واشنگتن پست:
اوباما دارد در برابر تاریخ تسلیم میشود بهجای اینکه آن را شکل بدهد
اوباما |
روزنامه واشنگتن پست ۴ فروردین در مقالهای به قلم دیوید ایگناتیوس طی مقالهای نوشت: … به کلوپ در حال گسترش خوش آمدید. این رئیسجمهوری است که تغییر را ترویج میدهد ولی در طراحی آن بهنحوی که جوانان عرب را متقاعد کند ناکام مانده است.
خبرنگاران مصری که من اینجا با آنها ملاقات کردم به این تناقضها اشاره نمودند: اوباما تا زمانی مخالف مداخله نظامی در لیبی است که موافق آن بشود؛ او از رئیسجمهور مصر حسنی مبارک حمایت میکند تا اینکه بگوید زمان آن رسیده که او فوراً استعفا بدهد؛ او به گشایش در مذاکرات صلح بین اسراییل و فلسطین متعهد میشود ولی هیچ چیز ارائه نمیدهد.
در مواضع اوباما یک منطق وجود دارد، ولی توضیح آن برای جهان عربی، که سخت مشغول انقلاب میباشد، امر دشواری است. ممکن است همانطور که مشاوران وی استدلال میکنند، چنین باشد که اوباما عمداً فتیله پایین عمل میکند زیرا میخواهد آمریکا را وارد این داستان نکند. ولی این سکوت گرایی چندان خوب عمل نمیکند. اوباما دارد در عوض یک داستان مغشوش بهدست میآورد. به نظر میرسد او دارد در برابر تاریخ تسلیم میشود بهجای اینکه آن را شکل بدهد…
رژیمهایی که تاکنون سقوط کردهاند متحد هژمونی آمریکا بودهاند. با گسترش انقلاب به سوریه و احتمالاً ایران، این ترکیب ممکن است تغییر کند…
هنوز برای اوباما دیر نیست که این لحظه مهم را دریابد و آن را از طریق رهبری خودش شکل بدهد. برخی مسائل هست که من آرزو دارم او در هفتههای آتی بگوید و انجام بدهد، بلکه خبرنگاران همکار مصری من نقش آمریکا را بهتر درک کنند:
اولاً ، رئیسجمهور باید برای کمک به موفقیت انقلاب مصر هر کاری در توانش هست را انجام بدهد…
ثانیا، اوباما نباید در دفاع از دوستان آمریکا خجل باشد، حتی اگر سلطنتهای محافظه کار بوده و نفت بسیاری داشته باشند. ممکن است امارات متحده عربی یک مکان عالی نباشد، ولی از ایران یا مثلاًًًًًًً روسیه یا چین بسیار آزادتر و شکوفاتر است. عربستان سعودی مشکلات خودش را دارد، ولی خطری به سبک ایران نیست…
ثالثا، اوباما باید ائتلاف ضد قذافی را تشویق کند…
سرانجام، اوباما باید به خاورمیانه برود و این لحظه را دریابد. من تمایل او برای فاصله گرفتن از مرکز توجهات را درک میکنم، ولی اشتباه بودن این کار به اثبات رسیده است. این یک واقعه تاریخی جهانی، به قدرت سقوط دیوار برلین است. لحظهیی که کل زندگی و تجارب اوباما او را برای آن آماده کرده است. او نباید با تظاهر به ضعف، تاریخ را به بازی بگیرد. او باید به قاهره، و اگر در توانش باشد، به بحرین و دمشق نیز برود. او باید به آن چه مردم میگویند گوش بدهد و با صدای صحیح، قدرتمند و ضروری آمریکایی خود با آنها صحبت کند.
خبرنگاران مصری که من اینجا با آنها ملاقات کردم به این تناقضها اشاره نمودند: اوباما تا زمانی مخالف مداخله نظامی در لیبی است که موافق آن بشود؛ او از رئیسجمهور مصر حسنی مبارک حمایت میکند تا اینکه بگوید زمان آن رسیده که او فوراً استعفا بدهد؛ او به گشایش در مذاکرات صلح بین اسراییل و فلسطین متعهد میشود ولی هیچ چیز ارائه نمیدهد.
در مواضع اوباما یک منطق وجود دارد، ولی توضیح آن برای جهان عربی، که سخت مشغول انقلاب میباشد، امر دشواری است. ممکن است همانطور که مشاوران وی استدلال میکنند، چنین باشد که اوباما عمداً فتیله پایین عمل میکند زیرا میخواهد آمریکا را وارد این داستان نکند. ولی این سکوت گرایی چندان خوب عمل نمیکند. اوباما دارد در عوض یک داستان مغشوش بهدست میآورد. به نظر میرسد او دارد در برابر تاریخ تسلیم میشود بهجای اینکه آن را شکل بدهد…
رژیمهایی که تاکنون سقوط کردهاند متحد هژمونی آمریکا بودهاند. با گسترش انقلاب به سوریه و احتمالاً ایران، این ترکیب ممکن است تغییر کند…
هنوز برای اوباما دیر نیست که این لحظه مهم را دریابد و آن را از طریق رهبری خودش شکل بدهد. برخی مسائل هست که من آرزو دارم او در هفتههای آتی بگوید و انجام بدهد، بلکه خبرنگاران همکار مصری من نقش آمریکا را بهتر درک کنند:
اولاً ، رئیسجمهور باید برای کمک به موفقیت انقلاب مصر هر کاری در توانش هست را انجام بدهد…
ثانیا، اوباما نباید در دفاع از دوستان آمریکا خجل باشد، حتی اگر سلطنتهای محافظه کار بوده و نفت بسیاری داشته باشند. ممکن است امارات متحده عربی یک مکان عالی نباشد، ولی از ایران یا مثلاًًًًًًً روسیه یا چین بسیار آزادتر و شکوفاتر است. عربستان سعودی مشکلات خودش را دارد، ولی خطری به سبک ایران نیست…
ثالثا، اوباما باید ائتلاف ضد قذافی را تشویق کند…
سرانجام، اوباما باید به خاورمیانه برود و این لحظه را دریابد. من تمایل او برای فاصله گرفتن از مرکز توجهات را درک میکنم، ولی اشتباه بودن این کار به اثبات رسیده است. این یک واقعه تاریخی جهانی، به قدرت سقوط دیوار برلین است. لحظهیی که کل زندگی و تجارب اوباما او را برای آن آماده کرده است. او نباید با تظاهر به ضعف، تاریخ را به بازی بگیرد. او باید به قاهره، و اگر در توانش باشد، به بحرین و دمشق نیز برود. او باید به آن چه مردم میگویند گوش بدهد و با صدای صحیح، قدرتمند و ضروری آمریکایی خود با آنها صحبت کند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر