۱۳۹۰ فروردین ۱۰, چهارشنبه

سینا دشتی - هم اوین هم واشینگتن

چهارشنبه، ۱۰ فروردین ۱۳۹۰ / ۳۰ مارس ۲۰۱۱
AddThis Social Bookmark Button

کدیور از معتقد ین به ولایت فقیه است که به خارج از کشور پرتاب شده تا به عنوان سرباز وظیفه آماده به خدمت ، در هنگام ضرور ت به دفاع از ولایت فقیه بپردازد. اگرکسی درد مردم ایران را داشت از إرجاع دوسیه ی رژیم به شوراى حقوق بشر ملل متحد و تعیین مجدد گزارشگر ویژه ى حقوق بشر براى بررسى نقض این حقوق در ایران تحت حاکمیت رژیم آخوندى استقبال میکرد و خوشحال میشد. اما درد سربازان بدنام ولایت فقیه چیز دیگرى است . از منظر کدیور و شرکا مردم ایران تا زمانى حق اعتراض دارند که دست از ما بهترانى از غیب ظاهر شود و قسمت بزرگتر کیک استمالت که از زمان امام راحل ( = گم و گور شده) بین محافل استعمارى و ارتجاعى رد و بدل شده ، به شکم ایشان و هم دوره ای هایشان سرازیر شود. اما اگر خط سرخ رد بشود که شده، اگر شعار هاى ساختار شکننده سر داد شود که شده، و اگر مردم ایران کل نظام فقاهتى را نشانه بگیرند و بخواهند که سرنگونش کنند که نشانه گرفته اند و میخواهند ، دیگر قوانین زمین سیاست و یا به زعم فیضیه نشینان خارج کشورئ، بازى سیاست ، عوض شده است. دیگر پرده نشینى و مخالف خوانى ظاهرى فایده ندارد . بنده قبلا در مورد این حضرات عنوان بالشتکها ی هوائى را استفاده کردم. منظورم این بود که سر و صدا و باد کردن اینها در مقابل خامنه اى بیشتر براى حفظ نظام و تخفیف عواقب ضرباتى است که در مسیر بى دنده و ترمز ولى فقیه براى کسب سلاح اتمى ممکن است به نظام وارد شود. تعمیق رادیکالیسم جنبش هاى اجتماعى در دورانهاى ملتهب ممکن است برخى اقشار و افراد را به گوشه ی براند که در ان از تحول خواهى ، خبرى نیست. اما در مورد کدیور و شرکاء این حکم ، صدق نمیکند. ایشان از ابتدأ بند ناف عقیدتى شان و آبشخور سیاسئ شان به ولایت فقیه وصل بوده است. ممکن است بر حسب تصادف ! بند هر از گاهى دور گردنشان چرخیده و در دست و پایشان گیر کند ، اما تغذیه و أشربه شان هم از این مسیر است و بس! تکرار خزعبلات وزارت اطلاعات در مقاله ی کدیور ..و تناقضات آشکارى که مرغ پخته را به خنده میاندازد
" مجاهدین تهدید مشخصى علیه امنیت جهانى هستند!!" اما در پاراگراف بعدى


" مجاهدین فاقد پایگاه سیاسى در داخل و حمایت مردمئ در ایران هستند" و " تتمه ى اعتبار ى را هم که به خاطر مبارزات زمان شاه داشتند را از دست داده اند"
اضافه مینویسد که
" به طرز تعجب آورى ، اعضاى این سازمان افراد تحت حفاظت تلقى شده و فعالیتهائ انها در راهروهاى کنگره کنترل نمیشود"
" مجاهدین یک فرقه غیر دموکراتیک هستند"
و " مهمتر از همه" فعالیتهاى این گروه که مختصات بی پایگاه بودن در ایران، نا معتبر بودن، فرقه غیر دموکراتیک بودن ، و... در بالا ردیف شده " میتوانند لطمات جبران ناپذیرى به به اپوزیسیون خانگى ایران بزنند" و در آخر اینکه " مردم ایران هرگز چنین عملى را نه فراموش میکنند و نه میبخشند"
البته ایشان إخطار میدهند که " موج سواران بین المللى بخواهند در صدد ربودن رهبرى " باشند.


بعد هم ، که از همه میخواستند کشتار زندانیان سال ٦٠ و ٦٧ را فراموش کنند ، گذشته ، گذشته و از این خاصه خرجى ها از جیب زندانیان و قربانیان سیاسى، الان عربده که نه میبخشند و نه فراموش میکنند!
چشم انداز خروج مجاهدین از لیست سازمانهاى ممنوعه ، آب در خوابگاه ایشان ریخته است، و حضرات عمامه بر زمین میکوبند که این انتخاب وزارت خارجه در طراز کودتاى ٢٨ مرداد ١٣٣٢ است و دخالت در أمور داخله و دادن بهانه به دست قدرتمداران است تا جنبش سبز را بیشتر سرکوب کنند .


البته مقاله نویسى ایشان به طرزى گویاى بن بست رسیدن اعمال پشت پرده هم هست
اما چند نکته : از کدیور و شرکا باید پرسید اگر دوران را با سال ١٣٣٢ مقایسه میکنید ، آیا مصدقتان ، کسی غیر از خامنه ای است؟دوم ، زمانى که جیک جیک و مغازله تمدنها بود و مجاهدین در لیست گذاشته شدند و مورد ترور سیاسی واقع و نهایتا بمباران شدند، هیچ بحثی در مورد دخالت خارجه در امور بلاد" امالقراء" نبود،قولنج ملى گرائى کجا و ادعاى هم غزه ،هم لبنان کجا؟!حالا شما تناقض اصلى این فرضیه را چگونه حل میکنید که این گروه فاقد حمایت مردمئ در ایران که فرقه غیر دموکراتیک هم هست و تنها به خاطر سیاست دو گانه امریکا در عراق باقى مانده ، چگونه همزمان هم میتواند رهبرى جنبش را برباید و هم تهدید امنیت جهانئ بأشد؟
توجه میکنید که کدیور مینویسد که تهدید امنیت جهانى ، رژیم آخوندئ مسلح به بمب اتمى نیست ،بلکه مجاهدین هستند و
چه ابراز تاسفى از این که همه مجاهدین در بمبارانهاى ٢٠٠٣ کشته نشدند! آخر امام جانى اینها در سالهاى طلائى خیلى در این راه ، جهاد ! کردند.
ایشان تا" چند نفر از منافقین" به طور علنى در مقابل لانه جاسوسى کنگره! به دار آویخته نشوند رضایت نمیدهد ! خونخوارى خط أمامی را میبینید! واقعیت این است که اقایان زمانى به خدمت إحضار شده اند که ولى فقیه، قافیه راباخته وگرنه نیازى به در افشانى امثال ایشان نبود.پایدارى اشرف و حرکات هوشمندانه رهبرى مقاومت ، راه پیشرفتهاى آلترناتیو خط سوم را باز کرده است، امواج خروشان انقلابات شمال افریقا و خاورمیانه ، را در بر گرفته است. سوریه ، یار غار و متحد استراتژیک رژیم در حال لرزیدن بسیار و محور حزب الله - دمشق- بیت خامنه اى در حال ویران شدن است. کابوس کدیور از این منظر قابل درک است . شما حال خامنه اى را حدس بزنید! سینا دشتى

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر