۱۳۸۸ بهمن ۲۵, یکشنبه

روزنامه فیگارو 13 فوریه-خانم رجوی میگوید ایرانیان مصمم هستند که یک جمهوری کثرت گرا بر اساس جدایی دین از دولت برقرار کنند.

سیزده فوريه 2010

-مريم رجوى : روزى كلود شسون وزير خارجه سابق فرانسه، از من سؤال كرد كه چگونه مىشود كه مردم ايران با اين تمدن عظيم تن به حاكميت رژيمى چنين واپسگرا كه رژيم خمينى است, داده است؟ به او گفتم ولى مردم ايران اين رژيم را قبول نكردهاند، و اين رژيم به آنها تحميل شده، و تا امروز 120000تن اعدام شدهاند.

امروز هشت ماه قيام نشان مىدهد كه مردم ايران اين رژيم فناتيك را نمىپذيرند و شايسته سرنوشت ديگرى هستند. آنها اراده خود را نمايان ساختهاند كه رژيم را بر زمين بزنند و سرنوشت را خود بسازند.

مبارزه مردم ايران عليه اين ديكتاتورى مذهبى از نمايش انتخابات قلابى شروع نشده است. نمايش انتخابات باعث شد شكافهاى درونى عميق در بالاى رژيم بارز و راه بر خشم فشرده مردم باز شود. رژيم لحن خود را در مقابل شورشى كه هر روز بهتر سازماندهى مىشود سختتر مىكند. مقامهاى رژيم كشف كردند كه: ”يك قوه عاقله و تدبير كننده صحنه گردان اين حوادث بوده است“ و گفتند: ”مجاهدين فرمانده قيام عاشورا بودند.“ آنها متعجب شدهاند كه شعارهاى سايتهاى مقاومت ما در تهران تكرار مىشود.

از همين رو نوك پيكان سركوب خود را متوجه هواداران و خانوادههاى آنان كردهاند، شمار زيادى از خانوادههاى اهالى اشرف (شهر محل استقرار اعضاى مجاهدين در عراق) و زندانيان سابق طى هفتههاى اخير دستگير و مورد شكنجه قرار گرفتهاند. مقامها تأكيد مىكنند كه هر كس با مجاهدين همكارى مىكند محارب محسوب شده و حكمش اعدام است، حتى اگر صرفا فعاليت سياسى كرده باشد.

سركوب بالا رفته است. اعدام دو مخالف و محكوم كردن 9تن ديگر، نشانههاى پريشانى قدرت حاكم است. ديروز رژيم تلاش كرد كه مردم را از اعتراض در روز سالگرد انقلاب در 11فوريه برحذر دارد. بهرغم شمار زيادى كشته و زخمى و هزاران دستگيرى، ادامه قيام يك پيروزى براى مردم و زنگ خطر براى تماميت رژيم آخوندى است. جناح ناراضى داخلى نمىتواند تغيير را نمايندگى كند اما با فاصله گرفتن از ولايتفقيه و قانون اساسى آن مىتواند در طرف آن قرار گيرد.

افسانه استحاله پذيرى اين رژيم در فرداى انتخابات قلابى براى بار دوم به گور سپرده شد. غرب در سرمايه گذارى خود روى يك استحاله درونى با اين حكومت اشتباه محاسبه جدى مرتكب شد. همه مىدانند رژيم سود كلانى از روابط خود و حتى از مذاكرات خود سر هستهاى با غرب مىبرد. رهبر تلاش مىكند از اين عوامل بهعنوان نشانه هاى ثبات خود سوء استفاده كند. در گرماگرم قيام در اكتبر 2009 در بحبوحه قيام رژيم ايران وى حاضر شد به دروغ وانمود كند كه حاضر به پذيرش تحويل دادن اورانيم غنى شده خود مىباشد، تا بتواند از مماشات قدرتهاى غربى بهره مند گردد و همزمان آمريكا را از حمايت از قيام مردم ايران منصرف كند.
فراموش نكنيم كه وسايل سركوب و يا ابزار شنود و فيلترينگ شبكه اينترنت را رژيم از شركتهاى غربى كسب مىكند.

در شرايطى كه مردم بىگناه در تظاهرات كشته مىشوند و يا به اتهام مفروض ”هوادارى از مجاهدين“ به چوبههاى دار سپرده مىشوند، بعضى دولتها، محدوديتهايى عليه مقاومت ايران وارد كردهاند، محدوديتهايى كه در شرايط قيام شرمآور است.
مشروط نكردن رابطه ديپلوماتيك و تجارى با اين رژيم به توقف سركوب – بهخصوص در حاليكه اقتصاد و تجارت در دست سپاه پاسداران موظف به اين سركوب است- صرفا در خدمت رژيم است. هيچكس نبايد دچار اشتباه بشود، مردم ايران دنبال كسب حمايت اين يا آن دولت نيستند. از اينرو صرفا مىخواهم از تصميم گيرندگان سياسى بخواهم كه دست از جانبدارى از اين رژيم بردارند و از مداخله در نبرد ميان مردم ايران و شكنجهگرانشان سر باز زنند.

اين مردم مبارزه مصممانه خود براى بر پايى يك جمهورى كثرت گرا بر اساس جدايى دين از دولت را ادامه مىدهند. دفاع از مردم ايران و خواستههاى برحق آنها باعث كسب شرافت و جبران اشتباهات گذشته براى هر كشورى است. چنين است كه پايههاى روابط آيندهاى سالم با مردم ايران ساخته مىشود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر