سلام بر مبشر رهایی و رحمت و منادی مهر و عطوفت
هر سال یک شب، نور شمعها، صدای دلانگیز ناقوسها و طنین زیبای ترانههای مذهبی، درهم میآمیزند، تا تولد خجسته عیسی مسیح را گرامی بدارند. تولد نوری که در دل تیرگی قرنهای دور، درخشید. ناقوسی که برای عشق و عدالت بهصدا درآمد و ترانهیی که نغمه تکامل و کرامت انسان را در گوش جان بشریتِ سرگشته، طنینانداز کرد.
در عید میلاد، دستها بهیکدیگر فشرده میشوند. قلبها بههم نزدیکتر میشوند، دیدارها تازه میگردند و هدیهها بهنشانه محبت، رد و بدل میگردند. چرا که محبت و برادری و رحمت، ارمغان عیسی (ع) برای بشریت بود.
در عید میلاد مسیح، کاجهای سبز را بهخانه میآورند و چراغانی میکنند. نشانهیی ازپیروزی حیات و سرسبزی در دل زمستان افسرده مرگزای.
مگر عیسی مسیح نبود که با نفسش، زندگی را بر مرگ چیره نمود و با کلامش، زمستان روح انسانها را بهبهار سرسبزی و شکفتگی گوهر انسانی مبدل کرد؟
پیامبر بزرگی که با تولدش در چنین روزی تاریخ بشریت را ورق زد، پیام مجسم رهایی و یگانگی بود.
اولین کلماتی که او در حیاتش بهزبان آورد، توحید بود و خیر و برکت و تبری جستن از شقاوت و ستمگری. و هنگامی که مادرش مریم عذرا که وجودش یکی از فرازهای تابناک تاریخ انسان است، بهخاطر بهدنیاآوردن مسیح، آنچنان در معرض تیرهای تهمت و افترا و فرافکنی مرتجعان و دینفروشان قرار گرفته بود که جز روزه سکوت، چارهیی نیافت، عیسیمسیح بهگونهیی معجزهآسا بهسخن آمد و با اعلام هویت و پیامبری و رسالت رهاییبخش خود بر پاکی و مقام و مرتبت مادر مقدسش نیز گواهی داد:
والسّــلام عـلّی یوم ولدت و یوم اموت و یوم ابعث حیا.
درود برمن، روزی کهزاده شدم، روزی که بمیرم و روزی که دیگربار زنده و برانگیخته شوم.
حضرت عیسی (ع)، پیام آسمانیش را ـکه پیام آزادی وبرادری و پیام امید و روشنایی استـ با پذیرش انواع شداید و سختیها بهمردم رساند. او، یاران و پیروانش را بهفداکاری و ازخودگذشتگی برای تحقق آزادی و صلح و عدالت فرامیخواند و میگفت: هرکس بهخاطر اسم من، خانهها یا برادران یا خواهران یا پدر یا مادر یا زن یا فرزندان یا زمینها را ترک کرد، صدچندان خواهد یافت و وارث حیات جاودانی خواهد شد.
اما، نخستین کسی که در مسیر فداکاری و گذشتن از همهچیز برای تحقق این آرمانهای مقدس، قدم نهاد، مادر عیسی، حضرت مریم عذرا علیهاالسلام بود. بانویی مطهر، که بار این رسالت را حتی قبل از تولد حضرت عیسی (ع) بهدوش کشید و رسالت رهاییبخش خود را با شجاعت و مقاومتی مافوق تصور بهانجام رساند. زنی که قرآن مجید از او در شمار بزرگترین منادیان یگانگی و راهگشایان رهایی انسان یاد میکند و برایش منزلتی مانند پیامبران بزرگ توحید قائل میشود. زنی که نه فقط در میلاد مسیح و ظهور مسیحیت بلکه در گسترش و ادامه تاریخی پیام رحمت و رهایی دیگر پیامبران توحید، نقش ویژهیی داشته است.
مسیح، مبشر رهایی فرزند انسان اگر نسبت بهمحرومان و کوبیدهشدگان، همه مهر و عطوفت بود، اما بههمان اندازه با ستمگران و درندگان انسانها و با دجالان و دینفروشان سر ستیز داشت و با آنان جز با خشم و کین سخن نمیگفت. در بیتالمقدس وقتی که سران کاتبان و فریسیان ریاکار از جمعیتی که دل بهپیام عیسی (ع) داده بودند، بهوحشت افتاده او را مورد غضب و اعتراض قرار دادند؛ عیسی با بانگی که طنینش علیه دینفروشی و دجالگری تا جاودان بهگوش خواهد رسید، بر آنها فریاد زد: ای ماران و افعیزادگان چگونه از عذاب جهنم خواهید گریخت.
گزیدهیی از سخنان عیسی مسیح (ع)
«… چه دشوار است که ثروتمندان بهملکوت خدا وارد شوند. زیرا گذشتن شتر از سوراخ سوزن آسانتر است از دخول ثروتمندی در ملکوت خدا…» انجیل لوقا ـ 18
«اسلحه تام خدا را بردارید، تا بتوانید در روز شریر مقاومت کنید و همه کار را بهجا آورده بایستید. پس کمر خود را به راستی بسته و جوشن عدالت را در برکرده بایستید… و بر روی این همه، سپر ایمان بکشید که با آن بتوانید تمامی تیرهای آتشین شریر را خاموش کنید و خودِ نجات، و شمشیر روح را که کلام خداست بردارید…» (از رساله پولس رسول به افسسیانـ باب 6)
«از کسانی که جسم را میکشند ولی قادر به کشتن جان نیستند، نترسید». انجیل لوقا ـ 11
«روح خدا در من است، زیرا که مرا مسح کرد تا فقیران را بشارت دهم و مرا فرستاد تا شکستهدلان را شفا بخشم و اسیران را به رستگاری و کوران را به بینایی موعظه کنم و تا کوبیدگان را آزاد سازم». انجیل لوقاـ 4
«خوشا بهحال زحمتکشان برای عدالت، زیرا که ملکوت آسمان از آن ایشان است». انجیل متیـ 5
«بپرهیزید از کاتبانی که خرامیدن در لباسهای دراز را میپسندند و سلام در بازارها و صدر کنائس و بالا نشستن در ضیافتها را دوست میدارند و خانههای بیوه زنان را میبلعند و نماز را به ریاکاری طول میدهند. اینها عذاب شدیدتر خواهند یافت». انجیل لوقا. 20 و 47
«وای بر شما ای کاتبان و فریسیان ریاکار، وای بر شما نیز ای فقیهان، زیرا که بارهای گران بر مردم مینهید و خود بر آنها یک انگشت هم نمیگذارید… حکمت خدا نیز فرموده است که به سوی ایشان انبیا و رسولان میفرستم؛ و بعضی از ایشان را خواهند کشت و بر بعضی جفا خواهند کرد. تا انتقام خون جمیع انبیا که از بنای عالم ریخته شد، از این طبقه گرفته شود. از خون هابیل تا خون ذکریا که در میان مذبح و هیکل کشته شد. بلی به شما میگویم که از این فرقه بازخواست خواهد شد». انجیل لوقاـ 12
«اینک بنده من، که برگزیدم و حبیب من، که خاطرم از وی خرسند است. روح خود را بر وی خواهم نهاد. تا انصاف را بر امتها اشتهار نماید… تا آن که انصاف را به نصرت در آورد و به نام او امتها امید خواهند داشت» انجیل متی ـ 12
«این قوم به لبهای خود مرا حرمت میدارند، لیکن دلشان از من دور است… پس بدیشان گفت که حکم خدا را نیکو باطل ساختهاید تا تقلید خود را محکم بدارید» انجیل مرقس ـ 7
«چون روزهدارید مانند ریاکاران، ترشرو مباشید. زیرا که صورت خود را تغییر میدهند تا در نظر مردم روزهدار نمایند… لیکن تو چون روزهداری، سرت را روغن بزن و صورتت را بشوی تا در نظر مردم روزهدار ننمایی…» انجیل متی ـ 6
«هرکه از شما بزرگتر باشد، خادم شماست و هرکه خود را بلند کند، پست گردد و هرکه فروتن شود، سرفراز گردد…
وای برشما ای کاتبان و فریسیان ریاکار که درهای ملکوت آسمان را بهروی مردم میبندید. خودتان وارد نمیشوید و طالبان ورود را مانع میشوید. وای برشما راهنمایان کور که پشه را صافی میکنید و شتر را فرو میبلعید. وای برشما ای کاتبان، از آنرو که بیرون پیاله و بشقاب را پاک میکنید و درون آنرا سرشار از جبر و ظلم میدارید. ای کاتبان ریاکار که چون قبرهای سفیده شده میباشید که از بیرون نیکو مینماید لکن درون آنها از استخوان مردگان و پلیدیها پر است». انجیل متی ـ 23
گذری به فرهنگ و شعر فارسی در پرتو میلاد مسیح (ع)
یلدا، شبی سیاه و بلند، که آبستن صبح روشن رهایی و شکوفایی است.
گفتهاند که فلسفه نامگذاری شب یلدا در فرهنگ ایرانی، آن است که مسیح پیامبر در این شب بهدنیا آمده است.
آوردهاند که کلمه یلدا که ریشه سریانی دارد و سریانی، از زبانهای دنیای باستان، یا زبان اصلی انجیل است و در سریانی، یلدا بهمعنی میلاد و مراد از میلاد، شب ولادت حضرت مسیح است و از اینرو ایرانیان، شب یلدا را با شب ولادت عیسی مسیح (ع) تطبیق دادهاند. شبی که با شب مرسوم و معمول میلاد مسیح نزد ملل دیگر 4شب فاصله دارد.
چنان که محققان در این باره گفتهاند، در ایران باستان، یلدا در اصل، جشن ظهور میترا یا مهر بوده و مسیحیان ایران، آن را در قرن چهارم میلادی، از آیین مهرپرستی ایرانیان گرفته و روز میلاد مسیح را با آن مقارن قرار دادند.
در ادبیات فارسی بهاین تقارن، اشارههای بسیار شده است و ازجمله، خاقانی شروانی گفته است:
سخنم بلندنام از سخن تو گشت و شاید
که درازنامی، از نام مسیح یافت یلدا
در شعر و ادبیات فارسی، یلدا اساساً سمبل سیاهی و بلندی است و هر پدیدهیی را که بخواهند با سیاهی و بلندی توصیف کنند یا وقتی که بخواهند بهیک دوران ظلمت و حاکمیت ظلم و جور اشاره کنند، از استعاره یلدا استفاده میکنند. سعدی گفته است:
همه برآن همه دردم امید درمان است
که آخری بود آخر، شبان یلدا را
و باز هم از سعدی است که:
برآی ای صبح مشتاقان اگر هنگام روز آمد
که بگرفت این شب یلدا ملال از ماه و پروینم
اگر چه در بیشتر این اشعار، شب یلدا طولانیترین و سیاهترین شبهاست، اما با خودش مژده برآمدن صبح، آمدن روز و طلوع خورشید را بههمراه دارد.
شب یلدا اگرچه شبی بلند و سرد و سیاه است. در دل همین شب و تیرگی، مسیح بهدنیا میآید و یلدا با خود بشارتی مسیحایی را بهصبحی روشن هدیه میکند.
وهمین منطق تاریخ و منطق حرکت هستی است، هر شبی بشارت صبح، هر دوران حکومت سیاهی و ظلمت، بشارت آمدن مسیحانفسی را دارد. و باز بهقول خاقانی:
همه شبهای غم آبستن روز طرب است
یوسف روز بهچاه شب یلدا بینند