۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۰, دوشنبه

نگاهی کوتاه به تاریخ حجاب اجباری و موضع گیری دکتر محمد مصدق پیشوای نهضت ملی.

نگاهی کوتاه به تاریخ حجاب اجباری و موضع گیری مصدق
یکنفر آدم نمیتواند در مسائل اجتماعی و در مسائل دیگر مملکت بطور اجبار مردم را مجبور بکند

پرویز تراکمه

در دوران نه چندان دوری رضا قلدر هم جهت پیشبرد مقاصد خاص ارباب دست به اجرای سیاست کشف حجاب، کلاه پهلوی و تعویض عمامه زد. این روزها رژیم مرتجع حاکم بر ایران نیز دست به یک سری اقدامات ضد مردمی و ضد اسلامی جهت سرکوب جامعه و ایجاد خفقان زده است . مصدق در رابط با موضع گیری و عمل کرد آقای صدر و در مقابل سیاست حجاب اجباری و در رد صلاحیت او و دولتش گفت:

اولا این عرایضی که من میکنم حمل بر ارتجاع نکنند بنده شخصی هستم که در مدت عمر خودم بآزادی خواهی معروفم ( صحیح است) و هر صدمه هم کشیدهام روی عقیده خودم بوده است من یک آدمی بودم که در دوره رضا شاه معتقد بودم که شئون ملی ما باید بدست ملت ایران باشد نه به دست یکنفر و میگفتم یکنفر آدم نمیتواند در مسائل اجتماعی و در مسائل دیگر مملکت بطور اجبار مردم را مجبور بکند در موقعی که کلاه پهلوی قرار بود سر گذاشته شود با اینکه من سالها در اروپا شاپو سر میگذاشتم وقتی که بنا شد کلاه پهلوی سر بگذارند من هشت ماه در منزل ناخوش شده و از منزل بیرون نیامدم بعد یک قانون وضع شد اگر چه قانون هم صورت ظاهری بود آنوقت بنده کلاه پهلوی گذاشتم و بیرون آمدم حالا البته خانم ها ببنده اعتراض نکنند زیرا قبل از اینکه بانوان محترم کشف حجاب کنند من در اروپا با خانواده خودم کشف حجاب کردم و هیچکس با کشف حجاب مخالف نبود ولی من مخالف بودم چون معتقدم که کشف حجاب باید بواسطه اولسیون و بواسطه تکامل اهل مملکت باشد نه بواسطه یک کسی که یک قدرتی پیدا کرده و یک زوری پیدا کرده که من اینجور میخواهم و باید اینجور بشود من این را معتقد نیستم بهیچوجه و مخالف هم بودم- روزی یکی از اعضای دیوان کشور منزل من آمد و گفت:<این دیگر نمیشود> گفتم چطور نمیشود؟ گفت <اینکه رضا شاه میخواهد کشف حجاب بکند این دیگر نمیشود ومن خودم را خواهم کشت> گفتم چطور؟ گفت < همه چیز را تحمل کردیم بر خلاف حقوق مالکیت اقدام کردند تحمل کردیم بر خلاف آزادی مطبوعات، بر خلاف اجتماعات ، بالاخره هر چه کردند تحمل کردیم این یکی دیگر قابل تحمل نیست و اگر بشود من خودم را میکشم> و رفت بعد دعوت شد که بیائید با خانم ها در وزارتخانه ها و همه آن وقایع که آقایان مستحضرند بعد یکوقت دعوت کردند در زمان رضاشاه که بیائید در وزارت دادگستری آقایان وزراء و قضات و روساء خانمهای خودشانرا بیاورند این آقا هم رفت بعد باو گفتم چطور شد شما که آنطور مخالف بودید؟! گفت: < خوب وقتیکه آقای صدر، آقای حاج سیدنصرالله این کار را بکنند دیکر من چه میتوانم بکنم> حالا این است معنی < کالمیت بین یدی الغسال> ( همهمه نمایندگان)- هیچکس حاضر نمیشد، و این بدترین کاری بود که یکنفر آدم آنهم عرض کنم خدمت سرکار که از طبقه روحانیون مملکت بود بکنند عرض کنم که خدا بیامرزد آقای شیخ محمد علی رئیس محکمه شرع را وقتی که خواستند عمامه را عوض بکنند دو سال خانه نشین شد و عمامه را بر نداشت هر کس باید در خط مشی خودش با پرنسیپ باشد، دارای مسلک باشد. باید انسان شخصیت داشته باشد نه اینکه مطیع یک چوب وچماق باشد – ما میخواهیم مملکت ما وزیری داشته باشد که در پای مصالح مملکت ایستادگی کند نه اینکه < کالمیت بین یدی الغسال> باشد این عرایض بنده است.

و اما عرض بنده، آیا موضع گیری آقای مسعود را در رابطه با حجاب اجباری را به یاد دارید؟ آیا ایستادگی اشرف مقابل چوب و چماق ارتجاع سمبل ایستادگی ، خطمشی و پرنسیپ و در برگیرنده منافع ملت ایران نیست؟

قلمی به امید قدمی در راه جبهه مقاومت ملی

درود بر اشرفیان و مقاومت تمام عیار آنها

منبع: سايت ديدگاه

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر