وزارت اطلاعات آخوندى به شکست تلاشهايش براى انهدام تشکيلات مجاهدين اعتراف مىکند

سازمان مجاهدين خلق ايران

رژيم آخوندى در اوج استيصال و درماندگى، پس از هفت سال بمباران و توطئه و آدمربايى و انفجار و حمله به اشرف و اعزام مزدورانش درپوشش خانواده براى کشتار مجاهدان اشرف، در جمعبندى اطلاعات آخوندها از اقداماتى که عليه اشرف جريان دارد اعلام کرد:

«تا زمانى که تشکيلات و ديسيپلين تشکيلاتى مجاهدين بر شکل و محتوا، اين‌چنين باقى بماند، هر گونه تغيير و از جمله گسست مناسبات و روابط بين بدنه و راس تشکيلات، غيرممکن خواهد بود».

وزارت بدنام اطلاعات آخوندها که خوابهاى پنبه دانه خود را براى انهدام تشکيلات مجاهدين با به خدمت گرفتن امکانات ۱۲ کشور ديگر طى ۷ سال گذشته برباد رفته مىبيند، اکنون ناگزير جمعبندى خود را در يکى از سايتهاى شناخته شده وزارت بدنام به نام «لامجاهدين» تحت عنوان «نشستهاى درون تشکيلاتى مکانيزم بازدارنده تعيين تکليف» در اختيار عموم مزدوران خود گذاشته است:

اطلاعات بدنام آخوندى مىنويسد: «در اين نشستها که با حضور غيرمستقيم مسعود رجوى برگزار مىشود، با موضوع مقاومت در نگهدارى اشرف، بر شيوههايى که منجر به عقبنشينى نيروهاى پليس عراق گرديد، تاکيد مىشود. … بازخوانى چندين باره آنها را جهت تنظيم رابطه و اقدامات بعدى ضرورى مىکند.

… تا زمانى که تشکيلات و ديسيپلين تشکيلاتى مجاهدين بر شکل و محتوا، اين‌چنين باقى بماند، هر گونه تغيير و از جمله گسست مناسبات و روابط بين بدنه و راس تشکيلات غيرممکن خواهد بود…
مهمترين بخش اين اتفاق حضور ولو غيرمستقيم مسعود رجوى در اين نشستها است…
نکته مهمتر نوع ارتباط مسعود با اعضاى نشست است…
حتى احساس نزديکى اين ظرف به مسعود در نوع خود تضمين کننده و تعيين کننده خواهد بود…

آنچه اما بيشتر بايد در کانون توجه قرار بگيرد شيوه مقابله و خنثىسازى اين مکانيزم در درون تشکيلات رجوى است. در واقع مقامات عراقى براى اعمال هر گونه تغيير و جابجايى ناگزير بايد ابتدا به ساکن نسبت به اين مکانيزمها و روشها اشراف و آگاهى کافى و وافى داشته باشند تا بتوانند به تناسب چنين صورت مسألهاى راهحل آن را پيدا کنند… چاره و راهى جز گسست رابطه ميان راس و بدنه و بدنه با سطح هرم فرضى تشکيلات نمىتوان متصور شد.

اين در حالى است که بر اساس شواهد و قرائن کماکان ارتباطهاى مستقيم و بىواسطه راس با بدنه و سطح به قوت خود باقى است، … تا زمان امکان برگزارى اين نشستها هيچ اتفاقى نه در مناسبات سازمان و نه در ماهيت روابط آنها رخ نخواهد داد. تصاوير تلويزيون مجاهدين نشان مىدهد مسعود رجوى چگونه کماکان در حال مغزشويى و تخدير ساکنين اشرف است…»

***

سخنگوى مجاهدين: بالاترين گواهى اصالت و حقانيت، از زبان دشمن

سخنگوى مجاهدين در اسلو، درباره اعتراف هاى بىدنده و ترمز احمدىنژادى و ولىفقيه ارتجاع، نسبت به استحکام تشکيلات مجاهدين، بهعنوان نمونه بىنظير پايدارى در تاريخ معاصر، که بيش از ۷ سال است ادامه دارد، گفت:

بورشدن و تعبير واژگونه خوابها وتوافقات دوجانبه و چند جانبه ولىفقيه ارتجاع و مزدوران هفت رنگ ولايت عليه مجاهدان اشرف که اکنون در منتهاى درماندگى بر نوع و ماهيت رابطهى مسعود با مجاهدان اشرف، انگشت مىگذارند، بالاترين گواهى اصالت و حقانيت، از زبان دشمن و مهر ابطال بر تمامى دعاوى پيشين رژيم در مورد تشکيلات مجاهدين است.

همان گوهر درخشانى که همه بازديد کنندگان از اشرف را در سالهاى گذشته به شگفتى و تحسين واداشته و اشرف را بهگفته اساتيد و متفکران عرب و اروپايى به دانشگاه و مکتبى درس آموز براى آزادگان اين بخش از جهان تبديل کرده است.

بهگفته مجاهدان اشرف، اينهمه، ناشى از انقلاب ايدئولوژيکى مريم رهايى در درون اين سازمان مىباشد که باطل السحر همه توطئههاى ارتجاع و نيروى تروريستى قدس و گشتاپوى آخوندها در عراق و ديگر کشورهاى جهان عليه مجاهدين است. بهخصوص که رژيم آخوندى ۷ سال پيش در قضاياى ۱۷ ژوئن در فرانسه نيز به چشم ديده است که به قول خودش «قطع سرو بدنه» نتيجه معکوس مىدهد و به يارى هموطنانمان در سراسر جهان آخوندها و پشتيبانان و مزدوران آنها را بر جاى خود ميخکوب مىکند.

رهبر مقاومت هفت سال پيش، قبل از شروع جنگ در عراق، در اسفند ۱۳۸۱ گفت:
«هيچ کس بيش از ما به خطراتى که از هر سو ما را در بر گرفته احاطه و اشراف ندارد. اما عزم جزم کردهايم تا اگر زمانه صد بار از اين هم خطيرتر و پرفتنهتر باشد با تأسى به پيشواى آرمانىمان درسهاى جديدى از مقاومت و ايستادگى عرضه کنيم. ارتش آزادىبخش، اين سرمايهٴ عظيم ملت ايران چون کوه، استوار و سرفراز ايستاده است.
- بارخدايا، اين قهرمانان و اين پاکبازان را در کنف حمايت خود بگير.
آنها را هر روز شکوفاتر و پرقدرتتر کن.

آنان که به تبعيت از پيشوا و فرمانده تاريخىشان حسين بن على در کشاکشها، درمحنتها، در ابتلائات، و در آزمايشات مشتاقتر، جانانه تر، دست افشان، پاکوبان و غزلخوانان، در آستان حسين و على فرود مىآيند. بارخدايا چنان کن که در ميان شر و بدى، بهرغم خواب و خيال آخوندها، بتوانند خير عظيم بدروند».