آقای سعید حدادیان مداح اهل بیت، بعد از اینکه رحیم مشائی را به عورت احمدی نژاد تشبیه کرد، دلش سوخت که چرا آیت الله ها وقتشان را صرف تخریب این بابا میکنند: « ... حیف آیت الله های ماست خرج این آدم بیشعور بشن. آخه کی باشه که به قول اقای علم الهدی تو نماز جمعه مشهد، آقای خاتمی تو نماز جمعه تهران، آقای مصباح، بخوان خرج این آدم بیشعور بشن . کیه این مشاعی سر و تهش؟ باید مثل من طنز بگن ....».
بیچاره طنز! البته گلایه ای اگر هست باید از جناب ابراهیم نبوی کرد. به نظر نمیرسد این مداح لیچارگو در عمرش جز ابراهیم نبوی طنزنویسی شناخته باشد یا طنزی جز نوشته های ایشان خوانده باشد، که هردو، همزمان، در خدمت یک رژیم بوده اند.
اگر آقای نبوی عزیز، طنز را به اغراض خصوصی سیاسی و محفلی نمیآلود و از الفاظ رکیک و ناموسی در جنگ های حیدری – نعمتی ِ آدم های رژیم، مدد نمیگرفت و مثلاً در برنامۀ زندۀ تلویزیونی (صدای آمریکا) حریف سیاسی اش را به صراحت
«مادر ق....» نمیخواند، اگر توفیر طنز و هجو و هزل و مدح و ذم را درنوشته های شیرین اش در نظر میگرفت، امروز این لندغولِ «گاوگند چاله دهان» (به قول شاملو) شیرین زبانی خود را (که با خندۀ اطرافیان اش همراه بود) طنز نمیخواند.
من از بیگانگان هرگز ننالم .......
در برگرفته شده از سایت اصغر آقا(هادی خرسندی)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر