۱۳۸۹ بهمن ۱۲, سه‌شنبه

همیاری با سیمای آزادی، تجلی عزم ملی برای سرنگونی فاشیسم مذهبی
همیاری با سیمای آزادی
همیاری با سیمای آزادی
كوچك نمايى خط خط معمولى بزرگنمايى خط
یازدهمین برنامه همیاری با سیمای آزادی، که از ساعت ۱۶ و ۳۰دقیقه روز شنبه ۹بهمن ۱۳۸۹ آغاز شد و تا ساعت ۸ و ۳۰دقیقه بامداد دوشنبه ۱۱بهمن به مدت 2روز ادامه داشت، بار دیگر به تجلی‌گاه عزم راسخ ملی برای آزادی ایران و سرنگونی فاشیسم خون‌آشام دینی تبدیل شد. در این گلریزان همیاری، هموطنانمان از داخل و خارج کشور در مجموع یک میلیارد و 900میلیون تومان (معادل یک میلیون و 800هزار دلار) کمک نقدی به سیمای آزادی، تلویزیون ملی ایران، اهدا کردند. شور و شوق ایرانیان آزاده در تمام ۲۶ساعت این همیاری 2روزه، حد و مرزی نمی‌شناخت و فراتر از کمکهای مالی، جلوه درخشانی از آمادگی و عزم یک ملت را در پایداری پرشکوه برای پیروزی به نمایش گذاشت.
درحالی‌که ۲۴خط ارتباط تلفنی و خطوط ارتباط ایمیلی سیمای آزادی بی‌وقفه مشغول بودند، تماسها چنان متراکم بودند که انتظار وصل ارتباط گاه تا چند ساعت به‌طول می‌انجامید. از این بابت و هم‌چنین از بابت سایر مشکلات مربوط به نارسایی در تماسها از بینندگان و همیاران پوزش می‌طلبیم.
یازدهمین همیاری ملی با سیمای آزادی به‌طور خاص با امواج شورانگیزی از عهد و پیمان با شهیدان و با اشرف قهرمان برجسته می‌شد. امواجی که از خونهای پاک و جوشان مجاهدان قهرمان جعفرکاظمی و محمدعلی حاج‌آقایی و علی صارمی، برجسته‌ترین زندانی سیاسی مقاوم میهنمان با ۲۴سال سابقه پایداری در زندانهای 2دیکتاتوری، برمی‌خاست و رودرروی خفقان آخوندی، حربه اعدام برای ارعاب را درهم می‌شکست.
دژخیمان 3قهرمان شهید را به‌خاطر پیوندهایشان با اشرف به چوبه‌دار سپردند، اما هموطنانمان با وضوح هرچه درخشان‌تر نشان دادند که این شهادتها، اشرف را، و راه و رسم پایداری اشرف را، با درخشش و عمق و دامنه‌یی صدچندان، با جامعه ایران پیوند داده است.
از داخل و خارج میهن، اغلب همیاران تماسهایشان را با نام شهیدان و با نام اشرف شروع می‌کردند. به جای شهیدان به سیمای آزادی کمک می‌کردند. با شهیدان و با اشرفیان عهد و پیمان می‌بستند و خطاب به خامنه‌ای فریاد می‌زدند: تو صارمی و کاظمی و حاج‌آقایی را به گناه محاربه و رابطه با اشرف اعدام کردی، ولی ما همه محارب هستیم، ما همه با اشرفیم و ما همه اشرف‌نشان با تو می‌جنگیم.
این زبان مشترک ملتی است که عمیقاً می‌داند آزادی را باید با پرداخت قیمت آن به دست آورد و از همین روست که در تمامی برنامه‌های همیاری، با این شور و شوق ملی برای تامین هزینه‌های سیمای آزادی که سیمای یک مقاومت مستقل و آزادیخواه است، به‌پامی‌خیزد.
حضور خانم مرضیه باباخانی که در برابر کودتای استعماری ارتجاعی ۱۷ژوئن ۲۰۰۳ و توطئه دیکتاتوری آخوندی علیه مقاومت، جانش را به شعله‌های آتش سپرده بود و در بخشی از برنامه مهمان سیمای آزادی بود و به‌ویژه صحنه تماسهای اشرف و هم‌چنین سخنان خانم فهیمه اروانی مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران از سال ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۴، جایگاه و اهمیت بنیادین فداکاری و پرداخت قیمت برای درهم‌شکستن توطئه‌های دشمن و نیل به آزادی را هرچه برجسته‌تر کرد.
ویژگی برجسته دیگر یازدهمین همیاری ملی با سیمای آزادی، مشارکت گسترده هموطنانمان از شهرهای مختلف میهن بود. چراغ یازدهمین همیاری ملی، در نخستین دقایق برنامه، با تماسهای پی‌درپی از تهران و دماوند، از شهادتگاه و زیارتگاه شهیدان تازه به‌خون طپیده روشن شد و شیرزنی آزاده از تهران، با درود بر سلحشوران اشرف، سیمای آزادی را مبشر صلح و آزادی و بشارت‌دهنده نجات و امید مردم ایران‌زمین توصیف کرد و اولین کمک را به‌مبلغ 5/1میلیون تومان از جانب 3قهرمان شهید اهدا کرد.
این برنامه هم‌چنین شاهد افزایش تماسها و کمکهای کودکان و نوجوانان ایران به‌ویژه از داخل میهن بود که یا قلکهایشان را شکستند یا هدیه جشن تولد یا جایزه تحصیلی خود را به سیمای آزادی هدیه می‌کردند. حضور چشمگیر آنها در میان طیف متنوع همیاران سیمای آزادی -از اقشار و اصناف مختلف جامعه- گواه تدوام و گسترش مقاومت و آزادیخواهی در میان نسلهای مختلف و نشان‌دهند درماندگی و بیچارگی خامنه‌ای در برابر جوانان و رویش جوانه‌هاست: «گیرم که می‌کشی، با رویش ناگزیر جوانه چه می‌کنی» ؟
یازدهمین برنامه همیاری، کماکان صحنه همبستگی فعال هموطنانمان برای حداکثر کمک‌رسانی به سیمای آزادی نیز بود. هم در خارج کشور و هم در داخل کشور سیمای آزادی از تلاشهای همیارانی برخوردار شد که با فعالیتهای جمعی و در گروههای چندنفره به گردآوری کمکها برمی‌خاستند.
گلریزان همیاری، هم‌چنین، شاهد اهدای کمکهای زندانیان سیاسی، حقوق کارگران زحمتکش و جواهرات و فرش و دیگر اشیاء نفیس و یادگاری عزیزان به سیمای آزادی بود.
و بالاخره کمکهای اهدایی هموطنانمان درهرحال و به هر میزان، پیوسته همراه و سرشار از چنان احساسات انسانی و میهنی بود که نمی‌توان آنها را در قالب کلمات و عبارت غیرمستقیم نقل کرد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر