۱۳۸۹ اردیبهشت ۵, یکشنبه


سالروز شهادت شهید بزرگ حقوق بشر دكتركاظم رجوی گرامی باد

Kazem Rajavi
Kazem Rajavi

مروری كوتاه برزندگی پربار دكتر كاظم رجوی

زنده به‌خونخواهیت هزار سیاووش مانده از آن خون كه از رگ تو زند جوش

بعداز ظهر روز سه شنبه چهارم اردیبهشت ماه سال 1369، جوخه ویژه ترور دكتر كاظم رجوی كه از تهران اعزام شده بود، خون مدافع بزرگ و صدیق حقوق بشر را درنزدیكی بنای حقوق بشر ملل متحد دركوپه ژنو بر زمین ریخت. شهیدی دراوج مظلومیت و معصومیت ؛ شخصیتی محبوب و مجاهدی والا ؛ انسان وارسته‌یی كه طی دو دهه , تلاشگر خستگی ناپذیر حقوق بشر و دادخواه خون مجاهدان، شكنجه‌شدگان، جان‌باختگان، زندانیان و تبعیدیان بود. نماینده مقاومت ایران در سوئيس و سفیر سیار رهبر مقاومت در ملل متحد و كمیسیون حقوق بشر و دیگرمجامع بین‌المللی.

خونی كه آن روز درشهرك كوپه برزمین ریخت، هر سال انبوهی از هموطنان و پشتیبانان مقاومت و همچنین مردم و شخصیت‌های سیاسی سوئيس و دیگر نقاط جهان را گرد مىآورد.و در هركجاكه مقاومت ایران حضور دارد، در دلهای عاشقان آزادی در ایران، در قلبهای زندانیان سیاسی، در دلهای رزمندگان آزادی در شهر اشرف، و در قلوب مردم آزادهٴ عراق، و در هر سرزمین و كشوری كه ایرانیان آزاده و شریف به آنجا كوچ كرده‌اند، تصویر آن جنایت رژیم آخوندی و خاطرهٴ شهیدش، شور آزادی ایران، را بر می‌انگیزاند. گرچه ویژگی منحصر به‌فرد شهید بزرگ حقوق بشر نجات جان رهبر مقاومت ایران بود كه به‌گونه‌یی معجز آسا در دل تلاشهای عاشقانه دكتر كاظم رقم خورد و سپس او را درنیمه بعدی زندگی پربارش، به‌دادخواه ویژه خون مجاهدین و تمامی شكنجه‌شدگان، اسیران و قربانیان ستم خمينى تبدیل كرد، اما به‌وضوح می‌بینم كه خون جوشان شهید بزرگ حقوق بشر پس از شهادتش نیز هم چنان از ویژگی منحصر به‌فردی برخوردار است. این خون هنوز هم سپر دادخواه خون مجاهدین و مدافع آزادی مردم ایران و رسواگر جلادان حاكم بر میهن ماست. می‌جوشد و می‌خروشد و تا صدور حكم جلب و محكومیت سران رژیم خونخوار آخوندی به‌عنوان جنایتكاران علیه بشریت ادامه خواهد یافت.

در سال1340 از دانشكده حقوق و علوم اقتصادی پاریس دكترای دولتی در علوم سیاسی گرفت. دوسال بعد صاحب درجه دكترای دولتی در حقوق عمومی از همان دانشكده شد. در سال1343 در امتحان دكترای دولتی علوم اقتصادی قبول شد و سال بعد كنكور شایستگی برای استادیاری دانشكده حقوق و علوم اقتصادی پاریس را با موفقیت گذراند. او در سال1352 رساله دكترایش را در مؤسسه دانشگاهی مطالعات بین‌الـمللی ژنو به‌پایان برد.
دكتر كاظم در ادامهٴتحصیلات خود، با سخت كوشی بسیار و با مطالعات فشرده،
موفق به‌اخذ شش درجهٴ دكترا در رشته‌های حقوق و علوم سیاسی از دانشگاه‌های فرانسه و سوئيس شد.اما روح آزاده و مردمیش هرگاه كه جنایات شاه را در سربریدن آزادی و پیشتازان آن می‌دید او را به‌مبارزه علیه رژیم شاه می‌كشاند و شنیدن خبر دستگیری و احتمال اعدام برادرش مسعود در سال 50 بود كه مسیر زندگی او را به‌تمامی تغییرداد.
از آن پس، زندگی دكتركاظم در تلاش و فعالیت سیاسی فشرده و سازماندهی یك پیكار بین‌المللی جهت نجات جان زندانیان سیاسی و مجاهدان و مبارزان راه آزادی ایران گذشت.
اولین قدم این زندگی سیاسی و مبارزاتی، كه از قضا، بزرگترین قدم زندگی او محسوب می‌شود، تلاش موفقیّت‌آمیز او برای نجات جان برادرش و برادر همهٴ مردم ایران، یعنی مسعود بود كه دربیدادگاههای رژیم شاه به‌اعدام محكوم شده بود.

او از همان لحظهٴ شنیدن خبر دستگیری و محاكمه و احتمال صدور حكم اعدام برای مسعود، همه چیزرا به‌كار گرفت. كمیسیون‌های بین‌المللی حقوقدانان، شوراها، كلیساها، سازمانهای گوناگون دفاع از حقوق بشر، همه با نیروی دكتر كاظم، به‌گفتهٴ روزنامه سوئيسى لیبرته، سیلی از پیام به‌تهران روانه ساختند. علاوه بر انبوه تلگرام‌ها، تلاشهای دكتر كاظم دو وكیل سوئيسى را هم برای دفاع از اعضای مركزیت مجاهدین به‌ایران گسیل داشت تا سرانجام، آن پیروزی را با تغییر حكم اعدام به‌حبس ابد، برای مسعود به‌دست آورد.
در حقیقت این عشق او به‌آزادی و پرچمدار آن یعنی مسعود بود كه دكتر كاظم
را توانمند ساخت كه یك‌تنه دنیایی را علیه شاه بشوراند و بالاخره رژیم شاه را وادار به‌تسلیم كند و خود یك‌تنه طراح و معمار بنای باشكوه دفاع از حقوق‌بشر ایران شود گویی دكتر كاظم در آن روز می‌دانست كه با آن تلاش خود، دِیْنی بزرگ را به‌گردن مردم ایران و مبارزان و مجاهدانش می‌گذارد. دینی به‌خاطر نجات مسعود، رهبر مقاومت مردم ایران در برابر خمینی و رژیمش.
در سالهای پس از آن پیروزی، دكتر كاظم درخرداد55 انجمن بین‌المللی خانواده‌های سیاسی ایران را تاسیس كرد. تلاش‌های افشاگرانهٴ او تا آستانه‌یٴ قیام 22بهمن 57 و آزادی مسعود ادامه یافت. دكتر كاظم پس از خاتمهٴ تحصیلات، به‌تدریس رشته‌های مختلف حقوق و علوم سیاسی در دانشگاههای سوئيس پرداخت و با پژوهش‌های پیگیر بیش از 120 رساله و كتاب به‌زبانهای فارسی و فرانسه تالیف و منتشر كرد كه از‌جمله آنها كتابهای زیر بود:
ـ «تكامل بورژوازی و جنبشهای خلقی در ایران»، شهادتنامه دكترای علوم سیاسی، دانشگاه پاریس، 1960
ـ «اساسنامه و مقررات استخدام دولتی در ایران»، شهادتنامه دكترای حقوق عمومی، دانشگاه پاریس،
1962
ـ «وضعیت اپوزیسیون در قانون اساسی در جمهوری پنجم فرانسه»، مقاله در مجله فرانسوی «پس‌فردا»، شمارهٌ‌، نوامبر‌‌
ـ «تجدید نظر در تئوری دولت»
شهادتنامه دكترای، مؤسسه دانشگاهی مطالعات بین‌الـمللی ژنو، 1969
ـ «كوشش برای فهم تئوری ماركسیستی شناخت»، مقاله، مؤسسه دانشگاهی مطالعات بین‌الـمللی ژنو، 1972
ـ «تئوری و واقعیت دیكتاتوری پرولتاریا، بررسی انتقادی»، مقاله در مجله «عقل حاضر»، پاریس، 1975
ـ «پیدایش دیالكتیك»، مقاله، به‌اتفاق ا.مولر
ـ «دیالكتیك در تاریخ و در طبیعت» متن دو‌كنفرانس در «مركز مطالعات مردمی برای
سوسیالیسم»، پاریس، 1976‌
ـ «انقلاب ایران و مجاهدین»، پاریس، آنتروپوس، 1983
ـ «دولت در ایران» در كتاب مؤسسه دانشگاهی مطالعات توسعه اقتصادی ژنو با عنوان «فضاهای سلطان»، پاریس، انتشارات P.U.F

همهٴ این تلاشها در زمانی صورت می‌گرفت كه او با ایمان و پاكباختگی، انرژی و توانمندیهایش را در طبق اخلاص در راه مبارزه برای آزادی مردم و اعادهٴ حرمت پایمال شدهٴانسانی در میهن در زنجیرش قرار می‌داد و دراین راه تا واپسین دم حیات یك لحظه از تكاپو برای آزادی میهن كوتاهی نكرد.
پس از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی دكتر كاظم به‌ایران بازگشت. در سال58، پس‌از انقلاب، سفیر ایران در مقر اروپایی سازمان ملل متحد در ژنو شد. در سال59 به‌عنوان سفیر و رئیس هیأت سیاسی ایران در كشور سنگال و 7كشور آفریقای غربی انتخاب شد و ده‌ماه بعد، از این سمت كناره گرفت و از آن‌پس تمام توان و هستیش را صرف خدمت به‌جنبش مقاومت حق طلبانهٴ میهنش كرد.
قبل از عزیمت, خمینی درقم با وی ملاقات كرده و به‌وی می‌گوید به‌برادرتان یعنی مسعود بگویید اعلام موضع كند.
خمینی از طریق این پیام به‌نحو روشنی خواستار سازش و كنارآمدن مسعود با
اهداف ومطامع ضد مردمی‌اش گردید. پیامی كه مضمون آن تصریح نشده اما آشكار آن، این تهدید و هشدار بود كه در صورت عدم سازشكاری و تمكین مجاهدین به‌اهداف خمینی، از هیچ اقدامی علیه آنها فروگذار نخواهد كرد.
او به‌درستی دریافته بود كه خمینی با سپردن پست سفارت به‌او هدف جدایی انداختن بین او و مسعود را دارد. اما مناعت و آزادگی دكتر كاظم، قاطعانه به‌سینهٴ آن پیشنهادات دست رد زد.
از آن پس زندگی دكتر كاظم عبارت بود از مبازره بی‌‌وقفه علیه رژیم خمینی به‌خصوص برای افشای جنایات آن در صحنه بین‌المللی با برگزاری كنفرانسهای مطبوعاتی، شركت در مجامع بین‌المللی، ایراد سخنرانیهای روشنگرانه و حضور فعال در اغلب مبارزات هم میهنان خارج از كشور. او همواره به‌عنوان فرستاده ویژه رهبر مقاومت در جلسات و كمیسیونها و مجامع بین‌المللی حضور مىيافت، با نمایندگان و هیاتهای مختلف كشورها دیدار و گفتگو می‌كرد، آخرین اخبار جنایات رژیم را به‌اطلاع آنها و نیز مطبوعات و رسانه‌های جمعی می‌رساند، همراه شكنجه‌‌‌شدگان و اسرای آزاد شده به‌این سو و آن سوی جهان سفر می‌كرد و باارائه شواهد و مدارك مستند شكنجه و اعدام توسط رژیم ماهیت قرون وسطایی و ضدبشری ‌‌آن‌را‌افشا و بر بی‌آیندگی رژیم خمینی و اعتلای روز افزون و اعتبار مقاومت تاكید می‌كرد. كارنامه درخشان فعالیتهای او، كارنامه افتخار بزرگ مردی وارسته و فداكار است كه زندگی خود را وقف یاری به‌رهبر مقاومت و تلاش در راه آزادی مردم و میهن خود نمود.

اما آن انگیزش اعتقادی كه باعث شد دكتر كاظم به‌همه مظاهر و تعلقات فریبندهٴ زندگی، از‌جمله پست و مقام و رفاه شخصی پشت پا زده و دردمند و شوریده و شیدا به‌دفاع از آزادی و دفاع از مقاومتی ستمدیده و در زنجیر بپردازد چیزی جز ایمان و رابطه‌یی عمیقا آگاهانه و عاشقانه او با راهبر آرمانیش مسعود رجوی نبود. او خود بارها با تكیه بر نقش و موقعیت ویژه مسعود در رهبری مقاومت سترگ خلقمان برای آزادی تاكید می‌كرد كه: ” به‌این برادر نه از جنبه برادری یعنی همخونی بلكه به‌لحاظ عمل اجتماعی شخصیت و توان مبارزاتی و مواضع مسعود افتخار می‌كنم. اگر می‌توانستم روزی صدبار او را به‌برادری انتخاب می‌كردم“
درمراسم پیوند فرخنده مسعود و مریم در سال 1364 و آغاز انقلاب ایدئولوژیك درونی مجاهدین، دكتر كاظم گفت‌: «اجازه بدهید این پیوند فرخنده را نه تنها به‌مسعود و مریم عزیز، به‌همه ما صمیمانه و از اعماق قلبم تبریك بگویم، بلكه برای اینكه این پیوند فرخنده ضامن پیروزی مردم ایران بر علیه رژیم دجال صفت و خونخوار خمینی هست، به‌خون شهدای خلق قهرمان ایران به‌خصوص و به‌ویژه به‌مبارزین خلق قهرمانمان تبریك بگویم. امروز خون شهدا و روح شهدا خوشحال هست، آنهایی كه در اعماق زندانهای ایران در زیر شكنجه هستند از این پیوند فرخنده بیش از من و شما بهره می‌برند و خوشحالند و تبریك می‌گویند، بنابراین این پیوند فرخنده را به‌خون شهدا تبریك می‌گویم، به‌مریم و مسعود تبریك می‌گویم و به‌سازمان مجاهدین پر افتخار خلق ایران تبریك می‌گویم».
شناخت عمیق و عاطفه زلال و سرشار او كه از قلبی آگاه و بی‌آلایش سرچشمه می‌گرفت، همواره از او انسانی صمیمی، فداكار و فروتن می‌ساخت. انسانی كه فوران مهر بی‌شائبه و خالصانه اش به‌مسعود و مریم، همه مجاهدین و رزمندگان آزادی را در برمی‌گرفت و او در خطیرترین لحظات همواره همپای دیگر مجاهدین به‌یاری رهبر پاكبازش می‌شتافت و درسختیها و مشكلات با آنان سهیم بود.
عاقبت قلب پرتپش و سر پرشور رادمردی كه 57سال زندگی پربارش مشحون از تلاش و
مبارزه برای آزادی مردم ایران و دفاع از حقوق حقهٴ آنان بود، آماج تیر كینهٴ سران رژیم آخوندی و شقاوت تروریستهای اعزامی رژیم خمینی شد. و آن مدافع خون شهیدان، پس از 9 سال رو در رویی مستقيم با دیپلمات تروریستهای خمینی و كارزاری حاد و مبارزه‌یی پر فراز و نشیب در بعداز ظهر چهارم اردیبهشت 69 خود نیز به‌شهادت رسید. شهید دكتر كاظم رجوی، در هنگام شهادتش دارای همسر و سه‌فرزند بود.
علاوه برصدها رساله و كتاب علمی و تحقیقی، كتاب « گزارش به‌مریم و مردم ایران؛ چگونگی تلاشهای بین‌المللی
برای نجات و حفظ جان برادرم مسعود رجوی»، یكی از ارزشمندترین آثار باقیمانده از دكتر كاظم است. به‌علاوه درمجموعه نامه‌ها و دست نوشته‌ها یی كه از این شهید والا به‌جای مانده، سخنان و كلمات بسیاری است كه گوشه‌ها یی از زندگی و شهادت عاشقانه این رادمرد مقاومت را بازگو می كند و ما دراین مختصر تنها به‌یك جمله از آنها اكتفا می‌كنیم‌:
«شرایط هرچه باشند ما در برابر محراب مقدس تاریخ ایران به‌وظیفه انسانی، وجدانی، میهنی و مردمی‌مان برای نجات شرف، اعتبار و حیثیت و افتخارات مردممان، تمامی مردممان تا آن‌جا كه در قوه داشتیم، قیام و اقدام كردیم. ما مردانه ایستاده‌ایم، بیچاره شب‌گرایان، وقتی مردمی به‌این درجه از آگاهی به‌این درجه از پایمردی به‌این مرحله از بلندای ایمان و تعهد و قاطعیت دست یافته‌اند، همه‌كس و قبل از همه، شیادان و جنایتكاران تهران حساب كار خودشان را می‌كنند.»

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر