يکی از احکام جمهوری اسلامی اين است که هرکس در برابر اين نظام عادل بايستد کشتن او واجب است. و زخمی اش را بايد زخمی تر کرد که کشته شود ...... اين حکم اسلام است. چيزی نيست که تازه آورده باشيم
مير حسين موسوی کيهان شماره 29 شهريور
استعمارگران میخواستند ملت ما را از هویت اسلامی خودش جدا کنند. این کار بهطور سازمانیافتهیی از کشور ما شروع شد و اثرات تخریبی بهجای گذاشت.
البته تنها سیاست اسلامزدایی نبود که در کشور ما پیاده میشد، همیشه حسابگریهایی هم برای آن وجود داشت مثل ناسیونالیسم.
زنده کردن استخوانهای پوسیده و ارزشهایی که بر پایه آنها نظام مملکت بهصورت جاودانه قلمداد میشد از مسایلی است که استعمارگران روی آن زحمت زیادی در کشور ما کشیدند.
کار بهجایی کشید که ما در عرصه فرهنگ و هنر یعنی در معماری می بایست از معماری دوران هخامنشی الگو میگرفتیم. ما برای اینکه بر این فاجعه فایق بیاییم شهید مطهری، شهید مفتح، شهید بهشتی، شهید باهنر و... را قربانی دادیم"
مسئله اتکاء به نظام ارزشی ایران پیش از ظهور اسلام، یعنی تکیه بر تاریخ هخامنشیان و ساسانیان و دوران سلاطینی که پیش از اسلام در ایران بودند و نظامهایی که آن مواقع در ایران وجود داشتند در کشور ما سوغاتی بود که بهمنظور اسلامزدایی از فرنگ صادر شده بود. تکیه میشد بر ارزشهای ناسیونالیستی و بر عواملی نظیر خون و خاک و عناصری از این قبیل که در ناسیونالیسم به آن برخورد میکنیم.
برگزاری هزارهی فردوسی در سال ۱۳۱۳ و پیراستن زبان فارسی از کلمات عربی که بر اساس ناسیونالیسم صورت میگرفت توطئهیی از سوی غربیها برای نابودی اسلام بود.
همان موقعی که در ایران با توسل به باستانشناسی، خرابههای تختجمشید از خاک بیرون کشیده میشد و تاریخی ساخته میشد تا ملت ما اجبارا به آن تاریخ افتخار کند، در حالیکه آن تاریخ کاملا بیگانهیی از اسلام بود، تاریخ پیش از اسلام و ارزشهای آن هزاران سال بود که مرده بود و به این ترتیب دوباره احیاء میگشت.
هنرمندان ایرانی از هنرها و ادبیات ایران صحبت میکردند ولی تمام مجموعههای کارهایشان یک کلمهیی از داستان کربلا نبود
عالی است دستتان درد نکند
پاسخحذفمیشه لطف کنید و رفرنس اون جملهء اول رو کامل ذکر کنید؟ من توی اینترنت هم جایی ندیدم! اون بخش اول بسیار تحریک آمیزه، درصورتی که تمام منبع مورد اشارهء شما مربوط به بخش دوم میشه که صحبت از انقلاب فرهنگی و اینهاست و با جو انقلابی و احساساتی اون زمان هم تطابق داره. این دو باهم خیلی فرق دارند. یعنی اینکه کسی دم از خشونت بزنه، با اینکه کسی خواستار تحول فرهنگی از هرنوع -هرچند اسلامی کاری به بد و خوبش نداریم- باشه، خیلی باهم تفاوت دارند. امیدوارم متوجه منظورم شده باشید!
پاسخحذف