خیزش انقلابی که از حدود یک سال پیش ناگاه در چند کشور عربی شروع شد و هنوز نیز فرو ننشسته است، در جشنوارههای سینمایی نیز بازتابی چشمگیر داشته است.
برخلاف جنبشهای انقلابی دهههای گذشته که تصویر آنها کمرنگ، گسسته و با تأخیر منتشر میشد، موج تازه "انقلابات سایبری"، از رسانههای مدرن، هم به مثابه افزار تبلیغ و تهییج بهره میگیرند و هم آنها را برای ثبت تصویر خود به کار میبرند.
در یک سال گذشته، فیلمهای مربوط به "بهار عربی" در چندین جشنواره سینمایی، از ونیز و لایپزیگ تا مراکش و دوبی حضور داشتند.
در بررسی این فیلمها چند نکته به چشم میخورد: تصویر انقلاب به رغم همسانی در شعارها و اهداف و تکیه بر "فرهنگ مبارزه"، در هر ملت رنگ و شکلی متفاوت دارد.
بیشتر فیلمها به فضای فرهنگی خاصی شکل میبخشند که خمیرمایه آن آگاهی جمعی و "بیداری ملی" است. برخورد مردم با حاکمیت صرفا بر پایه قدرت سیاسی شکل نمیگیرد، بلکه ابعاد فرهنگی چشمگیری دارد.
برای نمونه فیلم تونسی "ترسی نیست پس از امروز" ساخته "مراد بن شیخ"، رویدادهای انقلاب را از دید یک حقوقدان زن و یک روزنامهنگار دنبال میکند. آنها به شکستن چیزی بنیادی در وجدان "شهروند تونسی" تکیه میکنند.
کارگردان فیلم، که در دوره گذشته جشنواره سینمایی کن (مه ۲۰۱۱) شرکت داشت، به نکتهای جالب اشاره کرد. در تصویر "بهار عرب" فیلمساز تنها ناظر یا شاهدی نیست که رویداد انقلاب را به ثبت برساند، او خود شهروندی "درگیر" است، که در کنار میلیونها هممیهن خود در راه دموکراسی مبارزه میکند. برای او روند فیلمسازی چیزی نیست مگر انجام "وظیفه شهروندی" از راه مشارکت در حرکت جمعی انقلاب.
با توجه به این واقعیت که جنبشها هنوز جریان دارند و به پایان نرسیدهاند، فیلمها در فرایندی پیوسته پیش میروند و عموما با نگاهی پرسان به آینده مینگرند.
فیلم "من در میدان هستم" ساخته الفت عثمان، فیلمساز مصری، رویدادهای ۲۵ ژانویه تا اول اوت ۲۰۱۱ را در "میدان تحریر" قاهره به تصویر میکشد. فیلم با شعاری "پایان" میگیرد، که میتوان آن را پیام خانم فیلمساز دانست: "هیچ چیز تغییر نکرده، پس در میدان میمانم!"
انقلاب ناتمام!
فیلم "نصف انقلاب" از تولد دوباره یک جامعه و نوزایی ملتی سخن میگوید
فیلم "نصف انقلاب" ساخته عمر شرقاوی، فیلمساز فلسطینی مقیم دانمارک، وقایع یازده روز اول انقلاب مصر را تصویر میکند، با این تلاش که ریشههای این انفجار ناگهانی را دریابد. فیلم پیوند یا مونتاژی از دهها فیلم کوتاه گروهی از جوانان مصر و کشورهای همسایه است که تصمیم گرفتند با هر وسیله و امکانی وقایع انقلاب را ثبت کنند، با این آگاهی که آنچه روی میدهد برای مصر و ملتهای عرب سرنوشتساز خواهد بود.
فیلم "نصف انقلاب" از تولد دوباره یک جامعه و نوزایی ملتی سخن میگوید که قصد دارد از این پس با حرمت و کرامت انسانی زندگی کند و به همین "جرم" باید زجر بکشد.
فیلم به کارگران مهاجر عرب، بیشتر فلسطینی، میپردازد، که در جستجوی زندگی بهتر به مصر آمده و حال سرکوب و خفقان زندگی آنها را تهدید میکند. بسیاری از کارگران خارجی از بیم خشونتها مصر را ترک میکنند.
فیلم بر لبه نازک میان یأس و امید حرکت میکند و نام گویای "نصف انقلاب" را از شرایط ناپایدار "بهار عربی" گرفته است. فیلم از سویی قیام مردم را بر سلطه ظلم و فساد نشان میدهد، اما از سوی دیگر نگرانی آنها را از آیندهای تازه و ناشناخته تصویر میکند.
بیشتر نماهای فیلم "نصف انقلاب" به کارگردانی عمر شرقاوی و کریم حکیم، مستند است، اما برخی از صحنهها برای فیلم بازسازی شدهاند. این فیلم که نخستین بار در جشنواره سینمایی دوبی به نمایش در آمد، اینک در برنامه "جشنواره سینمایی ساندنس" قرار گرفته است، که این روزها در آمریکا جریان دارد.
روزشمار انقلاب
فیلم "میدان تحریر" ساخته استفانو ساوونا، مستندساز ایتالیایی، با یاری گروهی از عکاسان و فیلمبرداران مصری ساخته شده است. این فیلم گزارشی زنده و ملموس از سرگذشت میدان پرآوازهای است که همگان آن را زادگاه انقلاب میدانند.
"میدان تحریر" با یاری گروهی از عکاسان و فیلمبرداران مصری ساخته شده است
میدان در قلب قاهره پیوسته در تپش است: روزها انبوه جوانان پرجوش و خروش فریاد آزادی سر می دهند، و شبها در کنار مشعلها و کامپیوترها، در میان چادرها و پرچمها، سیگار میکشند، بحث میکنند و برای آینده نقشه میکشند.
فیلم زندگی دوباره "میدان" را در تاریخ معاصر مصر شرح میدهد: از "روز خشم" پنجشنبه ۲۵ ژانویه که انبوه مردم به حکومت ظلم و فساد "نه" گفتند. از عزم استوار آنها که طی ۱۸ روز طومار حکومت ۳۰ ساله حسنی مبارک را درهم پیچیدند.
انقلاب چندین ماه، با ترفندهای "شورای نظامی" در جا زد، اما از پا نیفتاد. از آغاز ماه نوامبر ۲۰۱۱ انفجاری دیگر در پیش بود. فیلم در اینجا میدان را رها می کند و به آن فرصت می دهد که با نیرویی بیشتر به فتح "آینده" برود.
فیلم "۱۸ روز" ده داستان از رویدادهای انقلاب مصر را روایت میکند. فیلم توسط ده فیلمساز مصری ساخته شده که برخی از آنها، مانند ابراهیم ناجی، شهرت دارند.
بیشتر روایتها برای نمایش روزهای خشم و اعتراض مردم مصر از فیلمهای مستند استفاده کردهاند. فیلم انقلاب مصر را به مثابه تجلی خواست و اراده نسلی تازه از جوانان مصری نشان میدهد.
خوب، بد، سیاستمدار
فیلم "تحریر ۲۰۱۱" روایتی دست اول از سرگذشت انقلاب است. جوانانی که در "روز خشم" ماشین انقلاب را به راه انداختند، با هر لحظه آن زیستند، با "فیس بوک" و "موبایل" آن را به سراسر جهان معرفی کردند و امروز با نگرانی به پایان کار چشم دوختهاند.
فیلم دربرگیرنده سه فصل است و اسم فرعی خود را از یک وسترن ایتالیایی معروف گرفته است: "خوب، بد، سیاستمدار". هر فصل را یک سینماگر آماتور ساخته است، و بعید نیست که آنها در آینده فیلمسازی را به شکل حرفهای ادامه دهند: تامر عزت، عمرو سلامه، ایتن امین.
"بیشتر فیلمها به فضای فرهنگی خاصی شکل میبخشند که خمیرمایه آن آگاهی جمعی و "بیداری ملی" است. برخورد مردم با حاکمیت صرفا بر پایه قدرت سیاسی شکل نمیگیرد، بلکه ابعاد فرهنگی چشمگیری دارد"
فصل اول فیلم به "خوبها" میپردازد: مردان و زنان خشمگین که پس از دهها سال خفت و خواری در جستجوی حرمت و ارزش انسانی به خیابانها آمدهاند. آنها چیزی نمیخواهند جز آزادی که دهها سال از آنها دزدیده شده و غیر از حقوقی که دهها سال توسط حاکمیت پایمال شده است.
سپس فیلم "بدها" را نشان میدهد: مأموران رسمی و مزدوران "لباس شخصی" که وحشیانه به صف مردم حمله میکنند. با این که دولت مبارک فیلمبرداری از مأموران را ممنوع کرده بود، اما برخی از آنها رو به دوربین سخن میگویند. پلیسی که به مردم بیدفاع تیراندازی کرده، رو به دوربین میگوید: "من مأمور بودم و وظیفه خود را انجام دادم."
فصل سوم فیلم به "سیاستمدار" تعلق دارد و با این سؤال شروع میشود: "من چطور دیکتاتور شدم؟" با ده توضیح تصویری گویا، تماشاگر با زمامداری از قماش حسنی مبارک آشنا میشود: چگونه افسری عادی که در ۱۹۸۱ به قدرت رسید، به دیکتاتوری مخوف بدل شد؟ او به جای خدمت به مردم خود، آنها را با شعارهای توخالی فریب داد، حقوق آنها را زیر پا گذاشت و ثروت آنها را غارت کرد.
در چندین گفتوگو با همکاران، دولتمردان، حقوقدانان و روشنفکران سرگذشت سیاسی مبارک تصویر میشود. بیشتر این مسائل برای سه دهه از مردم پنهان نگه داشته شده بود. حال که دیکتاتور سقوط کرده، میتوان او را مسخره کرد و به او خندید.
فیلم "تحریر ۲۰۱۱" در سپتامبر گذشته در "جشنواره بینالمللی سینمایی ونیز" به روی پرده آمد و قرار است در جشنواره فجر آینده در تهران به نمایش در آید.
نگاهی نگران
محافل هنری از سینماگران عرب انتظار دارند که پشت سر انقلاب حرکت نکنند
در میان ناظران و روشنفکران عرب، در گفتوگو از "بهار عربی" دغدغه و نگرانی آشکار است. این بهار میتواند به خزان دیکتاتوری ختم شود.
در سوریه و یمن زمامداران به قیمت کشتار و خونریزی به قدرت چسبیدهاند. در تونس ساختار حاکمیت کمابیش دست نخورده به جانشینان "بن علی" واگذار شده است. در لیبی دعوا بر سر مردهریگ "قذافی" ادامه دارد، و در مصر میراث انقلاب به دست کسانی افتاده است که حاضرند تمام ارزشهای انسانی را با "ایمان" تاخت بزنند.
با وجود این نگرانیها "بهار عربی" پایههای نظام را از بنیاد لرزانده است. کمابیش در تمام فیلمها این صدای انسانی به گوش میرسد: «من پیش از این اصلا نمیدانستم که حق و آزادی چیست، اما امروز دیگر حاضر نیستم بدون این ارزشها زندگی کنم».
به نظر ناقدان عرب، سینماگر امروز نیز باید چنین الگویی در پیش چشم داشته باشد. او نیز باید به خود بگوید: پیش از این مسائل بسیاری بود که نه به آنها فکر کرده بودم و نه جرأت بیان آن را نداشتم، و امروز که چیزی دهانم را نبسته است، باید از همه چیز حرف بزنم.
محافل هنری از سینماگران عرب انتظار دارند که پشت سر انقلاب حرکت نکنند. کار آنها تنها ثبت زیر و بمهای انقلاب نیست. سینما باید با جرأت و جسارت وارد میدان شود، مسائل حاد جامعه را طرح کند، تابوهای اجتماعی را بشکند و خود در پیشرفت فرهنگی و آگاهی سیاسی جامعه پیشتاز باشد.
بي.بي.سي
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر