوا ميتران غير قابل تصور بود. . . . 
واواك با موج به پيش مي رود. . . . واواك ابتكارات را براي محكم كردن مواضع رسمي و دسترسي به اين هدف نهايي كه از دور خارج كردن سازمان مجاهدين است تشديد ميكند. به اين منظور، دم و دستگاه پايه اي خود در سفارت در پاريس را تقويت مي كند، از يك طرف انجمنهاي پوششي ايجاد مي كند، از طرف ديگر و بالاخره، تظاهرات ضد مجاهدين سازماندهي و ترتيب مي دهد. . . 
محمد حسين سبحاني يك مأمور واواك در کادر ماموريتي جديد، در چند تظاهرات در اور سور اواز در حومه پاريس شرکت مي کند. سپس آنها عليه اعضاي شوراي ملي مقاومت ايران که در پي عمليات 17ژوئن 2003 تحت پيگرد قانوني قرار گرفته اند شهادت مي دهند. . . . 
در تفاوت با اقداماتي که واواك در گذشته انجام مي داد و کارهاي مأمورانش را از خارج کشور هماهنگ مي کرد، وزارت اطلاعات سيستم فرماندهي اش را در داخل ايران متمرکز مي کند. افسران و ماموران وزارت اطلاعات که در اروپا مستقر هستند به تهران فرا خوانده مي شود و دستور العملها را مستقيما در آن جا دريافت مي کنند. به منظور براه انداختن مجدد فعاليتهاي وزارت اطلاعات، در ژوئن 2008 احسان نراقي از فرانسه، مسعود خدابنده از انگلستان و محمد حسن راستگو از آلمان به ايران فرا خوانده مي شوند. . . 
فرانسه در کانون تارعنکبوتي قرار دارد که ماموران وزارت اطلاعات بطور خستگي ناپذير دور مقاومت مي تنند. رژيم ملاها همه توانمنديهايش براي اقناع و و فريبکاري را بکار مي گيرد تا اين که کشور ما نقش اين تارعنکبوت را بازي بکند.

آقاي حسن داعي نويسنده و محقق مقيم آمريکا نيز که در سالهاي اخير يک کارزار گسترده  افشاگرانه حقوقي  را دراين کشور بر عليه لابي هاي رژيم ايران شروع کرده است  طي يک مطلبي که در سايت «فروم ايرانيان در آمريکآ» اينجا  به رشته تحرير درآورده است با انتشار مدارک مستدلي که در جريان دادگاه بر عليه« سازمان ناياک » و مسئول آن تريتا پارسي به دست آورده بود به رابطه بين تريتا پارسي و مسعود خدابنده و زن وي آن سينگلتون پرداخته و مدارکي دل بر پرداخت پول از سوي تريتا پارسي به آن سينگلتون را منتشر کرده است : 
«در يک ايميل ديگر اينجا  پارسي طرح خودش براي بستن قرارگاه اشرف و دستگيري رهبران مجاهدين را مطرح مي کند. تريتا پارسي کارزار گسترده اي را براي نگهداشتن مجاهدين در ليست تروريستي و بستن کمپ اشرف و دستگيري مجاهدين انجام ميداد. ..وي در اين زمينه با مسعود خدابنده و همسرش آن سينگلتون همکاري مي کرد. تصوير زير فتوکپي چک پرداختي پول توسظ تريتا پارسي به آن سينگلتون مي باشد.
  
همچنين قرار شده بود که سازمان ناياک براي اين دونفر در کنگره آمريکا جلسه سخنراني بگذارد که عليه مجاهدين صحبت کنند. اما وزارت امنيت آمريکا بنا به گزارشاتي که در مورد رابطه اين زن و شوهر با وزارت اطلاعات ايران در دست داشت از سفر آنها به آمريکا جلوگيري کرد و اجازه ورد به آنها نداد.
تريتا پارسي از کمک و همگامي دائمي بعضي از وابستگان وزارت خارجه آمريکا که بدنبال سازش با رژيم ايران هستند برخوردار مي باشد.»

در سالهاي اخيرنيز که دولت عراق براي خلاص کردن رژيم ملايان  ايران از کابوس اپوزوسيون متشکل و قدرتمند ايراني مستقر در کمپ اشرف به نيابت از ولايت فقيه در تهران فشار و تجاوزات ضد انساني خود را به عليه ساکنان اين کمپ شدت بخشيده است،  خدابنده و زنش  چندين بار به عراق مسافرت کرده وضمن شرکت در شوهاي ترتيب داده شده وزارت اطلاعات درمقابل در ورودي کمپ اشرف با شرکت ماموران اعزامي اين وزارت تحت عنوان« خانواده هاي مجاهدين»  به همکاري هاي گسترده با مقامات و نيروهاي امنيتي عراق وابسته به نخست وزيري عراق ـ که در وابستگي عقيدتي و سياسي اش به ولايت فقيه ايران جاي هيچ گونه شک و شبهه اي وجود ندارد و خود مقامات آن دولت  نيز بطور علني در مقابل دوربين هاي تلويزيون به آن اعتراف کرده اند ـ  با قاتلان همان باصطلاح زندانيان کمپ اشرف نشست و برخواست هاي متعددي انجام داده وبا بوسيدن دستان خونين آنان همگامي و همراهي خودشان را با رژيم ايران و وزارت اطلاعات و نيروهاي مزدور عراقي وابسته به ولايت فقيه در نابودي اپوزوسيون مشروع و پايدار اين رژيم نشان  دادند.(رجوع شود به وبلاگ شخصي خدابنده)



گستره همکاري و همگامي اين فرد و همسرش با ارگانهاي مختلف رژيم ايران از جمله تلويزيون انگليسي زيان رژيم ايران بنام <پرس تي وي» آنقدر گسترده است که  نيازي به افشاگري گسترده اي نيست. وي با موضعگيريهاي باصطلاح دموکراتيک و ضد خشونت طلب خود عملا دستان خونين ملايان جنايتکار در ايران مي شويد و قربانيان اين رژيم را باعث و باني خشونت بکارگرفته شده از سوي رژيم معرفي مي کند.
در نوشته ديگري به  يکي ديگر ازعوامل فعال رژيم ملايان در شبکه هاي مجازي خواهيم پرداخت.








عكس صفحه فيس بوك مامور وزارت اطلاعات رژيم ايران مسعود خدابنده
در بر گرفته شده از وبلاگ "عمو رفتگر پیر"