۱۳۸۹ تیر ۱۸, جمعه


نامۀ امام مرحول به نوۀ ناخلف

و شرح دیدار کوتاه من با نوۀ امام در سی سال پیش ....


این سروده‏ام را در سایت ایرانیان داتکام پیدا کردم. تاریخ اوت 2003 را دارد. زمانی که سیدحسین خمینی نوه امامخمینی به عراق و بعد به آمریکا رفته بود و راجع به ناروائی‏های رژیم افشاگری میکرد. او از نظر زمانی هفت سال از پسر عمویش سیدحسن جلو بود و از نظر درافتادنش با حکومت هفت برابر. در آن روزگار خاتمی پرزیدنت ایران بود و بوش رئیس جمهور آمریکا و آیت‏الله منتظری آماج طعن و لعن رژیم.

سیدحسین در آمریکا با رضا پهلوی هم ملاقات کرد و بعد با حمایت بیت امام به ایران بازگشت و دیگر از او خبری نیست. یکبار در آذر 57 که به نوفلوشاتو رفته بودم آخوند چاق جوانی در حیاط پیش آمد و دست داد و خوش آمد گفت. پرسیدم «جنابعالی؟»! گفت «من خمینی هستم.» همین سیدحسین بود. احساس کردم نه خودش نه اطرافیانش انتظار این سوال را نداشتند اما من نمی‏شناختمش و باید میپرسیدم. البته هوش زیادی نمیخواست که حدس بزنم کیست اما سوالم از روی بدجنسی نبود.

برخلاف دوستمان اقای نوری زاده که هزاران صفحه خاطره از بزرگان انقلاب دارد؛ مال من همین چند خط بود! نوشتمش تا رودستی زده باشم به الزایمر. چقدر مهم بود و لازم؟ لابد همینقدر که نقل سروده‏ی هفت سال پیش مهم و لازم مینمود! (البته نوع اشاره ای که به القاعده در آن شده برای خودم جالب بود.)

نامۀ امام مرحول به نوۀ ناخلف

ای جان نوه بهتره کوتاه بیائی
با خاتمی و خامنه ای راه بیائی

چون برّه بپرهیز ازین بوش که گرگست
پاول نوۀ ارشد شیطان بزرگ است

لاکن تو که حالا نوۀ ارشد مائی
حق نیست چنین ناخلف از آب درآئی

این خامنه ای را نده آزار ازین بیش
من دوست ندارم که بشی شوهر آبجیش*

هرچند که با جعل و تبانی شده رهبر
هرچند که این نقشۀ احمد بود و اکبر

هرچند که ملت ز حضورش به عذابه
تو جان نوه نهضتو بپّا که نخوابه

ما همره نهضت خودمان نیز نخفتیم
ریدیم به این مملکت، آه نیز نگفتیم

غیر از تو، جوانان وطن را همه کشتیم
بر صفحۀ کیهان همه مان تیتر درشتیم

جمهوری اسلامی ما قتل و قتالش
اونقدر زیاده که نبودست مثالش

حالا تو یکی مدعی نهضت مائی؟
توی دهنت میزنم اینجا که بیائی!

در حیرتم از اینکه چه اندازه خری تو
از تخم منی یا نوۀ گربه نری تو

تازه نوۀ گربه نره هم اگه باشی
اینجور نباید به همه چیز بشاشی

خواهی بزنی لطمه به این نهضت موجود؟
رفتی به عراق و شده ای مریم و مسعود!

شیطون بزرگ آمده آزادی بیاره؟
واسه بزک منطقه کمبیزه بکاره؟

اینها دوهزار سال به ما فاجعه کردند
بعدش سه هزار سال چه کردند و چه کردند

حالا تو دلت هست به آزادی اون خوش؟
ای کاش بکوبم تو ملاجت با مگس کش

باز انگلیسارو اگه میگفتی یه چیزی
چون حداقل بود برات راه گریزی

یک معرفتی هست درین دسته و این قوم
یکبار نگفتیم بهش «یانکی» و «گو هوم»

خواهی که در اون منطقه آسوده بمانی
آزادی خود را بطلب از بریتانی

البته که با سید و با اکبر و رهبر
یکخرده اگر راه بیائی دیگه بهتر

ترسم بخوری یکدفه رودست از اونها
جان نوه این خوف مرا هست از اونها:

پیغام به پاول بدن و بوش که «مستر
داریم دو القاعده ای، زنده و حاضر

کردیم برآورد به هر نرخ و به هر ارز
یکدانه نوه قیمتشان است دم مرز»

اونوقت دو القاعده ای یِ رده بالا
آمریکا عوض میکنه با حضرت والا!

لاکن تا بیای معترضش باشی و شاکی
در کنج اوین ساکن سلول هلاکی

این نهضت ما رحم و حیا نیست به کارش
ای بر پدر بانی و بنیادگذارش!

----------------------------
* منظور امامخمینی باید اشاره به شیخ علی تهرانی، شوهر خواهر خامنه ای باشد که چند سال پیش به عراق رفت و علیه جمهوری اسلامی افشاگری کرد

در بر گرفته شده از سایت اصغر آقا.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر