۱۳۹۱ آذر ۵, یکشنبه

سی.ان.ان: تا حل و فصل بن بست اتمی رژيم ايران چند ماه بيشتر باقی نمانده است

سی.ان.ان.
تلويزيون سی.ان.ان گزارش داد، بحران غزه توازن قدرت در منطقه را دگرگون کرده و بعد از اين واقعه، نقش رژيم ايران، به طور قابل ملاحظهای، تضعيف شده است.

سی.ان.ان افزود صرف نظر از اين که آتش بس چگونه پيش برود، اين درگيری تا همينجا هم، توازن قدرت در منطقه را دگرگون کرده است و گنبد آهنين صدها راکت شليک شده از غزه را در آسمان منهدم کرد.
ورود و نحوه عملکرد محمد مرسی رئيس جمهور مصر موجب شد که وی از يک سرمايه سياسی، هم در دنيای عرب و هم در آمريکا، که خيلی به آن نياز داشت، برخوردار شود.

نيويورک تايمز نيز نوشت بحران غزه جديدترين صحنه از يک نمايش زورآزمايی نوبه يی بود. بنا به گفته مقامات آمريکا يک دستور کار استراتژيک ديگر در اين ميان معلوم شد يعنی اين درگيری تمرينی، برای هر گونه رويارويی آينده با رژيم ايران بود.
اين روزنامه افزود: رئيس جمهور آمريکا گر چه با نخست وزير اسراييل در تاکتيک اختلاف نظر دارد اما روشن ساخته اند که زمان کوتاه است و احتمالاً چند ماه بيشتر باقی نمانده تا مسأله بن بست اتمی رژيم ايران حل و فصل شود.

ضربه شهادت ستار بهشتی به طرح آرامش خامنه ای

AddThis Social Bookmark Button

ستّار بهشتی متولد ۱۳۵۶ کارگر و وبلاگ‌نویس،  در تاریخ ۹ آبان ماه ۱۳۹۱ توسط پلیس فتا به اتّهام "اقدام علیه امنیّت ملی از طریق فعالیت در شبکه اجتماعی و فیس بوک دستگیر شد. او در  بازجویی به شدت از سوی پلیس فتا شکنجه و در ۱۳ آبان ۹۱ به شهادت رسید و در گورستان رباط کریم (محل زندگی‌اش) به خاک سپرده شد.
شهادت در زیر شکنجه در رژیم خمینی چیز جدیدی نیست و سابقه ای به طول عمر این رژیم دارد و اغراق نیست که گفته شود هزاران مجاهد و مبارز در این ۳۳ سال در زیر شکنجه شهید شده اند. اما در این ۳۳ سال باندهای رژیم علیرغم سگ دعواهای جناحی و باندیشان، در پوشاندن و ماست مالی کردن این جنایات، با هم هماهنگ عمل میکردند. و افشای این جنایت مرز سرخی در این رژیم بود. بطوریکه وقتی آقای منتظری به قتل عامها اعتراض کرد، از قائم مقامی خمینی عزل شد. در حالیکه کروبی فقط اشاره به کهریزک کرد، هنوز هم یکی از گناهان نابخشودنی او بحساب میاید.
تلاش خامنه ای در جلسات درونی که گوشه ای از آن نیز در علن مطرح شده در یکماه اخیر این بوده که تکه پاره شدن نظامش  مهار کند، تا آنجا که مجبور شد برای جدی گرفتن حرفهایش در جلسات خصوصی، در علن اعلام کند که علنی کردن تضادهای سران سه قوه با هم “خیانت“ است.
وزارت اطلاعات رژیم هم اخیرا با دادن یک بریف درونی مطرح کرده که تنها راه یک مذاکره  “برد، برد“ با آمریکا از وحدت درونی جناح ها و سران نظام میگذارد.
در یک همچون شرایطی خامنه ای با شهادت ستار بهشتی در شکنجه گاهایش میشود. و علیرغم تمامی توصیه های خامنه ای برخلاف ۳۰ سال گذشته، از بسیجی ها تا سران جناح های رژیم، مرز سرخ رد میکنند و یکی پس از دیگری بطور علنی به صحنه میایند و آنچه را که نباید بگویند مطرح میکنند
جوشش خون شهید ستار  بهشتی در ۱۶ روز گذشته، (علیرغم تمام تلاشی که همچنان برای حفظ مرز سرخ ها در این جنایت و ماست مالی کردن آن میشود) باندها از آن برای تسویه حساب باند خود استفاده کرده و میکنند، یعنی عملا مرز سرخ را شکسته و می شکنند و این نقطه مهم و کیفی در روند رشد تکه، پاره شدن رژیم است.
در مجلس رژیم باند حداد عادل که در فراکسیون اصولگرایان جمع شده اند، در انتقام از لاریجانی که سئوال از احمدی نژاد را به جریان انداختند، از این فرصت برای ضربه به لاریجانی ها به صحنه آمدند.
احمد توکلی از سران این باند در سخنرانی علنی اش در مجلس در ۲۱ آبان ۹۱ پرده را کنار زد و گفت: “دولت‌های خارجی در این باره غوغا به پا کردند چرا وزارت خارجه و دستگاه قضایی در این خصوص توضیح نمی‌دهند، مرگی اتفاق افتاده و باید توضیح داده شود.“
بدنبال احمد توکلی محمد دهقان تنها عضو هیئت رئیسه مجلس از باند حداد عادل در جلسه علنی مجلس در ۲۱ آبان ۹۱ گفت: “متاسفانه نیروی انتظامی در گذشته هم رفتارهایی داشته که منجربه مخدوش شدن آبروی نظام و سوءاستفاده رسانه های بیگانه شده است. طبق قانون از زمانی که زندانی به حکم مرجع قضایی بازداشت می شود هر اتفاقی که برای زندانی بیفتد بازپرس مربوطه و بویژه دادستان باید پاسخگو باشند. اگر با برخی از قضات متخلف در مورد کهریزک و برخی دیگر از موضوعات برخورد قضایی محکمی صورت می‌گرفت و به متهمان در همین خصوص توسط برخی دولتمردان جایزه داده نمی شد امروز این اتفاق تلخ رخ نمی داد.“ محمد دهقان در این ماجرا علاوه بر اینکه آخوند صادق لاریجانی و قوه قضائیه را زیر ضرب برد، به احمدی نژاد هم که قاضی جلاد مرتضوی را معاون خودش کرده است یک لگ زد.!
حسن بخشایش اردستانی نماینده باصلاح مستقل مجلس در این فضای ایجاد شده وارد صحنه شد و ۲۴ آبان ۹۱ بطور سربسته گفت: چرا در کشور ما زندانیان سیاسی باید عمودی به زندان برده شوند و افقی بازگردانده شوند؟"
احمدی نژاد بخاطر اینکه خامنه ای به سران سه قوه گوشزد کرده بود که جنگ و دعواهایش با هم را به رد مرز سرخ جنایت در زندانها گسترش ندهند، شخصا خودش تاکنون در مورد این جنایت در دستگاه قضائی رژیم سکوت کرده است ولی از طریق عوامل مشائی یک سیلی محکم به آخوند لاریجانی بازوی جنایت های خامنه ای زد. محمدرضا تقوی فرد، مدیر مسوول روزنامه خورشید (روزنامه وابسته به مشائی) با شبکه ایران (از رسانه های وابسته به دولت) در ۲۴ آبان ۹۱ مصاحبه کرد و گفت: “حدود یک ماه قبل رییس‌جمهور در نامه‌ای از تصمیم خود برای بازدید از زندان اوین خبرداد و در مقابل به سیاسی کاری و تلاش برای حمایت از آقای جوانفکر متهم شد، در حالی که امروز حکمت تصمیم آقای احمدی‌نژاد برای بازدید و سرکشی به زندان‌ها روشن شده است“. وی با تاکید بر اینکه امروز ثابت شده است که تشخیص رییس‌جمهور برای بازدید از اوین صحیح بوده است، گفت: “وزیر دادگستری دولت دهم پیش‌تر رییس کل سازمان زندان‌های کشور بوده و رییس‌جمهور در مشورت‌های خود به درستی این نقطه آسیب‌پذیر را تشخیص داد. من یقین دارم اگر رییس‌جمهور همان موقع به اوین می‌رفت، امروز شاهد مرگ دردناک این شهروند ایرانی نبودیم. “
آخوند صادق لاریجانی در برابر این ضربه تاب تحملش را از دست داد، و این افشاگری را وقیحانه خواند و در ۲۸ آبان ۹۱ با شکایتنامه از  دادستان عمومی و انقلاب تهران محمد رضا تقوی فرد را برای گوشمالی به دادگاه احضار کرد.
باند علی لاریجانی برای جلوگیری از این افشاگریها و کنار رفتن پرده ای از بیشمار جنایت این رژیم در ۳۳ سال گذشته، بمیدان آمد. سرتیپ پاسدار منصور حقیقت پور که از فرمانده هان شاخه تروریستی نیروی قدس بوده و حال معاون کمیسیون امنیت رژیم و از فراکسیون رهروان ولایت (حامی علی لاریجانی) شده است، در ۱۸ آبان ۹۱ اعلام کرد که "در خصوص ستار بهشتی مساله به گونه‌ای نیست که از سوی کمیسیون نیاز به ورود باشد!“ اما بعداز استارت افشاگری توسط احمد توکلی در ۲۱ آبان در مجلس، علاء الدین بروجردی رژیم کمیسیون امنیت رژیم آخوندی در مجلس وارد صحنه شد و گفت:: پیگیری مرگ این وبلاگ‌نویس به کمیته امنیت کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس واگذار شده‌است که ریاست آن بر عهده محمدرضا محسنی‌ثانی است.  بروجردی گفت  امروز جلسه کمیسیون امنیت ملی مجلس با حضور مسئولان ناجا برگزار شد بروجردی افزود که آثاری از ضرب و شتم در بدن بهشتی دیده نشده است.! “
جالب است که ۲ ساعت بعداز پخش این خبر آخوند محسنی اژه سخنگوی قوه قضائیه در مصاحبه ای گفت: “پزشکی قانونی تایید کرد که ۵ نقطه از جسد ستار بهشتی "از جمله ساق پا، دست، پشت کتف و یکی از ران‌های او" دارای علامت کبودی بوده‌است.“ (دروغگوها وقت نکردند با هم هماهنگ کنند!)
محمدرضا محسنی ثانی که رئیس این کمیته شد، در ۲۲ آبان ۹۱ بعداز اولین جلسه ای کمیته با سران نیروی انتظامی (آمرین این جنایت) گفت: «احتمال اینکه ستار بهشتی به مرگ طبیعی مرده باشد وجود دارد... هیچگونه استنادی که بتوان به آن تکیه کرد در این رابطه که قصور و تقصیری از جانب ماموران وجود داشته باشد به نتیجه نرسیده است.»
اما علیرغم اینکه علاء الدین بروجردی که منکر آثار شکنجه شده بود و محسنی ثانی که شهادت را تکذیب کرد، چنانکه در بالا گفته شد، نمایندگان باند دیگر آنرا به پشیزی نگرفتند و به آن دامن زدند. و جنگ درون باندها همچنان ادامه دارد!

سرنوشت یک بنای تاریخی در رژیم آخوندی: گور دختر"منتسب به مادر یا خواهر کوروش کبیر"

سرنوشت یک بنای تاریخی در رژیم آخوندی: گور دختر

AddThis Social Bookmark Button
در کشورهای همسایه و برخی از کشورهای در حال توسعه که بدنبال نمایش قدمت و تمدن خود هستند، شاید اگرکلبه خرابه ای با ۲۰۰ سال قدمت پیدا کنند آن را هم تبدیل به یک مکان گردشگری و شناسنامه قدمت آن سرزمین بکنند.
در جنوب ایران در مرز استانهای فارس و بوشهر و اطراف شهرستان تنگ ارم ، مقبره ای وجود دارد به اسم گور دختر منتسب به خواهر بزرگ یا مادر کورش بزرگ ! مسلما قدمت این بنا در حدود ۲۵۰۰ سال می باشد و شباهت بسیار زیادی به مقبره پاسارگاد دارد اما پیدا کردن این مقبره باستانی بسیار سخت می باشد ! زیرا که این مقبره در یک روستای کوچک میان خانه های روستایی و بدون هیچ گونه محافظتی رها شده ، هیچ گونه حصار ، دورچین ، جدول یا حتی سیم خاردار هم بدور آن نیست شما می توانید با خودرو خود تا کنار آن بروید یا اگر دقت نکنید به آن برخورد کنید چون چراغی هم برای روشنایی آن وجود ندارد. تیر برق روستا در سه متری آن فرو رفته و اصلا انگار که این بنا وجود ندارد.
شاید بهتر بود اداره میراث فرهنگی استان بوشهر و سازمان میراث فرهنگی گوشه چشمی هم به این مقبره ۲۵۰۰ ساله منسوب به خانواده بنیانگذار کشور ایران می کرد تا هم رسالت اصلی خود ( حفظ میراث فرهنگی ) را انجام داده باشد هم به توسعه گردشگری آن محل کمکی کرده باشد ! البته اگر قرار باشد با بد سلیقگی دور آن دیوار زشتی بکشند و منظره آن را هم خراب کنند و با جذب مردم زباله اطراف آن بریزند ، بهتر است اصلا کاری نکنند ولی این شرایط برای من به عنوان یک عکاس اصلا بد نشد زیرا بر طبق قانونی عجیب ، مامورین میراث فرهنگی با دیدن دوربین مقداری بزرگتر از کف دست ، مزاحم عکاس شده و عکاسی را از بناهای تحت پوشش میراث ممنوع اعلام می کنند !اما در این محل هیچ کس نبود و من براحتی از مقبره عکاسی کردم ، شاید خدای نکرده فردا در تاریکی شب کامیونی به این مقبره برخورد کرد و عکسهای من آخرین عکسهای ثبت شده از این بنا بودند
راستی : گور دختر در سال ۱۳۷۶ با شماره ۱۸۹۷ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.