وحشیگری در (اشرف)... و جسد آسیه جهان بیعملی را افشا میکند
مانند دهها کشته دیگر جسدش فریاد میکشد و با فریادش جهانیان را به کمک میطلبد که مرا بپوشانید، بپوشانید،
فریاد میکشد، و فریادش در قرارگاه اشرف و در کل عراق میپیچد، نجوای او با دو بالش به پرواز در میآید، و از جایی بجایی دیگر میرود، اما هیچ مروتی در این جهان نیست و هیچ شهامتی وجود ندارد. روزنامه الوطن قطر ۴ اردیبهشت نوشت، آسیه رخشانی نوجوانی است که به دست یک تک تیرانداز در چند روز پیش وقتی نیروهای مالکی به (اشرف) حمله کردند به جسد تبدیل شد، آنها با زرهیها و کلاشینکوفها و کلاهخودها و قیافههای خشن خود حمله کردند.
آسیه، دختری که درکالیفورنیا درس خواند، بعد از مدتی طولانی برای دیدار نزد خانوادهاش بود اما وقتی که با وحشیگری حمله کردند، تک تیرانداز مالکی در انتظارش بود. آسیه باور نداشت که چنین وحشیگری در این جهان رخ دهد، او عجله کرد که چشم دوربینش را باز کند تا حقارت قراردادهای ضدبشری را برای تاریخ ثبت کند، تا چگونگی تجاوز به قرارگاههای پناهندگان و چگونگی زیرپا قراردادن معاهدهها و قوانین و اخلاق و چگونگی اهانت بجانها را ثبت کند،
فلش دوربینش برق زد و با بیش از یک عکس و دو عکس، ترس عیان شد و فضاحت رسوا گشت، وقتی دوباره فلش برق زد چشم تک تیرانداز نیز برق زد و یک تیر و چند تیر شلیک شد و... آسیه با صورت بر زمین افتاد در حالی که دوربین اسطورهایاش در دستش بود.
تصورش میکنم، تک تیرانداز را، تصورش میکنم که با خود بینی لبخند میزند، چون که او یک دختر جوانی را شکار کرد که در دستش یک چشم سوم بود...
مالکی درگیر بودن جهان را شکار کرد چرا که از سیاستمدار گرفته تا خبرنگار همه مشغول حوادث منطقه عربی و انقلابها بودند. اما او با آنچه ایران را در عراق به خود مشغول کرده درگیر شد، میان آنچه ایران را در عراق به خود مشغول میکند مخالفین در (اشرف) هستند.
به قرارگاه با یک لشکر کامل حمله کرد و دستورات این بود که با وحشیگری بکشید، قبرها را نبش کنید و تدفین را مانع شوید، زخمیها را در حال فریاد کشیدن رها کنید، اجساد را با فریادهای کمک طلبانهای که ما را بپوشانید، بپوشانید، رها کنید، و... همچنان فریاد میکشند و جسد آسیه همچنان فریاد کمک خواهی میکشد اما دنیا همگی نه گوش دارد و نه وجدان!
آنچه در اشرف اتفاق افتاد و تا به الآن از قتل و وحشت و خرابی و زیر خاک کردن جنایت اتفاق میافتد همگی تحقیر وقیحانه کنوانسیون چهارم ژنو است که بر حمایت از پناهندگان تأکید میکند، آنچه در اشرف از قبیل ممانعت از دفن مردهها و اشغال قبرها رخ داد، تحقیر همه ارزشهای آسمانی و تحقیر همه قوانین و اخلاق مردم روی زمین است.
جسد آسیه همچنا فریاد بر میآورد و دوربین کوچکش در مقابل چشم جهانیان فریاد میکشد: به این وحشیگری و پستی نگاه کنید، و در وجدانش: مالکی گذشت، او هر روز از اینجا بسوی ایران، میگذرد!
Shame on maleki and khameni that will go to the bottom of hell very soon, shame on anybody that just watches and don’t do anything about this crime. Drood bar shoma ba in blog
پاسخحذف