لرزه سرنگونی و هذیانگوییهای دژخیم شریعتمداری
پاسدار جنایتکار حسین شریعتمداری |
خامنهای ترسان و لرزان از توفان قیامها و خروش و خیزش مردم ایران در بهمنماه، بنای کار دستگاه تبلیغاتی رژیم را بر دروغسازیهای شاخدار گوبلزی گذاشته که البته منتهای پریشانحالی رژیمش را به نمایش میگذارد.
کیهان آخوندی که در تیول نماینده ولیفقیه ارتجاع دژخیم حسین شریعتمداری است، بهلرزه درآمدن تهران در زیر گامهای قیامآفرینان را «رژه مورچهها» نامیده و مینویسد:
«نخستین نکته این است که دقت کنیم در 25بهمن در واقع چیزی که بتوان نام آن را یک رخداد با اهمیت گذاشت اساساً رخ نداده است. چند ساعت، در چند خیابان همیشه شلوغ تهران، چندصد نفر به اوباشگری پرداختند و بعد بلافاصله، بعد از اینکه نیروهای انتظامی و مهمتر از آنها مردم را در مقابل خود دیدند، از صحنه غیب شدند».
درحالیکه رسانههای جهان همچنان با تیترهایی چون تظاهرات صدها هزار نفره در ایران و لگدمال شدن تصاویر خامنهای و شعارهای مرگ بر دیکتاتور و رسیدن امواج قیام تونس و مصر به تهران خبر میدهند، نماینده خامنهای در کیهان مینویسد: «حتی یک تحلیلگر نام و نشاندار غربی نگفته است که آنچه روز 25بهمن در تهران رخ داد ارزش جدی گرفته شدن دارد» و «همه امید آمریکاییها هم این است که با توسل به ماشین پروپاگاندا این ”هیچ“ را امری درخور اعتنا جلوه بدهند و خلأ واقعیت را با رسانه پر کنند».
کیهان خامنهای بعد از نسبت دادن قیام مردم ایران به آمریکا و در ادامه دروغهای گوبلزی خود اضافه میکند: «آمریکاییها ظاهراً حواسشان نیست که با کشاندن موسوی و کروبی به ورطه اقدام تروریستی تنها کاری که کردهاند تبدیل کردن آنها به یک مسعود رجوی دیگر بوده که این بار نه در مخفیگاههای پاریس و لندن، بلکه وسط تهران و در دسترس مردمند و طبعاً در زمانی کوتاه، هم توجیه و هم اراده کافی و فراگیر برای برخورد با آنها بهوجود خواهد آمد. مبارزه سیاسی یک چیز است، محاربه و تروریسم و آدمکشی چیز دیگر».
اما مضحکتر از همه اینکه، بهرغم بیانیههای پیدرپی قیامکنندگان مصری و عرب در ابراز تبری و تنفر از دعاوی خامنهای در مورد قیامهای ضددیکتاتوری مصر و تونس، کیهان آخوندی، استبداد دینی حاکم بر ایران را «یگانه الگوی انتفاضه آنها» توصیف کرده و مدعی شده که «برخوردار از حمایت بیدریغ مردم»! است.
بگذریم که خامنهای در سرقت فضاحتبار پیکرهای صانع ژاله و محمد مختاری، شهیدان به خون طپیده قیام و برگزاری نمایشهای نفرتانگیز برای آنها تحت عنوان بسیجی، چنان نمونهیی از بیچارگی و دروغسازی عرضه کرد که در تاریخچه دیکتاتورهای در حال سقوط و مبتلا به جنون هم، نظیر ندارد!
کیهان آخوندی که در تیول نماینده ولیفقیه ارتجاع دژخیم حسین شریعتمداری است، بهلرزه درآمدن تهران در زیر گامهای قیامآفرینان را «رژه مورچهها» نامیده و مینویسد:
«نخستین نکته این است که دقت کنیم در 25بهمن در واقع چیزی که بتوان نام آن را یک رخداد با اهمیت گذاشت اساساً رخ نداده است. چند ساعت، در چند خیابان همیشه شلوغ تهران، چندصد نفر به اوباشگری پرداختند و بعد بلافاصله، بعد از اینکه نیروهای انتظامی و مهمتر از آنها مردم را در مقابل خود دیدند، از صحنه غیب شدند».
درحالیکه رسانههای جهان همچنان با تیترهایی چون تظاهرات صدها هزار نفره در ایران و لگدمال شدن تصاویر خامنهای و شعارهای مرگ بر دیکتاتور و رسیدن امواج قیام تونس و مصر به تهران خبر میدهند، نماینده خامنهای در کیهان مینویسد: «حتی یک تحلیلگر نام و نشاندار غربی نگفته است که آنچه روز 25بهمن در تهران رخ داد ارزش جدی گرفته شدن دارد» و «همه امید آمریکاییها هم این است که با توسل به ماشین پروپاگاندا این ”هیچ“ را امری درخور اعتنا جلوه بدهند و خلأ واقعیت را با رسانه پر کنند».
کیهان خامنهای بعد از نسبت دادن قیام مردم ایران به آمریکا و در ادامه دروغهای گوبلزی خود اضافه میکند: «آمریکاییها ظاهراً حواسشان نیست که با کشاندن موسوی و کروبی به ورطه اقدام تروریستی تنها کاری که کردهاند تبدیل کردن آنها به یک مسعود رجوی دیگر بوده که این بار نه در مخفیگاههای پاریس و لندن، بلکه وسط تهران و در دسترس مردمند و طبعاً در زمانی کوتاه، هم توجیه و هم اراده کافی و فراگیر برای برخورد با آنها بهوجود خواهد آمد. مبارزه سیاسی یک چیز است، محاربه و تروریسم و آدمکشی چیز دیگر».
اما مضحکتر از همه اینکه، بهرغم بیانیههای پیدرپی قیامکنندگان مصری و عرب در ابراز تبری و تنفر از دعاوی خامنهای در مورد قیامهای ضددیکتاتوری مصر و تونس، کیهان آخوندی، استبداد دینی حاکم بر ایران را «یگانه الگوی انتفاضه آنها» توصیف کرده و مدعی شده که «برخوردار از حمایت بیدریغ مردم»! است.
بگذریم که خامنهای در سرقت فضاحتبار پیکرهای صانع ژاله و محمد مختاری، شهیدان به خون طپیده قیام و برگزاری نمایشهای نفرتانگیز برای آنها تحت عنوان بسیجی، چنان نمونهیی از بیچارگی و دروغسازی عرضه کرد که در تاریخچه دیکتاتورهای در حال سقوط و مبتلا به جنون هم، نظیر ندارد!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر